کد خبر: ۷۷۳۳۳۷
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۱ 20 August 2019

از حضرت رضا علیه السّلام روایت شده که به ابن ابى نصر فرمود: هرجا که باشى، روز غدیر کنار قبر امیر المؤمنان علیه السّلام حاضر شو، به درستى که در این روز حق تعالى، از مرد مؤمن و زن مؤمنه گناه شصت سال را مى آمرزد، و از آتش جهنم آزاد مى کند و دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر آزاد کرده بدان که براى این روز شریف چند زیارت نقل شده است: اوّل: زیارت «امین اللّه» که بیان آن در زیارت دوّم مطلقه گذشت.

زیارتى است که به سندهاى معتبر از حضرت هادى علیه السّلام نقل شده است، که با آن زیارت حضرت امیر مؤمنان علیه السّلام را در روز غدیر در سالى که معتصم آن حضرت را طلبیده بود زیارت کردند، و کیفیت آن به این نحو است: چون اراده زیارت نمایى بر بارگاه نورانى بایست.
و رخصت بخواه، و شیخ شهید گفته: غسل مى کنى، و پاک ترین جامه هاى خود را مى پوشى، و اذن دخول مى طلبى و مى گویى: اللّهم انّى وقفت على باب و این همان اذن دخول اول است که ما در اول باب نقل کردیم، پس پاى راست را پیش بگذار، و داخل شو به نزدیک ضریح مقدّس برو و پشت به قبله در برابر ضریح بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ صَفْوَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ أَمِينِ اللَّهِ عَلَى وَحْيِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَ الْمُهَيْمِنِ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ السَّلامُ عَلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ وَلِيَّ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ مَوْلايَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ سَفِيرَهُ فِي خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَى عِبَادِهِ .
سلام بر محمّد رسول خدا، خاتم پیامبران، و سرور رسولان، و برگزیده پروردگار جهانیان، امین خدا بر وحى و دستورات قطعى الهى، و ختم کننده آنچه گذشته، و گشاینده آنچه خواهد آمد، و چیره بر همه اینها، و رحمت و برکات و درودها و تحیّات خدا بر او باد.
سلام بر پیامبران خدا و رسولانش، و فرشتگان مقرّب و بندگان شایسته اش.
سلام بر تو اى امیر مؤمنان و سرور جانشینان، و وارث دانش پیامبران، ولى پروردگار جهانیان و مولاى من و مولاى مؤمنان، و رحمت و برکات خدا بر او باد.
سلام بر تو اى مولاى من اى امیر مؤمنان، اى امین خدا بر روى زمینش، و سفیر او در خلقش، و حجّت رسایش بر بندگان.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ يُسْأَلُونَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ وَ صَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ مُكَذِّبُونَ وَ جَاهَدْتَ [فِي اللَّهِ ] وَ هُمْ مُحْجِمُونَ [مُجْمِحُونَ ] وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ صَابِرا مُحْتَسِباً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ وَ يَعْسُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِمَامَ الْمُتَّقِينَ وَ قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُ عِلْمِهِ وَ أَمِينُهُ عَلَى شَرْعِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي أُمَّتِهِ،
سلام بر تو اى دین معتدل خدا، و راه راستش.
سلام بر تو اى خبر بزرگى که آنها در آن اختلاف کردند، و از آن بازخواست شوند.
سلام بر تو اى امیر مؤمنان، به خدا ایمان آوردى، درحالى که همه شرک مى ورزیدند، و حق را تصدیق گفتى وقتى که آنان را تکذیب مى نمودند و جاد کردى و آنان از جهاد عقب نشینى مى کردند، خدا را عبادت کردى، درحالى که خالص نمودى براى او دین را، صبر کردى و به حساب خدا گذاشتى، تا مرگ تو را دررسید، آگاه باشید لعنت خدا بر ستمکاران.
سلام بر تو اى آقاى مسلمانان و رئیس دین، و پیشواى اهل تقوا، و مقتداى سپیدرویان، و رحمت و برکات خدا بر تو باد شهادت مى دهم که تویى برادر رسول خدا، جانشین، و وارث علمش، و امین او بر قانونش، و جانشین او در امّتش،
وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَدَّقَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى نَبِيِّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ مَا أَنْزَلَهُ فِيكَ فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ أَوْجَبَ عَلَى أُمَّتِهِ فَرْضَ طَاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَ جَعَلَكَ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ كَذَلِكَ ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعَالَى عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ فَقَالُوا اللَّهُمَّ بَلَى فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفَى بِكَ شَهِيداً وَ حَاكِماً بَيْنَ الْعِبَادِ فَلَعَنَ اللَّهُ جَاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الْإِقْرَارِ وَ نَاكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْمِيثَاقِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ تَعَالَى وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى مُوفٍ لَكَ بِعَهْدِهِ وَ مَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهِ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الْحَقُّ الَّذِي نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنْزِيلُ وَ أَخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الْأُمَّةِ بِذَلِكَ الرَّسُولُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَ عَمَّكَ وَ أَخَاكَ الَّذِينَ تَاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِكُمْ ،
و اوّل کسى که به خدا ایمان آورد، و آنچه را بر پیامبرش نازل شده بود تصدیق کرد، و شهادت مى دهم که آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل کرد به مردم رساند، و امر خدا را درباره تو با صداى بلند اعلام کرد، و بر امّتش حتمى بودن طاعت و ولایتت را واجب نمود، و بیعت تو را بر عهدّ آنان نهاد، و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد، چنان که خدا خود او را اینچنین قرار داد، سپس پیامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود: آیا من آن نیستم که رساندم.
همه گفتند: به خدا آرى.
پس فرمود: خدایا گواه باش، و تو براى گواهى و حاکمیت بین بندگان بسى.
پس خدا لعنت کند منکر ولایتت را بعد از اقرار، و شکننده پیمانت را پس از پیمان بستن، و شهادت مى دهم که تو به عهد خداى تعالى وفا کردى، و خداى تعالى وفا کننده به عهد خویش براى توست، و هرکس به آن پیمانى که با خدا بسته وفا کند، خدا پاداش بزرگى به او خواهد داد.
و شهادت مى دهم که تویى امیر مؤمنان آن حقّى که قرآن به ولایتت گویا شد، و رسول خدا در این زمینه براى تو از امّتت پیمان گرفت، و شهادت مى دهم که تو و عمو و برادرت کسانى هستید که با خدا با جان هایتان معامله کردید،
فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَيْهِ حَقّا فِي التَّوْرَيةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ أَشْهَدُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَانِدٌ [عَادِلٌ ] عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ أَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَعْنِيُّ بِقَوْلِ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيما فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ضَلَّ وَ اللَّهِ وَ أَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِوَاكَ وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عَادَاكَ.
پس خدا این آیه را در حق شما نازل کرد: به درستى که خدا از مؤمنان خرید جانها و اموالشان را، که در عوض به آنها بهشت براى آنان باشد، و در راه خدا پیکار مى کنند، پس مى کشند و کشته مى شوند، وعده اى است بر او، محقق شده در تورات و انجیل و قرآن، و کیست که به عهد خود وفادارتر از خدا باشد، پس شادى کنید به معامله اى که انجام دادید، و این است آن رستگارى بزرگ آنانند توبه کنندگان، عبادت کنندگان، روزه گیران، رکوع کنندگان، سجودکنندگان، امرکنندگان به معروف، نهى کنندگان از منکر، و نگهبانان حدود خدا، و به مؤمنان بشارت ده، شهادت مى دهم اى امیر مؤمنان، که شک کننده در باره تو به رسول امین ایمان نیآورده، و اینکه روى گرداننده از ولایت تو به ولایت غیر، معاندانه روى گردان از دین است، دین میانه اى که پروردگار جهانیان براى ما پسندیده، و آن را روز غدیر به ولایت تو کامل نموده است، و گواهى مى دهم که در این گفته خداى عزیز رحیم، مقصود تویى: به حقیقت این است راه راست من، از آن پیروى کنید، و راههاى دیگر را پیروى ننمایید، که شما را از راه او پراکنده کند، به خدا سوگند گمراه شد، و گمراه کرد کسى که از غیر تو پیروى نمود، و کسى که تو را دشمن داشت، ستیزه ورزان از حق روى گرداند.
اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِكَ وَ أَطَعْنَا وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ فَاهْدِنَا رَبَّنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا إِلَى طَاعَتِكَ وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرِينَ لِأَنْعُمِكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفاً وَ لِلتُّقَى مُحَالِفاً وَ عَلَى كَظْمِ الْغَيْظِ قَادِراً وَ عَنِ النَّاسِ عَافِياً غَافِراً وَ إِذَا عُصِيَ اللَّهُ سَاخِطاً وَ إِذَا أُطِيعَ اللَّهُ رَاضِياً وَ بِمَا عَهِدَ إِلَيْكَ عَامِلاً رَاعِياً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ حَافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ مُبَلِّغاً مَا حُمِّلْتَ مُنْتَظِراً مَا وُعِدْتَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضَارِعاً وَ لا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جَازِعاً وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِيكَ [عَاصِيكَ ] نَاكِلاً وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَى بِخِلافِ مَا يُرْضِي اللَّهَ مُدَاهِناً وَ لا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ،
خدایا امرت را شنیدیم.
و اطاعت کردیم و راه راست تو را پیروى نمودیم پروردگارا ما را هدایت کن، و بعد از اینکه ما را به طاعتت هدایت کردى دل هایمان را منحرف مساز، و ما را از سپاسگزاران نعمتهایت قرار ده، و شهادت مى دهم که تو پیوسته با هواى نفس مخالف، و با پرهیزکارى هم پیمان، و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت کننده از مردم و آمرزنده آنان بودى، و زمانى که خدا معصیت مى شود خشمناک، و هنگامى که اطاعت مى شود خشنودى به آنچه خدا با تو پیمان بسته بود عامل بودى، و آنچه نگهدارى اش از تو خواسته شده بود رعایت نمودى، و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ کردى، و آنچه از حق بر عهده ات نهاده شده بود رساندى، و آنچه را به آن وعده داده شدى به انتظار نشستى، و شهادت مى دهم که از روى زبونى محافظه کارى نکردى، و در اثر بى تابى و عجز از گرفتن حقت باز نایستادى، و به خاطر ترس و وحشت، از پیکار با غصبان ولایتت قدم به عقب نگذاشتى، و به علّت سستى بر خلاف آنچه خدا را خشنود مى کند اظهار خشنودى ننموده، و براى آنچه در راه خدا به تو دررسیده سست نشدى،
وَ لا ضَعُفْتَ وَ لا اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُرَاقِبا مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذَلِكَ بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ وَ ذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى دَعَاكَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ وَ قَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ إِيَّاكَ لِتَكُونَ الْحُجَّةُ لَكَ عَلَيْهِمْ مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا وَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ صَابِراً وَ جُدْتَ بِنَفْسِكَ مُحْتَسِباً وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ وَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ مَا اسْتَطَعْتَ مُبْتَغِيا مَا عِنْدَ اللَّهِ رَاغِباً فِيمَا وَعَدَ اللَّهُ لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ،
و به خاطر ترس و زبونى از خواستن حقّت ناتوان و درمانده نگشتى، پناه به خدا از اینکه چنین باشى، بلکه زمانى که مورد ستم واقع شدى.
به حساب پروردگارت گذاشتى، و کارت را به او واگذار کردى، و ستمکاران را پند دادى ولى نپذیرفتند، و اندرز دادى ولى قبول نکردند، و آنان را از خدا ترساندى، ولى نترسیدند، و شهادت مى دهم که تو اى امیر مؤمنان در راه خدا به حق جهاد کردى، تا اینکه خدا تو را بجوارش فرا خواند، و به اختیارش تو را به جانب خود قبض روح کرد، و حجّتت را بر دشمنانت ختم کرد، با به قتل رساندن تو را، تا حجّت به سود تو و زیان باشد همراه با آنچه براى تو بود از حجّت هاى رسا بر همه خلق.
سلام بر تو اى امیر مؤمنان، خدا را خالصانه عبادت کردى، و صابرانه در راه خدا جهاد نمودى، و به حساب خدا جانبازى کردى، و به کتابش عمل نمودى، و روش پیامبرش را پیروى کردى، و نماز را بپا داشتى، و زکات را پرداختى، و به معروف امر کردى، و تا توانستى از منکر نهى نمودى طالب بودى آنچه را نزد خداست، راغب بودى در آنچه خدا وعده داد، کاسه صبرت از پیش آمدها لبریز نشد، و هنگام سختی ها سست نگشتى،
وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ أَفِكَ مَنْ نَسَبَ غَيْرَ ذَلِكَ إِلَيْكَ وَ افْتَرَى بَاطِلاً عَلَيْكَ وَ أَوْلَى لِمَنْ عَنَدَ عَنْكَ لَقَدْ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى صَبْرَ احْتِسَابٍ وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى لَهُ وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِي دَارِ الشِّرْكِ وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً وَ الشَّيْطَانُ يُعْبَدُ جَهْرَةً وَ أَنْتَ الْقَائِلُ لا تَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً وَ لَوْ أَسْلَمَنِي النَّاسُ جَمِيعاً لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعاً اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى فَزَهِدْتَ وَ أَيَّدَكَ اللَّهُ وَ هَدَاكَ وَ أَخْلَصَكَ وَ اجْتَبَاكَ فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُكَ وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُكَ وَ لا ادَّعَيْتَ وَ لا افْتَرَيْتَ عَلَى اللَّهِ كَذِباً وَ لا شَرِهْتَ إِلَى الْحُطَامِ وَ لا دَنَّسَكَ الْآثَامُ وَ لَمْ تَزَلْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ يَقِينٍ مِنْ أَمْرِكَ تَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٍّ،
از مقابل هیچ جنگجویى بازنگشتى، آنکه غیر این امور را به تو نسبت داد تهمت زد، و به باطل دروغ بر تو بست، و مرگ بر کسى که با اصرار بر مخالفت با تو از تو روى گرداند، به راستى در راه خدا به حق جهاد کردى، و بر آزار مردم به نیکى صبر کردى صبرى به حساب خدا، تویى اوّل کسى که به خدا ایمان آوردى، و براى او نماز خواندى، و جهاد کردى، و خود را در خانه شرک براى حق آشکار نمودى، در حالى که زمین انباشته به گمراهى بود، و شیطان آشکارا عبادت مى شد، و تویى گوینده این سخن: کثرت مردم در پیرامونم عزّتى به من نیفزاید و پراکنده شدن شان ترسى به من اضافه نکند، اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم، پناهنده به خدا شدى و عزّت یافتى، آخرت را بر دنیا برگزیدى و پارسا گشتى، خدا تأییدت نمود و راهنمایى فرمود، و در گردونه خلوص قرار داد، و تو را برگزید، کردارهایت ضد و نقیض نشد، گفتارهایت اختلاف نیافت، حالاتت زیرورو نگشت، ادعاى بیهوده نکردى، و بر خدا دروغ نبستى، و به متاع اندک دنیا طمع نورزیدى، گناهان تو را آلوده نساخت، همواره امورت بر پایه برهانى از سوى پروردگارت بود، در کارت بر یقین بودى، به سوى حق و راه مستقیم هدایت مى نمودى، شهادت مى دهم شهادت حق،
وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ أَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ وَ أَنَّكَ مَوْلايَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِيُّهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّهُ الْقَائِلُ لَكَ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ مَا آمَنَ بِي مَنْ كَفَرَ بِكَ وَ لا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَكَ وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْكَ وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لا إِلَيَّ مَنْ لا يَهْتَدِي بِكَ وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحا ثُمَّ اهْتَدَى إِلَى وِلايَتِكَ مَوْلايَ فَضْلُكَ لا يَخْفَى وَ نُورُكَ لا يُطْفَأُ [لا يُطْفَى ] وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَكَ الظَّلُومُ الْأَشْقَى مَوْلايَ أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبَادِ وَ الْهَادِي إِلَى الرَّشَادِ وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ مَوْلايَ لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِي الْأُولَى مَنْزِلَتَكَ وَ أَعْلَى فِي الْآخِرَةِ دَرَجَتَكَ وَ بَصَّرَكَ مَا عَمِيَ عَلَى مَنْ خَالَفَكَ وَ حَالَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَوَاهِبِ اللَّهِ لَكَ،
و سوگند مى خورم سوگند صدق، که محمّد و خاندانش (درود خدا بر آنان باد) سروران خلقند، و اینکه تو مولاى من و مولاى همه مؤمنانى، تو بنده خدا و ولىّ او و برادر جانشین و وارث او هستى، و او گوینده این سخن به حضرت توست: سوگند به کسى که مرا به حق برانگیخت به من ایمان نیاورد آن که به تو کافر شد، و به خدا اقرار ننمود آن که به انکار تو برخاست، گمراه شد کسى که مردم را از تو بازداشت، و به سوى خدا و به جانب من راه نیافت، و این گفتار پروردگار عزّ و جلّ من است: من آمرزنده ام آن کس را که توبه کرد، و ایمان آورد، و عمل شایسته انجام داد، سپس به سوى ولایت تو راه یابد.
مولاى من فضل تو مخفى نمى ماند، و نورت خاموش نگردد، و آن که تو را انکار کند ستمکار و بدبخت است، مولاى من تو حجّت بر بندگانى و راهنماى به سوى راه راستى، و ذخیره روز معادى، مولاى من خدا مقامت را در دنیا بلند کرد، و درجه ات را در آخرت والا گردانید، و بینایت نمود به آنچه بر کسى که با تو مخالفت کرد پوشیده ماند، و بین تو و موهبت هاى خدا حجاب شد،
فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّي الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذَائِدِي الْحَقِّ عَنْكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذِينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيهَا كَالِحُونَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ وَ لا نَطَقْتَ وَ لا أَمْسَكْتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ قُلْتَ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَدْ نَظَرَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدْما فَقَالَ يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي وَ أُعْلِمُكَ أَنَّ مَوْتَكَ وَ حَيَاتَكَ مَعِي وَ عَلَى سُنَّتِي فَوَ اللَّهِ مَا كَذِبْتُ وَ لا كُذِبْتُ وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بِي وَ لا نَسِيتُ مَا عَهِدَ إِلَيَّ رَبِّي وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي بَيَّنَهَا لِنَبِيِّهِ وَ بَيَّنَهَا النَّبِيُّ لِي وَ إِنِّي لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظا صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاكَ بِمَنْ نَاوَاكَ وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ يَقُولُ :
لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت، و دفع کنندگان حقّت، و شهادت مى دهم که آنان از زیانکارترین مردمى هستند که آتش چهره آنان را مى سوزاند، و در میان دوزخ زشت و عبوس هستند، و شهادت مى دهم که اقدام نکردى، و قدم به عقب نگذاشتى، و سخن نگفیتى و باز نایستادى مگر به فرمان خدا و رسولش.
خود فرمودى: سوگند به آن که جانم در دست اوست، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) به من نظر کرد، درحالى که پیش قدمانه شمشیر مى زدم، ایشان به من فرمود: اى على تو نسبت به من به منزله هارونى نسبت به موسى، جز اینکه بعد از من پیغمبرى نیست، و من تو را خبر مى دهم که مرگ و زندگى تو با من و براساس راه و رسم من است، به خدا سوگند دروغ نگفتم، و به من دروغ گفته نشد، و گمراه نشدم و کسى به وسیله من گمراه نشده، و آنچه را پروردگارم با من عهد کرده فراموش نکردم، من بر برهانى از سوى پروردگارم هستم که براى پیامبرش بیان نموده و پیامبر نیز براى من بیان داشته است و من به راستى بر راه روشن هستم که آن را صریح مى گویم با صراحت تمام، اى امیر مؤمنان به خدا سوگند راست گفتى، و حق گفتى.
پس خدا لعنت کند کسى را که تو را با آن که با تو دشمنى کرد برابر قرار داد، درحالى که خدا مى فرماید:
(هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ وَ أَنْتَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ وَ الذَّابُّ عَنْ دِينِهِ وَ الَّذِي نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِيلِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً) وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى : (أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ .
آیا کسانى که مى دانند، با کسانى که نمى دانند برابرند؟ پس خدا لعنت کند کسى را که مساوى تو قرار داد، آن کس را که خدا ولایتت را بر او واجب کرد، و حال اینکه تو ولىّ خدایى، و برادر رسول خدایى و دفاع کننده از دین خدایى، و کسى هستى که قرآن به برترى اش گویاست، خداى تعالى فرمود: خدا جهادکنندگان را بر نشستگان برترى داد به اجرى بزرگ، درجات و مغفرت و رحمت از جانب او براى جهادگنندگان است، و خدا همواره آمرزنده و مهربان است و خداى تعالى فرمود: آیا آب دهى به حاجیان و آب دادن در مسجد الحرام را قرار داده اید همانند آن کس که به خدا و روز جزا ایمان آورده، و در راه خدا جهاد کرده است؟ هرگز پیش خدا برابر نیستند، خدا گروه ستمکاران را هدایت نمى کند.
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ) أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ الْمُخْلِصُ لِطَاعَةِ اللَّهِ لَمْ تَبْغِ بِالْهُدَى بَدَلا وَ لَمْ تُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ أَحَدا وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اسْتَجَابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِيكَ دَعْوَتَهُ ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلاكَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِكَ وَ إِعْلانا لِبُرْهَانِكَ وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِيرِ فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِينَ وَ اتَّقَى فِيكَ الْمُنَافِقِينَ أَوْحَى إِلَيْهِ رَبُّ الْعَالَمِينَ :
آنان که ایمان آورده اند و هجرت کردند، و در راه خدا با اموال و جان هایشان جهاد کردند، از جهت مقام به نزد خدا برترند، و ایشان رستگارانند، نویدشان مى دهد پروردگارشان به رحمتى از جانب خود و خشنودى، و بهشت هایى که در آنها نعمت پایدار براى آنان باشد.
در آن بهشت ها جاودانند، به راستى که نزد خدا پاداشى بزرگ است.
شهادت مى دهم که تو به ستایش خدا مخصوص گشته اى، و مخلص در طاعت خدایى، براى هدایت جایگزینى نجستى، و در بندگى پروردگارت احدى را شریک نساختى، خداى تعالى دعاى پیامبرش (درود خدا بر او و خاندانش) را در حق تو اجابت کرد، سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حکومت بر ملّتش کرده بود به او فرمان داد، براى بالا بردن شأنت، و علنى ساختن برهانت، و دفع باطلها، و بریدن بهانه ها، پس زمانى که از آشوب اهل فسق بیمانک شد، و درباره تو در برابر منافقان محافظه کارى کرد، پروردگار جهانیان به او وحى کرد:
( يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ) فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِيرِ وَ نَهَضَ فِي رَمْضَاءِ الْهَجِيرِ فَخَطَبَ وَ أَسْمَعَ وَ نَادَى فَأَبْلَغَ ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقَالَ هَلْ بَلَّغْتُ فَقَالُوا اللَّهُمَّ بَلَى فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ قَالَ أَ لَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا بَلَى فَأَخَذَ بِيَدِكَ وَ قَالَ : «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» .
فَمَا آمَنَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ عَلَى نَبِيِّهِ إِلّا قَلِيلٌ وَ لا زَادَ أَكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسِيرٍ وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِيكَ مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ كَارِهُونَ:
اى رسول! آنچه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان، اگر انجام ندهى پیام خدا را نرسانده اى، خدا تو را از مردم حفظ مى کند پس او بارهاى سنگین سفر را بر دوش جان نهاد، و در حرارت شدید نیمه روز برخاست، سخنرانى کرد و شنواند، و فریاد زد، پس پیام حق را رساند، سپس از همه آنها پرسید: آیا رساندم؟ گفتند: به خدا قسم آرى.
فرمود: خدایا شاهد باش.
سپس به مردم خطاب کرد: آیا من آن نیستم که به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟ گفتند: آرى، پس دست تو را گرفت، و فرمود: هرکه را که من مولاى اویم، پس این على مولاى اوست، خدایا دوست بدار هرکه او را دوست دارد، و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد، و یارى کن کسى را که یارى اش کند، و خوار کن هرکه خوارش سازد.
پس به آنچه خدا درباره تو بر پیامبرش نازل کرد، ایمان نیاورد جز عده اى اندک، و اکثرشان را نیفزود جز زیانکارى، پیش از آن نیز خدا در حق تو این آیه را ناز کرد درحالى که آنان دوست نداشتند:
( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ) .
اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.
اى کسانى که ایمان آورده اید، هرکه از شما از دینش برگردد، خدا به زودى قومى را بیاورد، که آنها را دوست دارد، و آنها هم خدا را دوست دارند، بر مؤمنان نرمند، و بر کافران سخت، در راه خدا جهاد کنند، از سرزنش سرزنش کنندگان نمى ترسند، این است فضل خدا، به هر که بخواهد عنایت مى کند، خدا گسترنده و دانا است.
جز این نیست که شما ولىّ خدا و رسول او و همه آنانى هستند که ایمان آورند، و آنانى که نماز را بر پا مى دارند و زکات مى دهند، درحالى که رکوع کننده اند، و هرکه با خدا و رسولش و کسانى که ایمان آوردند دوستى کند، پس حزب خدا حزب پیروز است.
پروردگارا به آنچه نازل کردى ایمان آوردیم، و از پیامبر پیروى نمودیم، پس ما را با گواهان بنویس.
پروردگارا دل هاى ما را پس از آنکه هدایت مان کردى منحرف مساز، و به ما از نزد خود رحمتى ببخش، که تو بسیار بخشنده اى خدایا ما مى دانیم که این گفتار از نزد تو حق است، پس لعنت کن کسى را که با آن معارضه کرد، و به آن کبر ورزید، و آن را تکذیب کرد، و کافر شد، و زود است بدانند کسانى که ستم کردند، به چه بازگشت گاهى برگردند.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ أَوَّلَ الْعَابِدِينَ وَ أَزْهَدَ الزَّاهِدِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً لِوَجْهِ اللَّهِ لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُورا وَ فِيكَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: ( وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) وَ أَنْتَ الْكَاظِمُ لِلْغَيْظِ وَ الْعَافِي عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ وَ أَنْتَ الصَّابِرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِيَّةِ وَ الْعَادِلُ فِي الرَّعِيَّةِ وَ الْعَالِمُ بِحُدُودِ اللَّهِ مِنْ جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ وَ اللَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَمَّا أَوْلاكَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ:
سلام بر تو اى امیر مؤمنان و سروز جانشینان، و رأس عبادت کنندگان، و پارساترین پارسایان، و رحمت خدا و برکات و درودها و تحیّاتش بر تو باد، تویى خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن، به درمانده و یتیم و اسیر تنها به خاطر خشنودى خدا، که از آنها پاداش و سپاسى نمى خواستى، و خداى تعالى در حق تو چنین گفت: دیگران را بر خود ترجیح مى دهند، گرچه خود تهیدست باشند، هرکه از بخل وجودش محفوظ ماند پس آنانند از رستگاران، تویى فروبرنده خشم، و گذشت کننده از مردم، و خدا نیکوکاران را دوست دارد، تویى صبرکننده در تنگدستى و پریشان حالى و به هنگام جنگ، تویى بخش کننده به برابرى، و دادگر در میان ملّت، و آگاه به مقرّرات خدا، از میان همه انسانها، خداى تعالى خبر داد از آنچه سزاوار کرده تو را از فضلش به گفته اش:
( أَ فَمَنْ كَانَ مُؤْمِنا كَمَنْ كَانَ فَاسِقا لا يَسْتَوُونَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ) وَ أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِيلِ وَ حُكْمِ التَّأْوِيلِ وَ نَصِّ الرَّسُولِ وَ لَكَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَةُ وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَةُ وَ الْأَيَّامُ الْمَذْكُورَةُ يَوْمَ بَدْرٍ وَ يَوْمَ الْأَحْزَابِ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِيدا وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلا غُرُورا.
آیا کسى که مؤمن است همانند کسى است که فاسق است؟ هرگز برابر نیستند.
امّا کسانى که ایمان آورده اند، و کار شایسته کردند، براى آنها بهشت هاى خویش جایگاه جهت پذیرایى به پاداش آنچه انجام دادند، و تویى اختصاص یافته به علم قرآن، و حکم تأویل، و صریح گفتار پیامبر، و توراست موقعیت هاى گواهى شده، و مقامات مشهور، و روزهاى یاد شده، روز بدر، و روز احزاب آن زمان که چشمها منحرف، و جانها به گلوها رسید، و به خدا گمان مى بردید، گمان هاى گوناگون، در آنجا اهل ایمان آزمایش شدند، و دچار تزلزل روحى گشتند تزلزل سخت.
آن هنگام اهل نفاق و آنان که در دل هایشان بیمارى بود گفتند: خدا و رسولش جز فریب به ما وعده ندادند.
وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلا فِرَارا وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِيمَانا وَ تَسْلِيما فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيّا عَزِيزا وَ يَوْمَ أُحُدٍ إِذْ يُصْعِدُونَ وَ لا يَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوهُمْ فِي أُخْرَاهُمْ وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِكِينَ عَنِ النَّبِيِّ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ حَتَّى رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْكُمَا خَائِفِينَ وَ نَصَرَ بِكَ الْخَاذِلِينَ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِيلُ:
و در آن زمان گروهى از آنان گفتند: اى اهل مدینه جایى براى شما نیست، بازگردید، و جمعى از آنان از پیامبر اجازه مى خواستند، مى گفتند: خانه هاى ما باز و بى حفاظ است و حال آنکه بى حفاظ نبود، آنان جز فرار از جنگ قصدى نداشتند، و خداى تعالى فرمود: همینکه اهل ایمان دسته هاى کفر و شرک را دیدند گفتند: این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داد، خدا و رسولش راست گفتند، و آنان را نیفزود مگر ایمان و تسلیم، پس عمرو قهرمان آنها را کشتى، و جمع آنان را فرارى دادى، و خدا آنان را که کافر بودد با خشمشان بازگرداند، درحالى که به غنیمتى دست نیافتند، و خدا جنگ را از اهل ایمان کفایت کرد، و خدا نیرومند و عزیز است، و روز احد هنگامى که از اطراف پیامبر فرار مى کردند، و به احدى اعتنا نمى نمودند، و پیامبر آنان را از پشت سرشان به کارزار دعوت مى کرد، تو بودى که مشرکان را براى حفظ پیامبر به راست و چپ دفع مى کردى، تا خدا گزند آنان را در حالى که ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند، و شکست خوردگان را به وسیله تو یارى کرد.
و روز حنین، بنابر آنچه قرآن در این آیه به آن گویا شد:
« إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئا وَ ضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ » وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ وَ مَنْ يَلِيكَ وَ عَمُّكَ الْعَبَّاسُ يُنَادِي الْمُنْهَزِمِينَ: يَا أَصْحَابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ يَا أَهْلَ بَيْعَةِ الشَّجَرَةِ حَتَّى اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ كَفَيْتَهُمُ الْمَئُونَةَ وَ تَكَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَةَ فَعَادُوا آيِسِينَ مِنَ الْمَثُوبَةِ رَاجِينَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَةِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ : «ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَلَى مَنْ يَشَاءُ » وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ فَائِزٌ بِعَظِيمِ الْأَجْرِ وَ يَوْمَ خَيْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِينَ وَ قَطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ « وَ لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ كَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولا »
«زمانى که نفرات زیاد شما باعث شگفتى شما شد، ولى شما را به هیچ وجه بى نیاز نکرد، و زمین با آن فراخى اش بر شما تنگ شد، سپس روى گردانده فرار کردید.
آنگاه خدا آرامش خود را بر رسولش و بر مؤمنان نازل فرمود» .
«مؤمنان» تو بودى و همراهانت، و عمویت عباس شکست خوردگان را صدا مى زد: اى اصحاب سوره بقره، اى اهل بیت شجره، تا جماعتى به او پاسخ دادند، که تو رنج آنها را کفایت کردى، و به جاى آنها کمک را عهده دار شدى، پس نومید از پاداش برگشتند، و امیدوار به وعده خداى تعالى به توبه، و این است سخن خدا که عظیم باد یادش: «آنگاه خدا توبه مى پذیرد پس از آن، توبه کسى را که بخواهد، درحالى که تو درجه صبر را به دست آوردى، و به مزد بزرگ پیروز شدى، و روز خیبر که خدا شکست منافقان را آشکار کرد، و دنباله کافران را برید، و سپاس خداى را پروردگار جهانیان، درحالى که آنها از پیش با خدا پیمان بسته بودند که فرار نکنند، و به یقین پیمان خدا مورد بازخواست است.
مَوْلايَ أَنْتَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ وَ الْمَحَجَّةُ الْوَاضِحَةُ وَ النِّعْمَةُ السَّابِغَةُ وَ الْبُرْهَانُ الْمُنِيرُ فَهَنِيئاً لَكَ بِمَا آتَاكَ اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ وَ تَبّا لِشَانِئِكَ ذِي الْجَهْلِ شَهِدْتَ مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جَمِيعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِيهِ تَحْمِلُ الرَّايَةَ أَمَامَهُ وَ تَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدَّامَهُ ثُمَّ لِحَزْمِكَ الْمَشْهُورِ وَ بَصِيرَتِكَ فِي الْأُمُورِ أَمَّرَكَ فِي الْمَوَاطِنِ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ أَمِيرٌ وَ كَمْ مِنْ أَمْرٍ صَدَّكَ عَنْ إِمْضَاءِ عَزْمِكَ فِيهِ التُّقَى وَ اتَّبَعَ غَيْرُكَ فِي مِثْلِهِ الْهَوَى فَظَنَّ الْجَاهِلُونَ أَنَّكَ عَجَزْتَ عَمَّا إِلَيْهِ انْتَهَى ضَلَّ وَ اللَّهِ الظَّانُّ لِذَلِكَ وَ مَا اهْتَدَى وَ لَقَدْ أَوْضَحْتَ مَا أَشْكَلَ مِنْ ذَلِكَ لِمَنْ تَوَهَّمَ وَ امْتَرَى بِقَوْلِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ :
مولاى من تویى حجّت رسا، و راه روشن، و نعمت کامل، و برهان تابناک، پس گوارا باد تو را، آنچه خدا از برترى به تو داد، و نابود باد دشمن نادانت، با پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) در تمام جنگها و لشگرکشی هایش حاضر بودى، پیشاپیش پرچم اسلام را به دوش مى کشیدى، و در برابرش شمشیر مى زدى، سپس تنها براى تدبیر و کاردانى مشهودت و بینایى ات در امور، در تمام میدانها تو را به فرماندهى مى گماشت، و امیرى بر تو نبود، چه بسیار کارهایى که تقوا مانع اجراى تصمیت در آنها شد، اما جز تو در مثل آن از هواى نفس پیروى کرد، پس نادانان گمان کردند، که تو از آنچه او به آن رسید عاجز شدى، به خدا قسم گمان کننده اینچنین گمراه شد و را نیافت، و تو واضح ساختى آنچه مشکل شده بود از این امور، براى آن که توهّم و تردید کرد به گفتارت، درود خدا بر تو که فرمودى:
«قَدْ يَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَ دُونَهَا حَاجِزٌ مِنْ تَقْوَى اللَّهِ فَيَدَعُهَا رَأْيَ الْعَيْنِ وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لا حَرِيجَةَ [جَرِيحَةَ] لَهُ فِي الدِّينِ» ، صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ وَ إِذْ مَاكَرَكَ النَّاكِثَانِ فَقَالا نُرِيدُ الْعُمْرَةَ فَقُلْتَ لَهُمَا: «لَعَمْرُكُمَا مَا تُرِيدَانِ الْعُمْرَةَ لَكِنْ تُرِيدَانِ الْغَدْرَةَ» فَأَخَذْتَ الْبَيْعَةَ عَلَيْهِمَا وَ جَدَّدْتَ الْمِيثَاقَ فَجَدَّا فِي النِّفَاقِ فَلَمَّا نَبَّهْتَهُمَا عَلَى فِعْلِهِمَا أَغْفَلا وَ عَادَا وَ مَا انْتَفَعَا وَ كَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهِمَا خُسْرا ثُمَّ تَلاهُمَا أَهْلُ الشَّامِ فَسِرْتَ إِلَيْهِمْ بَعْدَ الْإِعْذَارِ وَ هُمْ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ وَ لا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ هَمَجٌ رَعَاعٌ ضَالُّونَ وَ بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ فِيكَ كَافِرُونَ وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَيْكَ نَاصِرُونَ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِاتِّبَاعِكَ وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى نَصْرِكَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ :
گاهى انسان زبردست و چیره روى چاره را مى بیند، ولى در برابرش پرده اى از تقواى خداست، در نتیجه روى چاره را آشکار رها مى کند، ولى فرصت آن را غنیمت مى داند کسى در امر باکى ندارد، به خدا سوگند راست گفتى، و یاوه سرایان دچار زیان شدند، هنگامى که آن دو عهدشکن [طلحه و زبیر] با تو به فریبکارى برخاستند، و گفتند قصد عمره داریم، به آنان گفتى: به جان خودتان قسم: قصد عمره ندارید، بکله قصد خیانت دارید، در نتیجه از آن دو نفر بیعت گرفتى، و پیمان را محکم کردى، پس در نفاق کوشیدند، زمانى که بر کار نادرستشان آگاهشان کردى، بى توجّهى کردند، و به کار خویش بازگشتند، ولى بهره مند نشدند، و سرانجام کار هر دو خسران شد سپس اهل شام خیانت آن دو را دنبال کردند، و تو پس از بستن راه غدر بر آنان به سویشان حرکت کردى، ولى آنها به دین حق گردن ننهادند.
و در قرآن تدبّر ننمودند، بى خردان پست و گمراهان ناجوانمرد، به آنچه در حق تو بر محمّد نازل شده بود کافرند، و یاوران مخالف تو، درحالى که خدا به پیروى از تو امر کرد، و مؤمنان را به یارى تو فرا خواند، و فرمود خداى عزّ و جلّ:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ) مَوْلايَ بِكَ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ وَ أَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ وَ الطَّمْسِ فَلَكَ سَابِقَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَصْدِيقِ التَّنْزِيلِ وَ لَكَ فَضِيلَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَحْقِيقِ التَّأْوِيلِ وَ عَدُوُّكَ عَدُوُّ اللَّهِ جَاحِدٌ لِرَسُولِ اللَّهِ يَدْعُو بَاطِلاً وَ يَحْكُمُ جَائِرا وَ يَتَأَمَّرُ غَاصِباً وَ يَدْعُو حِزْبَهُ إِلَى النَّارِ وَ عَمَّارٌ يُجَاهِدُ وَ يُنَادِي بَيْنَ الصَّفَّيْنِ الرَّوَاحَ الرَّوَاحَ إِلَى الْجَنَّةِ وَ لَمَّا اسْتَسْقَى فَسُقِيَ اللَّبَنَ كَبَّرَ وَ قَالَ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ آخِرُ شَرَابِكَ مِنَ الدُّنْيَا ضَيَاحٌ مِنْ لَبَنٍ ،
اى کسانى که ایمان آورده اید خدا را پروا کنید، و با راستگویان باشید.
مولاى من حق بر تو نمایان شد، درحالى که مردم آن را به یک سو انداختند، و تو روشهاى دینى را پس از کهنگى و نابودى آشکار ساختى، توراست پیشینه جهاد بر پایه تصدیق به قرآن، و توراست فضیلت جهاد بر پایه تحقّق تأویل، و دشمن تو دشمن خدا، و انکارکننده رسول خدا است، دعوت مى کند دعوت باطل، حکومت مى کند به ستم، فرمان مى دهد غاصبانه، دارودسته اش را به دوزخ مى خواند، درحالى که عمّار جهاد مى کرد و میان دو لشگر فریاد مى زد: کوچ کنید، کوچ کنید به سوى بهشت، و زمانى که آب خواست، با شیر سیراب شد و تکبیر زد و گفت: رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) به من فرمود: آخرین نوشیدنى ات از دنیا مخلوطى است از شیر،
وَ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ فَاعْتَرَضَهُ أَبُو الْعَادِيَةِ الْفَزَارِيُّ فَقَتَلَهُ فَعَلَى أَبِي الْعَادِيَةِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِينَ وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَ سَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى مَنْ رَضِيَ بِمَا سَاءَكَ وَ لَمْ يَكْرَهْهُ وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعَانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسَانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ سَلامُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِكَ الطَّاهِرِينَ،
