تشکیل انجمن های غیر دولتی که با ایفای نقش خود در حوزه تامین منابع مالی، منابع انسانی، جذب، بسیج همگانی و حتی نظارت تاثیرگذاری شان فراوان است حرکت هوشمندانه ایی محسوب می شود که برخی دولت ها ارزش آن را می دانند و کمترین محدودیت ها را برای این سازمان ها فراهم کرده اند
کد خبر: ۳۷۶۳۶۸
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۸ 12 February 2017
به گزارش تابناک خوزستان ؛مجتبی گهستونی تجربه حضور مردم در حوزه نظارت، هدایت، اجرا همواره ثابت کرده است که وزن سنگینی به لحاظ مادی و معنوی نسبت به دولت ها و حکومت ها دارند. 

به همین دلیل است که تشکیل انجمن های غیر دولتی که با ایفای نقش خود در حوزه تامین منابع مالی، منابع انسانی، جذب، بسیج همگانی و حتی نظارت تاثیرگذاری شان فراوان است حرکت هوشمندانه ایی محسوب می شود که برخی دولت ها ارزش آن را می دانند و کمترین محدودیت ها را برای این سازمان ها فراهم کرده اند. 

البته به دلیل نقش داوطلبانه ای که اعضای تشکل های غیردولتی دارند و ایجاد روحیه از خودگذشتگی، همواره شاهد یک فرهنگ سازی در جوامع مختلف بوده ایم که مشاهده چنین روحیاتی باعث شده تا دیگران هم به حرکت آمده و به صورت شبکه ای تاثیرگذاری خود را در جامعه هدفشان افزون کنند. به همین دلیل تشکل های غیر دولتی به دلیل ماهیت عملکردی خود همواره در حال فرهنگ سازی هستند. 

بنابراین اگر کمی موشکافانه تر به این موضوع بپردازیم باید گفت اعضای سازمان ها و یا تشکل های غیر دولتی به دلیل ماهیت رفتاری و عملکردی خود نقش هشدار دهنده ای دارند و چون از میان سطوح مختلف جامعه برخواسته اند با رفلکس های مختلفی که از خود بروز می دهند بیش از هر کسی دیگری که با توده های مختلف فاصله دارند حساسیت ها را منتقل می کنند. نقش ديده باني سازمان هاي مردم نهاد در جامعه زمانی ملموس تر می شود که این سازمانهای غیردولتی در ساختار خود اهدافی را دنبال کنند که همه اجزای سازمان به آن اعتقاد داشته باشند. 

در چنین حالتی نهادهایی موثر خواهند بود که تشکیلاتی عمل می کنند و به رهبری گروه اعتقاد دارند و منافع جامعه را با رعایت اصول مدیریتی پیگیری می نمایند. این تشکل های منسجم به خودی خود پویایی گروهی را شاهد خواهند بود و اعضا ولو اندک هم که باشند تک تک شان موثر خواهند بود. 

در خصوص نقش تشکل های غیردولتی در فرهنگ سازی باید یک نکته را مدنظر قرار داد که در حکومت ها و دولت ها همواره جنگ بر سر قدرت گرفتن وجود دارد اما در شکل تشکل های غیردولتی بیشتر افراد به دلیل روحیه داوطلبی و از خودگذشتگی که دارند به مشارکت می اندیشند. در چنین ساختاری افراد به سهم عادلانه ای برای داشتن پست های مدیریتی شانس مساوی دارند و خود دست به انتخاب مدیران یک سازمان غیردولتی می زنند.

 چون عمده افرادی که چنین گذشتی دارند و انگیزه های خیرخواهانه شان بسیار است و خود داوطلبانه به صف فعالیت های فرهنگی و اجتماعی سوق پیدا کرده اند و می توان تاکید کرد که چنین رفتاری خود یک فرهنگ سازی سازمانی محسوب می شود. 

لازم به ذکر است که از زمان تاسیس تشکل های مردم نهاد در ایران تجربیات بسیار فراوانی کسب شده و همواره شاهد ظهور و سقوط تشکل های مختلف در عرصه های گوناگون بوده ایم. گاهی انجمن هایی برای اهداف شخصی شکل گرفته اند و گاهی انجمن هایی تشکیل شده اند تا در مسیر پرتلاطم فعالیت های فرهنگی و اجتماعی بارقه ای از امید را در میان مردم مختلف با فعالیت های مشارکتی زنده کنند.

طبیعی است که انجمن ها و یا همان تشکل های مردم نهاد در این مسیر سختی های فراوان داشته ولی عمده آنان ماندن را به تعطیل کردن فعالیت هایشان ترجیع داده اند. طبیعی است که رشد فراوان تشکل های غیردولتی در سطح کشور باعث ایجاد یک سری نگرانی ها برای برخی از نهادهای قدرت باشد و از سویی دیگر تعارض هایی در خصوص نحوه عملکرد انجمنی به وجود بیاید. شایان ذکر است که  عملکرد سازمان های مردم نهاد می توان به نقش موثر تشکل ها در عرصه ملی و بین المللی و تاثیرگذاری شان پی برد.

 البته به دست آوردن موفقیت های مختلف نتیجه پرداخت سه دهه هزینه های گوناگون توسط فعالان و انجمن های غیردولتی بوده است. همین پرداخت هزینه های هنگفت بوده که امروزه تشکل های غیردولتی در بسیاری از امور هم نقش تصمیم گیری و هم نقش تصمیم سازی را پیدا کرده اند. قطع به یقین برخورداری از چنین جایگاهی برای تشکل ها، هزینه ها و چالش های مختلف را به همراه داشته است.

 البته در ایران به دليل  نو پا بودن فعالیت های مشارکتی در قالب تشکل های غیردولتی با گذشت حدود سه دهه فعالیت و از برخورد برخی مدیران دولتی در مواجهه با این انجمن ها می توان پی برد که در اين حوزه مانند ساير حوزه ها با يك نوع درهم ريختگي و به هم ريختگي مرزبندي هاي نظري و عملي مواجه هستيم.


یکی از مشکلات سازمان های غیردولتی دریافت حمایت از نهادهای دولتی است که گاهی دریافت این حمایت ها مشکلاتی را به وجود می آورد و ایجاد تعارض ها و سوتفاهم هایی می کند. عمده سازمان هاي غيردولتي هنوز نتوانسته اند ساز و كاري را اتخاذ كنند كه علاوه بر دريافت كمك هايي كه به تعميق و گسترش دامنه علمي- تخصصي كار آنها كمك مي كند، زير بار دخالت هاي آن نروند و اين امر قطعا امري ظريف و دقيق است كه بايد ضمن احترام به هويت و ارزش هاي ساختاري و ساز وكار غيردولتي بودن سازمان های غیردولتی را مخدوش و مضمحل نكنند. 

ذکر این نکته ضروری است که هرگاه دولت ها، سازمان های غیردولتی را به مشارکت بگیرند ضرر نکرده اند. به رسميت شناختن سازمان هاي غيردولتي به عنوان بازيگر جديد در عرصه توسعه و فرآيند نشان از روحیه دموکراتیک دولت مردانی دارد که به خرد جمعی احترام گذاشته و اعتقاد دارند. 

با گسترش فضاي عمومي در جامعه شاهد تمايل دولت و بخش خصوصي براي همكاري با سازمان هاي غيردولتي خواهیم بود و گسترش فضاي اعتماد عمومي در جامعه را به همراه می آورد. در چنین شرایطی اصلاح قوانين ناظر، تمايل دولت به كوچك شدن را شاهد خواهیم بود. در صورتی که شاهد تمايل دولت ها، آژانس ها و بنياد هاي بين المللي براي تقويت سازمان هاي غيردولتي باشیم می توان انتظار قدرتمند شدن جامعه مدني در سطح بين المللي و حضور فعال «ان .جي .اوها» در سطوح مختلف را داشت. 

اما آنچه که تشکل های غیر دولتی را با تهديدها و تنگناها مواجه می کند علاوه بر فربه شدن دولت، شكل گيري نگاه غيراجتماعي و منفي به سازمان هاي غيردولتي و ضعيف بودن بخش خصوصي و وجود انجماد و تصلب در جامعه مدني است. رشد و گسترش پوپوليسم در جامعه، ناموزوني جامعه سياسي و جامعه مدني، عدم تغيير در قوانين ناظر بر سازمان هاي غيردولتي و حتی تعدد مراكز تصميم گيري در مورد تشکل های غیر دولتی از جمله آسیب هایی است که به پیکره فعالیت های مشارکتی داوطلبانه وارد می شود.

 از سویی دیگر شكل گيري جامعه مدني بدلي، كاهش سرمايه اجتماعي، سياسي شدن شديد محيط سياست گذاري، فعال شدن احزاب سياسي و گروه هاي سياسي براي يارگيري در بين سازمان هاي غيردولتي، فقدان ادبيات تئوريك در عرصه علمي و دانشگاهي و نبودن فضاي مدنی و از سویی ضعف عمده شبکه های تخصصی مواردی هستند که تهدید و چالش محسوب می شوند. 

با نگاهی به تاریخچه فعالیت های تشکل های مردم نهاد در خوزستان می توان به حضور دو دهه ای برخی ازانجمن ها در حوزه های میراث فرهنگی، محیط زیست، آسیب های اجتماعی و... پی برد. تشکل هایی که با جان و دل مایه گذاشتند و نقش تاثیرگذار برخی از آنان هیچ گاه از ذهن دیگران پاک نخواهد شد. هرگاه بحث قدرت طلبی و رانت های مالی در میان نبوده است انجمن هایی که در خوزستان پایه گذاری شده اند موفق عمل کرده اند و هر گاه پست طلبی، منفعت طلبی های شخصی محور کار قرار گرفته است شاهد به بی راهه رفتن تشکل های مردم نهاد بوده ایم.

 همچنین با توجه به اینکه خود یک فعال میراث فرهنگی و گردشگری و محیط زیستی هستم و اکنون به واسطه یک انجمن میراثی فعالیت گسترده ای دارم با موضوع گردشگری و محیط زیست هم بی ارتباط نبوده و کلیه فعالیت های انجام شده را در این سه حوزه رصد می کنم. 


به جرات می توانم بگویم پس از موضوع انتقال آب کارون و خشک شدن تدریجی منابع آبی فعالیت تشکل های محیط زیستی و به خصوص شبکه تشکل های محیط زیست فعال تر شد و در عوض فعالیت تشکل های میراث فرهنگی به واسطه زیاده خواهی و سلطه طلبی عده ای و همچنین غیر فعال بودن شبکه تشکل های میراث فرهنگی، همچنین یارگیری های ناشیانه، شاهد بودیم و هستیم که  عمده انجمن های غیر دولتی همچون قبل با دوری جستن از فضای پر تنش، تصمیم گرفتند که فعالیت های موثر خود را در آرامش و به تنهایی پیش ببرند و تاثیرگذاری خود را بیش از پیش داشته باشند. عملکرد چنین انجمن هایی بیش از پیش اثبات می کند که در فضای بیمارگونه برخی فعالیت های انجمنی چه نقش موثری داشته اند.

در چنین شرایطی در سازمان محیط زیست خوزستان و حتی اداره کل منابع طبیعی می بینیم که مدیران و دست اندرکاران ارتباط با تشکل های مردم نهاد با تاثیرگذاری و همچنین ارتباط دو سویه چه نقش موثری در فعال کردن و استفاده از ظرفیت های تشکل های زیست محیطی دارند. 

به طور مثال حتی سازمان آب و برق خوزستان نیز در شش ماه گذشته چنان از ظرفیت تشکل های محیط زیستی بهره گرفته و با نشاندن انجمن ها در کنار یکدیگر چنان روحیه تعاملی را در بین آنان گسترش داده که این نقیصه را در برخی دیگر از ادارات کل به خوبی می توان تشخیص داد که طی یک سال گذشته با برخی اقدامات خود موجب ایجاد فضایی پر تنش در بین برخی تشکل ها شده است. 

 در همین خصوص برخی شبکه های تخصصی تشکل های مردم نهاد به  جای اینکه به یک صنف برای همه تشکل های مرتبط تبدیل شود به مکانی برای قدرت طلبی عده ای اندک مبدل شود به گونه ای که برخی تشکل ها اصلن این شبکه را از خود نمی دانند.

 در همین خصوص شبکه تخصصی تشکل های مردم نهاد حوزه میراث فرهنگی صنایع دستی گردشگری به جای اینکه به یک صنف برای همه تشکل های مرتبط تبدیل شود به مکانی برای سودجویی و قدرت طلبی عده ای اندک مبدل شود به گونه ای که برخی تشکل ها اصلن این شبکه را از خود نمی دانند.

 با این حال غرض از بیان این مصداق به آن دلیل بود که بگویم بسیاری از انجمن ها بدون تاثیرگیری از فضای بیمارگونه ای که بعضن وجود دارد همچنان به کوشش های انجمنی خود می پردازند. با این حال از اداره کل سیاسی اجتماعی استانداری خوزستان که وظیفه نظارت بر تشکل های مردم نهاد را بر عهده دارد درخواست می کنم که بیش از پیش به همگرایی تشکل ها فکر کند. 

اجرای برنامه های کاربردی برای تشکل های مردم نهاد نیاز ضروری است و رها کردن بخش عمده آنها به حال خود آسیب های جدی به همراه می آورد. بی شک وقتی تشکل یا تشکل هایی با یک اداره کل که مرتبط با اهداف آن تشکل است مشکل دارند یعنی اینکه امور تشکل های استانداری می تواند نقش حکمیت ایفا کرده و حل مشکل کند. 

در حال حاضر به قدری در سطح کشور شاهد حرکت های نو و خلاقانه از سوی برخی تشکل های مردم نهاد هستیم که تاثیرگذاری فعالیت آنها را دو چندان کرده است. در حالی که عمده تشکل های غیردولتی به کمترین تاثیرگذاری های خود بسنده کرده و برخی دیگر نیز که فقط نامشان را یدک می کشند.

 البته در این میان نمی توان منکر زحمات شبانه روزی تعدادی از تشکل ها بود. منتها در حال حاضر شرایط خوزستان به گونه ای است که گسترش فعالیت های داوطلبانه نیاز است و مدیران دولتی نیز بیش از پیش باید این نیاز را احساس کنند. 


در خصوص نقش تشکل های مردم نهاد در کمک به دولت باید توجه داشت که نقش و تاثیرگذاری تشکل های مردم نهاد به قدری است که حتی بتوانند در برنامه نویسی برای توسعه کشور حضور داشته باشند. همانطور که مطلع هستید قانون برنامه پنجم توسعه کشور امسال خاتمه یافته و قانون برنامه ششم از ابتدای سال 1396 آغاز گردیده و تا پایان سال 1400 خورشیدی اجرا می گردد.


قانون توسعه سندی بالا دستی می باشد که سرنوشت کلیه امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را مشخص می کند. تاکنون سهم حوزه های میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در برنامه های توسعه متناسب با نیازهای حال و آینده کشور نبوده است، 

به همین دلیل همه دوستداران میراث فرهنگی باید بکوشند تا به منظور درج قوانین بهتر و متناسب با نیازهای کشور اقداماتی را انجام دهیم. انتظاری که از عزیزان می رود این است که با کمک گروههای دیگر حرکتی با هدف درج مواد قانونی مفید از قبیل تامین بودجه تملک محوطه های باستانی، پیش بینی تسهیلات بانکی برای مالکین یا سرمایه گذاران بناهای تاریخی و یا ایجاد دادسرای ویژه رسیدگی به جرائم میراث فرهنگی سرنوشت مواریث ملی کشور در برنامه ششم توسعه به سمت حفاظت و تضمین بقاء آنها برای نسلهای امروز و فردا هدایت کنیم. 

حتی اگه بتوانیم با تدوین کنندگان قانون برنامه پنجم جلسه ای برگذار کنیم بسیار مفید خواهد بود. لذا از همه تقاضا داریم در خصوص موضوع پیش گفته تلاش نمایند.زمان به سود مواریث فرهنگی پیش نمی رود و چراغ قرمز مدتهاست روشن شده است. اگر در شرایط کنونی حرکت نکنیم و قانون برنامه ششم بدون توجه کافی به حفاظت از میراث فرهنگی آغاز گردد دیگر دست روی دست زدن و سرزنش خود فایده ای ندارد. امیدوارم که در این خصوص کوشا باشیم.

ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از مناطق ایران با رشد ناموزون و نامتعادل مواجه شده اند. برخی از شهرها به تافته جدابافته ای تبدیل شده اند که تناقص های بسیاری را به دنبال دارند. در این میان میراث فرهنگی لابه لای چرخ دنده های توسعه نامتوازن هر روز جگر گوشه هایش را از دست میدهد و عده ای هم بالای سرش گریه می کنند. 

اما دریغ از اینکه با دست در دست هم دادن به دوستداران واقعی میراث فرهنگی تلاش کنند که پیکر نیمه جان میراث فرهنگی را نجات دهند. جا دارد که همه ما به عنوان دوستداران میراث فرهنگی با ارزش های فرهنگی ایران کهن و ایران زمین بیش از پیش آشنا شویم و با آگاهی بخشی به مسئولان آنان را با ارزش های مربوط به میراث فرهنگی آشنا کنیم. 

انجمن های غیر دولتی می توانند با حوزه نفوذ خود تاثیرگذاری شان را فراگیر کنند چون آشنایی با ارزش های هنری، نادر بودن آثار فرهنگی، ارزش های اقتصادی و اجتماعی، نقشی که آثار در امر آموزش دارند و همچنین ارزش های اجتماعی نهفته در میراث فرهنگی ایران و حتی ارزش های سیاسی که ایران را در هیبت یک کشور متمدن معرفی می کند موضوعاتی است که باید درباره آن بیشتر فکر کرد و مدیرانی و فرهیخته گانی که برنامه ششم توسعه را تنظیم می کنند را بیش از پیش متوجه میراث فرهنگی ایران نمود.

منبع: تابناک
برچسب ها: مجتبی گهستونی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار