تحلیلگر مسائل سیاسی مقیم آمریکا گفت: ظاهر آمریکا پر از رنگ و شادی و لذت است، اما باطن آن به مثابه داستان پینوکیو انسانها را به ربات یا حیوانات باربر که از آن پول در میآورند تبدیل میکند.
به گزارش فارس، داریوش سجادی در همایش «آینده جمهوری اسلامی و نقش اپوزیسیون حکومتی» اظهار کرد: در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران تحولات و آشوبها و ناآرامیهای زیادی را مشاهده کردیم، اما در یک مقطع با یک آرامش تاریخی مواجه شدیم که این آرامش محصول همپوشانی دو متغیر وابسته و مستقل بود.
وی افزود: متغیر مستقل هویت و متغیر وابسته حکومت در این مقطع آرام نقش ایفا کردند که این آرامش سیاسی از ابتدای تاسیس صفویه تا اواسط قاجاریه بود چراکه همان متغیر مستقل «هویت اسلامی جامعه ایران» با متغیر وابسته «حکومت» همپوشانی پیدا کرد.
این روزنامهنگار و محقق اضافه کرد: از ابتدای صفویه، تشیع به عنوان دین غالب تعیینکننده هویت و حاکمیت ایران شد و برای نخستین بار حکومتی با قالب شیعی روی کار آمد و تا اواسط قاجاریه این آرامش وجود داشت، چون بین هویت و حاکمیت تباین نداشتیم.
وی گفت: از اواسط قاجاریه تباین بین هویت و حاکمیت انقلاب مشروطیت و ماجراهای کودتای سیدضیاء، روی کار آمدن پهلوی، ماجرای ۳۰ تیر و جریانات مصدق و در نهایت انقلاب اسلامی را رقم زد.
سجادی افزود: در اواسط قاجاریه مولفه جدیدی وارد حاکمیت ایران شد که ریشه در هویت غربی داشت و منبعث از خودباختگی سلاطین قاجار، تضاد بین هویت اجتماعی و حاکمیت را رقم زد.
وی متذکر شد: با وقوع انقلاب اسلامی برای بار دوم یک حکومت با صبغه شیعی روی کار آمد که انطباق و همپوشانی خوبی با هویت دینی ایرانیان پیدا کرد.
این روزنامهنگار و محقق ادامه داد: همین مسئله باعث شد علیرغم ۴۰ سال گذر از انقلاب اسلامی و فشار اقتصادی، تحریمها، جنگ، ترور و تمام توطئههایی که عمدتا توسط آمریکا و متحدانش برای ایران رقم خورده شاکله حکومت منسجم مانده جامعه مذهبی ایران برای مانایی این حکومت پایمردی کرده و میکنند.
وی یادآور شد: حضرت امام (ره) در راس این نظام نه تنها تودههای فقیر و دینورز را تحقیر نمیکرد بلکه آنها را، ولی نعمت خود قرار داده بود و به همین اعتبار بود که این تودهها تا آخرین لحظه برای امام پایمردی کردند.
سجادی ادامه داد: همانها که در بهشت زهرای ۵۷، ۴ میلیونی از امام استقبال کردند در بهشت زهرای سال ۶۷ تشییع جنازه ۱۰ میلیونی را رقم زدند و این انبساط خاطر تودههای دینورز از حاکمیتی منطبق با هویت دینی خودشان در زمان رهبری حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) هم استمرار یافت.
وی ادامه داد: در ابتدای انقلاب جریانات مارکسیستی مسائل اقتصادی و معیشت را در اولویت برنامههای سیاسی میخواستند و متعاقب آن عباس امیرانتظام سخنگوی دولت موقت وعده آب و برق مجانی داد.
این روزنامهنگار و محقق افزود: حضرت امام (ره) در پاسخ به این مطالب آن سخنرانی معروف را کردند که دلخوش به آب و برق مجانی نباشید و اینکه دغدغه انقلاب تنها این مسائل نیست و این مسائل معیشتی را باید هر دولتی در هر حاکمیتی تامین کند، اما هدفگذاری انقلاب فراتر از اینها بود.
وی تصریح کرد: من میتوانم افتخار کنم بعد از ۴۰ سال از انقلاب علیرغم فشارها و توطئهها میبینیم خط تولید انقلاب اسلامی امثال حججیها را بیرون میدهد که این امر نشان میدهد که انقلاب در مسیر خود به مانایی و همافزایی رسیده است.
*رشد ناخالص ملی شاخص بررسی انقلاب نیست
این تحلیلگر سیاسی سپس گفت: رشد ناخالص ملی شاخصی مناسب برای بررسی یک انقلاب نیست بلکه با «جی ام پی» و «جی دی پی» باید به دولتها نمره داد.
وی ادامه داد: امام وعده اخلاقیات و فضائل انسانی را داده بود که تجلی آن را در جوانان انقلابی و ایثارگر میبینیم.
این روزنامهنگار با بیان این که ما منکر اهمیت معیشت نیستیم، گفت: مشکلات معیشتی در جامعه وجود دارد، اما مسئله معیشت و اقتصاد بر عهده دولتمردان ماست و انقلاب را باید بر اساس مبانی معرفتشناختی به داوری نشست.
وی عنوان کرد: این انقلاب پالایشها و رویشهایی داشته به این اعتبار که هر انقلابی انفجاری از هیجانات را هم به بار میآورد که در همان فضای هیجانی کسانی نه از سر شعور و تفطن و التفات به مبانی معرفتی بلکه از سر هیجان و احساس میپیوندند و این هیجانات در گذر زمان سرد میشود.
*فتنه ۸۸ تردیدها و نقابها را پالایش کرد
سجادی در ادامه خاطرنشان کرد: در فتنه ۸۸، بخش عمدهای از تردیدها و تزلزلها و گریمها و نقابها را کنار زد و پالایش کرد، اما در عین حال ما با پدیدهای در انقلاب اسلامی مواجه شویم که میشود نام آن را اپوزیسیون گذاشت.
وی ادامه داد: نخستین لایه اپوزوسیون را در اقشار فراری در انقلاب شامل نسل اول مهاجران سلطنتطلب میبینیم که به ویژه در آمریکا مستقر هستند و مبانی معرفتی آنها تنها در تضاد آنتاگونیستی آشتیناپذیر با انقلاب اسلامی تعریف میشود.
این روزنامهنگار افزود: نسل دوم اپوزیسیون فراریهای جنگ هستند و نسل سوم متعلق به دهه ۸۰ است که اوج آن را در حرکات ۸۸ شاهد بودیم و این نسل سوم عمدتا افرادی بودند که در انقلاب سهم داشتند و گاه نان سفره انقلاب را خورده بودند.
وی ادامه داد: ایالات متحده آمریکا یک کشور مهاجرپذیر است که اقشار و اقوام مختلف را در خود جای داده، اما دو ملیت شامل کوباییها و ویتنامیها مهاجران زیادی در آمریکا دارند و جالب اینکه کوباییها از حیث روانشناختی شباهت زیادی به ایرانیان اپوزیسیون دارند چنانکه به سبب مخالفت با کاسترو در میامی آمریکا ساکن شدهاند.
به گفته سجادی، در طی تمام این سالها یک تظاهرات ضدحکومتی علیه ویتنام توسط ویتنامیهای مقیم آمریکا نمیبینید و درست بر خلاف آن کوباییها از جدیترین اپوزیسیون ضدکاسترو هستند و این منطبق با ایرانیان اپوزیسیون نسل اول ایرانی مقیم آمریکا است که از هر فرصتی علیه جمهوری اسلامی استفاده کرده و میکنند.
وی گفت: ۹۹ درصد ایرانیان مقیم آمریکا در کمال بیشرمی تابعیت آمریکا را گرفتهاند، چون آمریکا، انگلستان، استرالیا و کانادا در شمار کشورهایی هستند که در مراسم تغییر تابعیت آیین قسامه برگزار کرده و شهروند ایرانی مقیم آمریکا را موظف میکنند در دادگاه فدرال سوگند یاد کند همه وفاداری خود را به ایالات متحده ابراز کرده و اگر جنگی رخ دهد به نفع آمریکا اسلحه دست بگیرد.
*جمهوری اسلامی فاقد اپوزیسیون سیاسی است
این تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا در ادامه گفت: رژیم محمدرضا شاه با اپوزیسیونی مواجه بود که سرش به تنش میارزید چنانکه در خارج از کشور در یک طرف در نجف حضرت امام (ره) بود، در پاریس دکتر شریعتی و در اروپا و آمریکا کنفدراسیون دانشجویی با ثقل سیاسی سنگین بودند.
وی افزود: جمهوری اسلامی اپوزیسیون کاریکاتوری دارد که در اغتشاشات دی ماه گذشته دلقکی به نام حسینی میشود رهبر اپوزیسیون و حتی فردی مانند ابوالحسن بنیصدر در بدو حضور خود در پاریس میگوید ۹۰ درصد مردم ایران طرفدار من هستند و خبرنگار میپرسد: «یعنی از ترس ۱۰ درصد گریختهاید؟»
سجادی با بیان این که اینها نشان میدهد که اپوزیسیون خارج کشور جمهوری اسلامی کاریکاتوری و نوعی بیزینس است، گفت: واقعیت این است که ایرانیان مقیم آمریکا عمدتا ورشکسته و محروم از حضور در ساختار اقتصادی و اجتماعی آمریکا هستند و ناتوانی در تکلم انگلیسی و مسائل دیگر از عوامل ناکامی آنهاست که این مسئله آنها را به کلونیهای منزوی بدل میکند که برای مانایی هیچ راهی جز ابزار سیاسی شدن پیدا نمیکنند و از این منظر هر کسی سعی میکند با پوزیشن سیاسی گرفتن برای خود وجهه دروغین دست و پا کند.
وی بیان کرد: اپوزیسیونی که جمهوری اسلامی ساخت محصول تلاش موفق نظام در برونریخت بیهویتی دین مدالیومی تودههایی بود که تا پیش از انقلاب تصور مسلمان بودن داشتند و انقلاب اسلامی به ایرانیان تفهیم کرد دین ضمانت اجرایی دارد.
این محقق ادامه داد: یکی از مزخرفترین قطعاتی که این دین شناسنامهای دارد این گزاره است که «می بخور، منبر بسوزان، مردمآزاری نکن» و بیبنیادی این قرائت از دینورزی با اسلامی که امام عرضه کرد مشخص شد.
وی گفت: اسلام امام جوانمردان و سلحشورانی، چون شهید چمران و باکری و همت و حججی را رقم زد، اما بخشی که با بیهویتی خود مواجه شدند برای استتار آن خلأ تلاش کردند با پنجه کشیدن در صورت انقلاب آن بی هویتی را بپوشانند.
سجادی افزود: با این وصف وقتی بیشتر اقشاری که اپوزیسیون جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند در برزخ بیهویتی دست و پا میزنند و دچار مشکلات روان نژندی شدهاند و با اداهای سیاسی زیست میکنند.
*حتی برخی منتقدان هم جمهوری اسلامی را بر اپوزیسیون توخالی ترجیح میدهند
وی با مثال آوردن از خواننده درجه سومی به نام ضیاء آتابای گفت: من به این شخص گفتم تا زنده هستی سقوط جمهوری اسلامی را نمیبینی، چون ملت ایران ملت هوشمندی هستند و حتی آنها که انتقادی دارند به تو و برنامههای امثال تو نگاه میکنند و میگویند اگر قرار است جمهوری اسلامی برود و امثال تو بر سر کار بیایید همان جمهوری اسلامی بهتر است.
سجادی تصریح کرد: خیلی از این ایرانیان مقیم آمریکا، چون پیشرفتی نداشتهاند و منزوی و غمگین هستند بدون هیچ شایستگی خود را سیاسی نشان میدهند و دولت آمریکا هم که دولتی احمق از نظر تحلیل جریانات ایران است، از این اپوزیسیون که دوغ را از دوشاب تشخیص نمیدهد داده اطلاعاتی مورد نیاز خود را میگیرد و مبالغی را هم میپردازد تا اطلاعات ناقص و فریز شده آرشیوی سال ۵۷ را بخرد.
*خروج من از اصلاحطلبی به سبب پشت کردن به آرمان فلسطین بود
وی با بیان اینکه پیشتر در شمار جریانات خط امام بوده و تا سال ۸۸ خود را در ذیل جریان اصلاحطلبی تعریف میکرده است، عنوان کرد: در سال ۸۸ کسانی آمدند شعار «نه غزه نه لبنان» سر دادند که بر مبنای فخر به ایرانی بودن مرتبا اشعار سعدی مبنی بر این که «بنی آدم اعضای یک پیکرند» را تکرار میکردند.
این روزنامهنگار با بیان این که آنها یکی از ارزشمندترین میراثهای امام (ره) که روز قدس بود را انکار کردند، گفت: فرد مخالفی به مرحوم صابری در گل آقا طعنه زده بود که چه تفاوتی بین شما و سوپاپ دیگ زودپز است که گل آقا پاسخ داده بود که «سوپاپ جایی معنا دارد که بخاری باشد.»
*اصلاحطلبان دچار موتاسیون پیروی از خاکستریها شدند
وی در تشریح سابقه خود اظهار کرد: من از جناح چپ خط امامی وارد مقوله سیاست شدم، اما جنبش اصلاحات در سال ۸۸ دچار موتاسیون یا دگردیسی محتوایی شد که به قول حجاریان از گوگوش تا سروش را در خود جای داد.
سجادی ادامه داد: اصلاح طلبان در خرداد ۷۶ برای نخستین بار دیدند با ایجاد یک دوقطبی تصنعی دیو و دلبر میتوان به قدرت رسید و با مرعوب کردن تودههای شهروند از آن دیو آنها را به سمت فرشته دروغین خواند حال آن که ما دیو و فرشته واقعی نداریم و افراد پکیجی از خوبیها و بدیها هستند.
وی اظهار کرد:، اما نقطه آغاز دوقطبیگری و باینریسازی بود که باعث گذر چپ خط امام از پارهای پرنسیپها در راه دستیابی به قدرت با استفاده از آرای خاکستری شد و اصلاحطلبان را به جای خطدهی به عرصه پیروی از تودههای خاکستری ذیل جریان کشاند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به این که حضرت امام (ره) در قبال جمعیتی که شعار حمایت از ایشان میدادند بیان میکردند اگر علیه من هم شعار بدهند ذرهای در من تاثیر ندارد، گفت: کروبی و موسوی با وجود سوابق خوبی که داشتند به سبب راهپیمایی سکوت دچار جوزدگی شدند که بخشی از جمعیت را ملت پنداشتند.
وی عنوان کرد: امام همواره میگفتند از پذیرش مسئولیت قبل از تهذیب نفس بترسید و این مسئلهای بود که در مورد کروبی و موسوی رخ داد و بزرگترها از آنها را هم همین عدم تهذیب نفس دچار مشکل میکند.
*مکیدن بودجههای کشورها به سمت نظامیگری برای ضربه زدن به معیشت مردم
سجادی متذکر شد: ایالات متحده در پی تفوق خود در جنگ جهانی دوم کوشید از طریق فرسایش اقتصادی منبعث از میلیتاریزم تحمیلی دولتهایی که با تمامیت و هژمونی آمریکا تباین و تعارض داشتند را به صورت غیرمستقیم منهضم کند.
وی ادامه داد: آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی را وارد جنگ سرد و جنگ ستارگان کرد تا بودجههای عمرانی آنها را در مسیر نظامیگری کانلیزه کرده و از اختصاص بودجههای آن کشور به تحصیل معیشت مردم جلوگیری کند که منجر بریدن تودهها شود که شد و گلاسنوست و پروستریکا در شوروی را رقم زد و مشابه آن در نیکاراگوئه و ساندنیستها رخ داد.
این تحلیلگر افزود: این چنین است که سیاست فرسایش اقتصادی در مورد ایران هم انجام میشود و آمریکاییان میکوشند ایران را به بحرانهای امنیتی بکشانند و از این طریق ایران را مجبور کنند به جای آبادانی به سمت میلیتاریزم کشیده شود.
وی خاطرنشان کرد: بازها و کبوترها در استراتژی هر دو یک مسیر را در مورد ایران میروند، اما رویکرد اوباما از منتهیالیه کبوترها این بود که ایران را به میز مذاکره کشانده و با استمرار تحریمها اقتصاد ایران را فلج کند، اما در سال ۸۸ بازها به تحریک اسراییل کوشیدند هم جمهوری اسلامی را در بحث معیشت مردم دچار مشکل کنند و هم کبوترها را زمین بزنند.
*فتنه ۸۸ توجیه تحریم ایران را برای آمریکا فراهم آورد
این تحلیلگر مسائل سیاسی عنوان کرد: با تمام این توطئهها فتنه ۸۸ تنها ۸ ماه دوام داشت و در مجموع نظام آن را مدیریت کرد و بازها به لیدری هیلاری کلینتون سرشکسته شد.
وی تأکید کرد:، اما درست فردای فتنه ۸۸ در مجمع جهانی در شورای امنیت سازمان ملل تحریمهای اقتصادی فلج کننده را پیش بردند که البته این امر به برکت فتنه ۸۸ رقم خورد، چون فتنه ۸۸ این توجیه را در منظر افکار عمومی در اختیار آمریکا قرار داد که ایران را به عنوان یک رژیم سرکوبگر مطرح کنند.
سجادی تصریح کرد: در جریان فتنه ۸۸ مانور زیرکانهای هم پیش برده شد که در جریان کشته شدن ندا آقاسلطان رخ داد و با وجود این که پخش هر فیلم یا عکس حاوی تصاویر خشونت آمیز در رسانههای آمریکا ممنوع است به گونهای تمام عیار صحنههای کشته شدن و جان دادن مشکوک آقاسلطان را عمومی کردند تا در بحث تحریم از آن استفاده ببرند.
وی افزود: آنها بنا داشتند کاری که در ۸۸ ناکام مانده بود را از طریق تعمیق بحران اقتصادی و تسمه کشیدن از گرده شهروندان تکمیل کنند که متاسفانه تا حدودی به موفقیت رسیدند و نتیجه آن را در دی ماه سال قبل برداشت کردند.
*اغتتشاشات ۹۶ بازتابی از تحریمها و بیکفایتی دولت بود
سجادی تصریح کرد: آمریکاییان میخواستند از دل بحران معیشتی و استیصال شهروندان یک منجی را برکشند و آن منجی کسی نبود جز مرحوم هاشمی رفسنجانی که از نحله پراگماتیستهای مورد وثوق غرب بود، اما با رد صلاحیت ایشان آن پروژه ناکام ماند، اما به جهت غفلتهای دولت به صورت بخشی در دیماه ۹۶ بازگشت.
وی با بیان اینکه سرخوردگی و افسردگی سیاسی هاشمی و عصبانیت و پرخاشگری احمدینژاد از یک ریشه مشترک است، عنوان کرد: در کتابی در دست چاپ توضیح دادهام آقای هاشمی لطمات بسیاری به انقلاب زد و هیچ گاه به مناظره و شنیدن نظرات مخالف تن نداد و همواره در جمعی از حواریون و طرفدران خود احاطه شد و آن گاه که احساس کرد با آن همه سوابق کنار گذاشته شده شروع به مخالفخانی علنی کرد.
*شهر لذت پینوکیو مثالی از آمریکا است
این تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا با بیان اینکه کسانی مانند زیباکلام بدون اینکه یک روز در آمریکا زندگی کرده باشد آن را تجزیه و تحلیل میکند، گفت: آمریکا کشوری است که شما در آن برای پاک زیستن آزاد هستید، اما برای ناپاک بودن مجبورید، یعنی مکانیسمهای سیاسی و احتماعی رسانهای تصویری سینمایی آنچنان منسجم با هم کار میکنند که بستر ناپاکی را به وجود میآوردند.
وی تصریح کرد: «ناپاکزیستی» در آمریکا بیزینس است چنانکه پورن، دخانیات و مشروب اصلیترین صنایع پولساز آمریکا هستند و کلیسا و دین هم هیچ تاثیر واضح فردی و اجتماعی در زندگی مردم ندارد.
سجادی ادامه داد: ریچارد نیکسون میگوید در آمریکا پول همه چیز نیست تنها چیز است و از این نظر شما در آمریکا پول داشته باشید همه چیز از منزلت و فضیلت و اعتبار دارید و این چنین است که عضوی از اسافل الاعضای یک خانم خواننده و رقاص یک میلیون دلار بیمه میشود، اما مغز اساتید یک سِنت هم بیمه نمیشود.
به گفته وی، انیمیشن پینوکیو بهترین مثال برای توضیح شمایل آمریکاست که افراد فرصتی برای بازی و رنگ و شادی پیدا میکنند، اما در نهایت تبدیل به خر باربر آن سیستم میشوند.