و تو را گروه متجاوز به قتل مى رساند، پس ابو العادیه فزارى راه را بر عمّار گرفت و او را کشت، بر ابو العادیه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پیامبران، و لعنت بر کسى که شمشیر به روى تو کشید، و تو به روى او شمشیر کشیدى، اى امیر مؤمنان، از مشرکان و منافقان تا روز قیامت، و بر آن که خشنود شد به آنچه تو را غمگین ساخت، و غم تو را ناخوش نداشت و دیده برهم نهاد و بى تفاوت گذشت، و علّت و عاملش را نکار نکرد، یا علیه تو به دست و زبان کمک کرد، یا از یارى اش دست کشید، یا از جهاد نمودن به همراه تو، کناره گیرى کرد، یا فضل تو را کوچک شمرد، و حقّت را انکار کرد، یا با تو برابر نمود کسى را که خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او، و درودهاى خدا و رحمت و برکات و سلام و تحیّاتش بر تو و بر امامان از خاندان پاک تو،
إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ غَصْبُ الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَكاً وَ رَدُّ شَهَادَتِكَ وَ شَهَادَةِ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ وَ عِتْرَةِ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمْ وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ وَ أَبَانَ فَضْلَكُمْ وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ فَأَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً إِلا الْمُصَلِّينَ فَاسْتَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى نَبِيَّهُ الْمُصْطَفَى وَ أَنْتَ يَا سَيِّدَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ فَمَا أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَكَ عَنِ الْحَقِّ ،
فدک صدّیقه طاهره زهرا سرور زنان، و نپذیرفتن گواهى تو و گواهى دو سرور از نژادت و عترت مصطفى است! ! (درود خدا بر شما باد) ، و حال آن که خدا درجه شما را بر امّت برتر گرداند، و منزلت شما را رفیع قرار داد، و فضل و شرفتان را بر جهانیان آشکار ساخت، و پلیدى را از شما برد، و پاکتان ساخت پاک ساختنى ویژه، خدا عزّ و جلّ فرمود: انسان بسیار حریص آفریده شده، چون گزندى به او در رسد بى صبرى کند، و چون خیرى به او در رسد دریغ ورزد، چز نمازگزاران، پس خداى متعالى، پیامبر برگزیده اش را و تو را، اى سرور جانشیان از همه خلق استثنا کرد، پس آنان که به تو ستم کردند، چقدر از دیدن حق کور بودند،
ثُمَّ أَفْرَضُوكَ سَهْمَ ذَوِي الْقُرْبَى مَكْراً وَ أَحَادُوهُ عَنْ أَهْلِهِ جَوْراً فَلَمَّا آلَ الْأَمْرُ إِلَيْكَ أَجْرَيْتَهُمْ عَلَى مَا أَجْرَيَا رَغْبَةً عَنْهُمَا بِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَكَ فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُكَ بِهِمَا مِحَنَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَ عَدَمِ الْأَنْصَارِ وَ أَشْبَهْتَ فِي الْبَيَاتِ عَلَى الْفِرَاشِ الذَّبِيحَ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذْ أَجَبْتَ كَمَا أَجَابَ وَ أَطَعْتَ كَمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِيلُ صَابِراً مُحْتَسِباً إِذْ قَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَكَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَرَكَ أَنْ تَضْجَعَ فِي مَرْقَدِهِ وَاقِيا لَهُ بِنَفْسِكَ أَسْرَعْتَ إِلَى إِجَابَتِهِ مُطِيعا وَ لِنَفْسِكَ عَلَى الْقَتْلِ مُوَطِّنا،
سپس سهم خویشان پیامبر را از باب فریب براى تو مقرّر داشتند، ولى به جور و ستم از اهلش برگرداندند چون حکومت به تو برگشت با خویشان پیامبر درحالى که از آن دو نفر روى گردان بودى، بخاطر پاداشى که نزد خدا براى تو بود، به همان صورت عمل کردى که آن دو نفر عمل کردند، پس گرفتارى تو به آن دو نفر به گرفتارى پیامبران (درود خدا بر ایشان) در هنگام تنهایى و بى یاورى شبیه شد، و در آرمیدن در بستر پیامبر شبیه به اسماعیل ذبیح (درود بر او) شدى چه آن که تو نیز مانند او قبول کردى، و اطاعت نمودى به همان صورت که اسماعیل صابرانه و پاداش خواهانه اطاعت کرد، وقتى که ابارهمى به و او گفت: «پسرم در خواب دیدم که ترا ذبح مى کنم، بنگر که رأى تو چیست» ؟ گفت: «پدر به آنچه دستور داده شده اى اقدام کن، اگر خدا بخواهد مرا از بردباران خواهید یافت» ، و تو نیز زمانى که پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) در بسترش خواباندت و به تو فرمان داد در خوابگاهش بیارامى، و او را با جانت از شر دشمنانش حفظ کنى، فرمان بردارانه به پذیرش دعوتش شتافتى، و خو را براى کشته شدن آماده کردى،
فَشَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَكَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِيلِ فِعْلِكَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ثُمَّ مِحْنَتُكَ يَوْمَ صِفِّينَ وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِيلَةً وَ مَكْراً فَأَعْرَضَ الشَّكُّ وَ عُزِفَ الْحَقُّ وَ اتُّبِعَ الظَّنُّ أَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هَارُونَ إِذْ أَمَّرَهُ مُوسَى عَلَى قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ وَ هَارُونُ يُنَادِي بِهِمْ وَ يَقُولُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَ أَطِيعُوا أَمْرِي قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ قُلْتَ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ فَعَصَوْكَ وَ خَالَفُوا عَلَيْكَ وَ اسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَكَمَيْنِ فَأَبَيْتَ عَلَيْهِمْ وَ تَبَرَّأْتَ إِلَى اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ وَ فَوَّضْتَهُ إِلَيْهِمْ فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقُّ وَ سَفِهَ الْمُنْكَرُ وَ اعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ وَ أَلْزَمُوكَ عَلَى سَفَهٍ التَّحْكِيمَ الَّذِي أَبَيْتَهُ وَ أَحَبُّوهُ وَ حَظَرْتَهُ وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِي اقْتَرَفُوهُ،
در نتیجه خدا از فرمان برداریت قدردانى کرد، و از کار زیبایت به گفتارش جلّ ذکره در قرآن پرده برداشت، آنجا که فرمود: «و از مردم کسى است که جانش را براى بدست آوردن خوشنودى خدا مى فروشد» سپس گرفتاریت در جنگ صفین، درحالى که قرآن ها از روى حیله و فریب به نیزه ها بالا رفته بود، در نتیجه شک و تردید پیدا شد، و حق به یک سو افتاد، و از گمان پیروى شد، این گرفتارى ات شبیه به گرفتارى هارون شد، زماین که موسى او را بر قوم خود امارت داد، آنها از او پراکنده شدند، هارون بر سر آنان فریاد مى زد و مى گفت: اى مردم شما به گوساله آزمایش شده اید به درستى که پروردگار شما خداى بخشنده است، از من پیروى کنید.
و از دستورم پیروى نمایید، گفتند همچنان روى آور به گوساله خواهیم بود، تا موسى به سوى ما بازگردد! ! و همچنین تو اى امیر مومنان، همین که قرآنها بالا رفت گفتى: اى ملّت شما به آن آزمایش شدید و گرفتار نیرنگ گشته اید، امّا از خواسته تو سرپیچى کردند، و با تو به مخالفت برخاستند، و گماشتن دو داور را از تو تقاضا نمودند، تو از تقاضاى آنان سرباز زدى، و از عمل آنان به سوى خدا بیزارى جستى، و آن را به خودشان واگذاشتى، پس زمانى که حق آشکار شد، و خطاى منکر روشن گشت، و به لغزش و انحراف از راه حق اعتراف کردند، پس از آن دچار اختلاف شدند، و از روى بى خردى تو را مجبور به پذیرفتن حکمیّت کردند، حکمیتى که از آن سرباز زدى و آنان مى خواستند و تو از آن باز داشتى، روا دانستند گناهانشان را که مرتکب شدند،
وَ أَنْتَ عَلَى نَهْجِ بَصِيرَةٍ وَ هُدًى وَ هُمْ عَلَى سُنَنِ ضَلالَةٍ وَ عَمًى فَمَا زَالُوا عَلَى النِّفَاقِ مُصِرِّينَ وَ فِي الْغَيِّ مُتَرَدِّدِينَ حَتَّى أَذَاقَهُمُ اللَّهُ وَبَالَ أَمْرِهِمْ فَأَمَاتَ بِسَيْفِكَ مَنْ عَانَدَكَ فَشَقِيَ وَ هَوَى وَ أَحْيَا بِحُجَّتِكَ مَنْ سَعِدَ فَهُدِيَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ غَادِيَةً وَ رَائِحَةً وَ عَاكِفَةً وَ ذَاهِبَةً فَمَا يُحِيطُ الْمَادِحُ وَصْفَكَ وَ لا يُحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَكَ أَنْتَ أَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبَادَةً وَ أَخْلَصُهُمْ زَهَادَةً وَ أَذَبُّهُمْ عَنِ الدِّينِ أَقَمْتَ حُدُودَ اللَّهِ بِجُهْدِكَ [بِجَهْدِكَ ] وَ فَلَلْتَ عَسَاكِرَ الْمَارِقِينَ بِسَيْفِكَ تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنَانِكَ وَ تَهْتِكُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَيَانِكَ وَ تَكْشِفُ لَبْسَ الْبَاطِلِ عَنْ صَرِيحِ الْحَقِّ لا تَأْخُذُكَ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ وَ فِي مَدْحِ اللَّهِ تَعَالَى لَكَ غِنًى عَنْ مَدْحِ الْمَادِحِينَ وَ تَقْرِيظِ الْوَاصِفِينَ،
تو بر راه بینایى و هدایت بودى، و ایشان بر روش هاى گمراهى و کورى، همچنان بر نفاق اصرار داشتند، و در گمراهى سرگردان بودند، تا خدا سنگینى کار ناپسندشان را به آنان چشاند، و کسى را که با تو دشمنى کرد با شمشیرت به نابودى کشید، پس بدبخت و نگون سار شد، و با حجّت تو زنده کرد کسى را که سعادت یافت، و راهنمایى شد.
درود خدا بر تو باد بامداد و شامگاه، در حضر و در سفر، بر وصفت مدح کننده اى احاطه نکند، و عیب جویى برترى ات را نابود ننماید، تو در عبادت بهترین خلقى، و در پارسایى خالص ترین آنانى، و در دفاع از دین سرسخت ترین ایشان، با کوششت حدود خدا را بپا داشتى، و با شمشیرت اردوهاى خارج از دین را فرارى دادى، با سرانگشت هایت شعله جنگها را خاموش ساختى، و با بیانت پرده هاى شبه را دریدى، و آمیختگى باطل را از حق روشن برطرف کردى، سرزنش هیچ سرزنش کننده اى تو را در راه خدا نگرفت، مدح خداى تعالى تو را بى نیاز کرد از مدح مدّاحان و ستایش وصف کنندگان،
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلا وَ لَمَّا رَأَيْتَ أَنْ قَتَلْتَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ صَدَقَكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ فَأَوْفَيْتَ بِعَهْدِهِ قُلْتَ أَ مَا آنَ أَنْ تُخْضَبَ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ أَمْ مَتَى يُبْعَثُ أَشْقَاهَا وَاثِقا بِأَنَّكَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ قَادِمٌ عَلَى اللَّهِ مُسْتَبْشِرٌ بِبَيْعِكَ الَّذِي بَايَعْتَهُ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيَائِكَ وَ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ بِجَمِيعِ لَعَنَاتِكَ ،
خداى تعالى فرمود: از مؤمنان مردانى هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بسته بودند صادقانه وفا کردند، گروهى بر سر پیمان خود به شهادت رسیدند، و جمعى از آنان انتظار مى شکند، و به هیچ روى تغییر نکردند.
زمانى که دیدى پیمان شکنان و ستمکاران و بیرون رفتگان از دین را کشتى، و رسول خدا (که درود خدا بر او و خاندانش باد) وعده اش را به توراست گفته بود، و تو هم به عهدش وفا کردى، گفتى: آیا وقت آن نرسیده که این محاسن به خون سر رنگین شود؟ ، با چه زمان بدبخت ترین این ملّت براى این کار برانگیخته مى شود، اطمینان داشتى به اینکه بر پایه برهانى از پروردگارت و بصیرت از کارت هستى، وارد شونده بارگاه خدایى، شادان به معامله اى که انجام دادى، و این است آن راستگارى بزرگ.
خدایا کشندگان پیامبرانت، و جانشینان انبیایت را به تمام لعنتهایت لعنت کن،
وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِكَ وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ وَ أَنْكَرَ عَهْدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقِينِ وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدِّينَ اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ وَ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِي الْحُسَيْنِ وَ قَاتِلِيهِ وَ الْمُتَابِعِينَ عَدُوَّهُ وَ نَاصِرِيهِ وَ الرَّاضِينَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِيهِ لَعْنا وَبِيلا اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مَانِعِيهِمْ حُقُوقَهُمْ اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ وَ كُلَّ مُسْتَنٍّ بِمَا سَنَّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ عَلَى عَلِيٍّ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّكِينَ وَ بِوِلايَتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِينَ الْآمِنِينَ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.
و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان، و لعنت کن کسى را که حقّ ولىّ ات را غصب کرد، و پیمانش را انکار نمود، و او را پس از یقین و اقرار به ولایتش روزى که دین را براى او کامل کردى منکر شد، خدایا قاتلان امیر مؤمنان و کسانى که به او ستم کردند، و پیروان و یاران آنان را لعنت کن.
خدایا ستم کنندگان بر حسین را لعنت کن، و همچنین قاتلانش، و پیروى کنندگان از دشمنش و یاوران دشمنش، و راضیان به قتلش، و دریغ کنندگان از یارى اش لعنتى شدید و سخت، خدایا لعنت کن اول ستمکارى که به خاندان محمّد ستم کرد، و آنان را از حقوقشان بازداشت، خدایا اوّل ستمکار و غاصب حق خاندان محمّد را به لعنت اختصاص ده، و هر پیروى کننده از آنچه او شیوه ساخت تا روز قیامت.
خدایا درود فرست بر محمّد خاتم پیامبران، و بر على سرور اوصیا، و خاندان پاکش، و ما را قرار ده از متمسّکین به آنان، و از کامیابان به ولایت شان، و ایمنی ای که نه بیمى بر آنان است، و نه اندوهگین مى شوند.
مؤلّف گوید: ما در کتاب «هدیة الزائرین» به سند این زیارت اشاره کردیم و اینکه این زیارت را هر روز از نزدیک و دور مى شود خواند، و این فایده بزرگى است که البته مشتاقان به عبادت، و شائقان زیارت حضرت شاه ولایت علیه السّلام آن را غنیمت خواهند شمرد.

 

برچسب ها: زیارت ، عید غدیر ، متن ، ترجمه ، صوت
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار