دما را محاسبه کردند در بعضی جا‌ها به ششصد درجه می‌رسید اما شهردار تهران، دکتر حسینی که از مراسم تدفین پدرش آمده بود را صدا زد و استراتژی آواربرداری را مشخص کرد. حسینی را به عنوان مسئول آوار برداری مشخص کرد. قرار شد آوار از بالا برداشته شود. یک لایه آوار برداشته می‌شد بچه‌های آتشنشان با چشمان گریان کار تجسس پیکر‌های پاک را انجام می‌دادند و بعد کار ادامه پیدا می‌کرد.
کد خبر: ۵۵۵۴۷۹
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۱ 21 January 2018
در حالی که برخی از کسبه پلاسکو در گفت‌وگویشان با رسانه‌ها مدعی شده‌اند که آتش‌نشان‌ها دستور تخلیه را صادر نکردند و خودشان با توجه به شواهد و قرائنی مثل کج شدن ستون‌های سازه تصمیم به خروج از ساختمان گرفتند، یکی از مدیران وقت شهرداری که از نزدیک در جریان ماجرا قرار داشته، روایت متفاوتی ارائه می‌دهد.

به گزارش «تابناک»، این روایتی است که شهرام گیل‌آبادی، رئیس وقت مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران در صفحه خود در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده است. روایتی متفاوت از فاجعه پلاسکو از دید یکی از ناظران فروپاشی قدیمی‌ترین برج تهران و جزئیاتی بعضا تازه از حادثه‌ای که در آخرین روز دی ماه سال ۹۵ رخ داد و ابتدا یک آتش سوزی معمولی بود؛ یکی از حوادث پرشماری که روزانه به سامانه ۱۲۵ اطلاع داده می‌شود و کسی نمی‌داند چه فرجامی خواهد یافت.
 
دستور تخلیه پلاسکو را آتش‌نشان‌ها صادر کردند

روایتی که به آن تصاویری از فاجعه پیوست شده و می‌تواند تصویری متفاوت از رویدادی که به سرعت مرز‌های شهر، استان و حتی کشور را در نوردید و به صدر اخبار جهان پیوست. رویدادی که به حق فاجعه بود و اگر قرار باشد مانع از تکرارش شویم، می‌بایست تحقیقات کاملی پیرامونش داشته باشیم و روایت‌های متفاوت در خصوص آن را مطالعه کنیم.

امثال این روایت که راوی آن در محل حادثه حضور داشته و پس از بروز بحران، مسئولیت ویژه‌ای در ارتباط با مهار بحران به وی سپرده شده است. روایت پیش رو که به نظر بی نیاز از هر شرح و بسطی است، الا اینکه متن روایت اندکی ویرایش و برخی توضیحات ضروری به آن منضم شده است:

«با جرات باید گفت. حرف‌های نگفته زیاداست. ساعت نزدیک به ۹ صبح بود که باپیام بیسیم در محل مستقر شدیم. شوشتری [سید محمدجواد شوشتری، مشاور شهردار و مدیرکل دفتر وی]و کیانی، فرمانده میدان آتشنشانی و باقرصاد [منصور باقرصاد، سرپرست سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران]کنار هم بودند. خبرنگاران برای حضور در ساختمان به ما فشار می‌آوردند. کاسبان با فشار وارد ساختمان می‌شدند تا پول یا چک‌هایی که داشتند را از داخل گاوصندوق‌ها بردارند. فرمان تخلیه سفارت ترکیه و انگلیس را از طریق وزارت خارجه دادیم. انگار سفارت ترکیه زودتر تخلیه شده بود.

تمام مناطق به حالت آماده باش در آمده بودند. تانکر‌های آب و ماشین‌های کمکی آتشنشانان در اطراف مستقربودند. امینی [شهید علی امینی، مدیر منطقه ۲ عملیات آتش نشانی]یکی از فرماندهان پیشکسوت داخل ساختمان بود. با اصرار خبرنگاران با چند نفر وارد ساختمان شدیم. از پله‌ها بالا رفتیم. به نظرم در پاگرد دوم یا سوم متوجه شدیم یکی از پاگرد‌ها ریخته است. کسی فریاد می‌زد برگردید. کسبه همچنان وارد طبقات می‌شدند. به اتفاق بچه‌ها برگشتیم. شایان [شایان محرابی]یکی از عکاسان سایت عکس تهران تا طبقه نهم رفته بود. فکر می‌کنم آخرین تصاویر این دنیایی برخی از آتشنشان‌ها را ثبت کرده باشد.

آتشنشانان کسبه را بیرون کردند. کنار کیانی ایستاده بودم، نگران ریختن ساختمان بود. بلاخره تصمیم گرفت که ساختمان را تخلیه کنند. فرمان تخلیه را داد. بسیاری از آتشنشانان در طبقات بالایی بودند. هیجان تخلیه فوری همه ما را دیوانه کرده بود. استرس باعث شده بود همه داد بزنند. سبد نردبام بلندی که با آن آب می‌پاشیدند با فرمان کیانی تبدیل به سبد جمع کردن نیرو‌ها شد. بعضی‌ها از نمای ساختمان در حال پایین آمدن بودند. یکی از آتشنشانان که از نمای ساختمان پایین می‌آمد از طبقه دوم پایین پرید.
 
 
 

چند نفر داخل ساختمان پشت پنجر‌های توری جوش خورده مانده بودند و در حال پاره کردن توری‌های فلزی بودند. نردبام بلند دیگری از کوچه پشتی با آب در حال اطفاء حریق بود. کنار دیوار سفارتخانه ترکیه با استرس و التهاب بسیار ایستاده بودیم که یک باره انفجار‌هایی در طبقات بالا رخ داد. شیشه‌های طبقات فرو ریخت. یک آتشنشان در لحظات آخر خودش را به سبد جرثقیل رساند. داوری [مهدی داوری، مدیرعامل سازمان آتش نشانی تهران]که به مجموعه اضافه شده بود در کنار کیانی فریاد می‌زدند بیاید بیرون، همه نیرو‌ها از داخل ساختمان بیان بیرون... .

ناگهان انفجاری در طبقات پایین‌تر رخ داد و ساختمان پلاسکو به سمت وسط فرو ریخت. همه به طرف چپ و راست فرار کردیم. دیوار‌های ساختمان به سمت وسط که وید ساختمان [void فضای خالی اکثرا در میانه بنا است که دید به طبقات پایینی و بالایی را ممکن می‌کند]بود فرو ریختند. محشری برپاشده بود. همه چهره‌ها را خاک گرفته بود. همه بی اختیار فریاد می‌زدند، گریه می‌کردند. چند آتشنشان به حالت تشنج کف پیاده رو افتاده بودند. ظاهرا برادر یکی از آتشنشانان داخل ساختمان گیر کرده بود.

صدای فریاد بلند بود. همه مستاصل بودند و سرگردان؛ واقعا کسی نمی‌دانست باید چه کاری انجام داد. خبری از هیچ مدیر بحرانی نبود. در میان غبار‌ها صدایی به گوش می‌رسید که در حال فرمان دادن بود. فرمان تخلیه نیرو‌های عملیاتی که در اصل واقعه بودند توسط قالیباف داده شد. نیرو‌های جایگزین، آتشنشانانی بودند که در واقعه حضور نداشتند. شهردار تهران راهبری عملیات را در دست گرفت.

میدان با فرمان قالیباف خلوت‌تر شد؛ پلیس مامور عقب راندن مردم شد. دستور مسدود کردن دو سرخیابان با دیوار‌های آهنی داده شد. نیرو‌های جایگزین اطفاء حریق را با چشمان گریان دست گرفتند. گازی غبارگون از زیر خرابه‌ها به سمت آسمان بالا می‌رفت. عابد [عابد ملکی]شهردار منطقه دوازده دستور قرق طبقه دوم ساختمان یک رستوران سرنبش خیابان جمهوری را داد و اولین جلسه ستاد بحران توسط قالیباف در آن محل شکل گرفت. هنوز مسولین ستاد بحران نرسیده بودند. وظایف همه مسئولین را ترسیم کرد.

قرار شد فقط سخنگوی آتشنشانی حرف بزند. من و مهدی ذاکری [مدیرعامل مؤسسه همشهری، مشاور شهردار و رئیس شورای ارتباطات و اطلاع رسانی شهرداری تهران]هم راهبری رسانه‌ها را عهده‌دار شدیم. اولین مصاحبه زنده تلویزیون ساعت ٢ بعدازظهر بود تا ملکی [جلال ملکی، سخنگوی آتش نشانی تهران]آماده شود قرار شد این مصاحبه بامن باشد. اطلاعات اولیه داده شد. قالیباف کلاه ایمنی و لباس مدیریت بحران به تن از خرابه‌ها بالا رفت. میدان را بررسی کرد. خرابه‌ها آنقدر داغ بودکه پوتین‌های ضد حریق آتشنشانان به سنگ و خاک و آهن‌ها می‌چسبید.

دما را محاسبه کردند در بعضی جا‌ها به ششصد درجه می‌رسید. پیشنهاد دادیم اگر می‌خواهند بررسی بیشتری داشته باشند پرنده خودمان را بالابفرستیم تا از زوایای مختلف تصویر برداری شود. اما شهردار تهران، دکتر حسینی [مازیار حسینی، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران]که از مراسم تدفین پدرش آمده بود را صدا زد و استراتژی آواربرداری را مشخص کرد. حسینی را به عنوان مسئول آوار برداری مشخص کرد. قرار شد آوار از بالا برداشته شود. چون ساختمان اسکلت فلزی بود همه آهن‌ها در هم پیچیده شده بودند. یک لایه آوار برداشته می‌شد بچه‌های آتشنشان با چشمان گریان کار تجسس پیکر‌های پاک را انجام می‌دادند و بعد کار ادامه پیدا می‌کرد.»
ادامه دارد...
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار