ناصر مهدوی کوچکسرایی زاده ۱۳۲۷ در قائمشهر چشم به جهان گشود ، او دریک خانواده گرم وصمیمی و دردامن زنی بزرگ پرورش یافت .ناصر مهدوی کوچکسرایی همواره در امور خیریه پیشتاز وپیشگام بوده است.
کد خبر: ۸۰۵۲۴۹
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۸ 12 December 2019

این نیکوکار حکایت می کند که درزندگی خود فقط یک الگو بنام مادر داشته و تمام کارهای خیریه انجام شده را حاصل تاسی از زحمات وصبوری وپشتیبانی مادرو همسر خود می خواند او سوژه صحبت روزانه شهروندان بسیاری درقائمشهر بوده ولی بااین اوصاف بسیاری از همشهریانش تاکنون ایشان را ندیده اند تمایل چندانی برای گفتگو درخصوص خدمات ارایه شده ی خود ندارد ایشان خیری بزرگ  درزمینه های سلامت ، مدرسه سازی، ورزشی، .....و نیز دستگیری ازضعفا در شهرستان قائمشهر می باشد بطوریکه در امور خیریه مرز نمیشناسد حتی بعضا خانواده هایی که دچار چالش می باشند برای حمایت در زمینه های غیر مادی هم به ایشان مراجعه می کنند...  سرانجام پس ازگذشت ۳ سال و پیگیریهای مستمر توانسته ایم درصبح یک روز پاییزی گپ وگفت خودمانی باایشان داشته باشیم که باهم می خوانیم.

*بعنوان اولین پرسش، خواهش دارم خودتان رامعرفی بفرمایید؟  
بنده ناصرمهدوی کوچکسرایی متولد چهارم دیماه ۱۳۲۷ ازقائمشهر فرزند دوم  از یک خانواده ۱۰ نفره ازطبقه متوسط اجتماعی جامعه انروز  و پدرم کارمند کارخانه گونی بافی و زمین کشاورزی هم داشت

* چند فرزند دارید؟
 دارای۳ فرزند پسر می باشم پسر بزرگم دارای تحصیلات مهندسی کامپیوتر بوده و امورات مرغداری را در دفتر مرکزی تهران مدیریت می کند و پسر دوم هم دانش اموخته معماری ازدانشگاه شهید بهشتی و پسر سوم هم دانشجودرامریکا می باشد
  
*لطفا بفرمایید فعالیت شفلی تان چگونه اغاز کرده اید ؟ 
بنده درسال ۱۳۵۰ وارد بازار کارشدم درهمان سال درازمون استخدامی شغل دولتی پذیرفته شدم ولی ترجیح دادم دریک شرکت خارجی مشغول بکارشوم ودرنمایندگیهای ان شرکت خارجی بمدت ۴سال در۴ استان کشور مشغول بکاربودم تااینکه درسال ۱۳۵۶ تصمیم گرفتم برای راه اندازی کسب وکارخودم به شهرم برگردم ‌و کار مرغداری اغار کرده ام واکنون بخشی ازنیاز جوجه کشور را تامین می کنیم

*چه تعداد نیرو دراین شرکت بصورت مستقیم  مشغول بکار هستند؟  
 بیش از ۱۵۰ نیرو بااین شرکت قرارداد کاری مستقیم دارند که دراین مجموعه ۳ کارشناس دارای مدرک دکتری و ۱۵ تن  مهندس وشماری از همشهریان در کادر اداری وخدماتی ونقلیه برای کسب ارتزاق حلال، زحمات تقبل می کنند.

* لطفا مختصری از روابط،تان با پدرومادرتان برای خوانندگان ما بفرمایید.
پدر جایگاه خودش را داشت وبرای کسب رزق حلال بیشترین اوقاتش را دربیرون از خانه سپری می کرد وازسویی در نقش،پدری از نظر عاطفی وتامین مایحتاج زندگی برای خانواده سنگ تمام می گذاشت بطوریکه دران زمان خانواده ۱۰نفره ما ،نسبت به سایر دوستان و همسایگانمان از وضعیت معیشتی ورفاهی بهتری برورداربود و اما مادرم بانویی مهربان، فداکار ودلباخته فرزندان خود بود که تلاش بسیاری درتربیت نیکو فرزندان خود داشت

*الگوی جناب عالی در زندگی شخصی وشغلی تان چه کسی بود؟ 
مادرم - مادربنده سواد اکادمیک نداشت ولی سواداجتماعی بالایی داشت مادر عاشقانه به فرزندانش محبت می کرد درتمام دوران زندگی درس انسانیت به ما یاد می داد. همواره ۳ پند بمن گوشزد می کرد و می گفت ؛ ناصر وقتی صبح هنگام ازخانه خارج میشوی بگو الهی به امید تو ، و  پای خودت به اندازه گلیم ات دراز کن و همیشه به حق خودت قانع باش من هم این اموزه ها را در زندگانی ام بکاربردم و امروز اگر شهروندان قائمشهر به فرزند این شهر مهرورزی و اعتماد واتکال دارند صرفا وصرفا حاصل نتیجه عمل به نصایح مادرم است

*جناب عالی بزرگترین نیکوکار تاریخ قائمشهر هستید و همشهریان حکایت می کنند قائمشهرنیز بزرگ مردی چون  نوشیروانی دارد بفرمایید عشق مردم به خودتان باور دارید؟ ازاینکه شما  روزانه صحبت نیک بسیاری ازمحافل و مردم کوچه و بازار هستید چه حسی دارید؟و چرامردم شمارا به قیافه کمتر می شناسند؟ من خودم ۳ سال برای مصاحبه با حضرت عالی  درانتظار تعیین وقت بودم .
اولا عرض کنم بنده بزرگترین خیر قائمشهر نبوده و نیستم  وامادر پاسخ به قسمت دوم  سوال شما بله درست میفرمایید اتفاقا در چند روز پیش در یکی از کوچه های این شهر جوانی می گفت که حاج ناصرمهدوی  ...... گفتم  مهدوی را میشناسی؟! اظهار کرد، نه ومن هم گفتم من ناصر مهدوی کوچکسرایی هستم و باور نکرد! ...وگاها افرادی زودهنگام ویا دیرهنگام عمدتا پس از تعطیلی ساعات کاری به شرکت مراجعه می کنند می گویند با حاج ناصر مهدوی کارداریم می گویم من ناصرمهدوی هستم می گویند با خودش کار داریم....شاید دلیل نشناختن من این نکته باشد که بیشتر اوقاتم را در محل کار سپری می کنم و فرصت کمتری برای حضور درفعالیتهای  غیر کاری دارم اما پاسخ سوال اول شما من دریک خانواده ارام و پرمحبت ودرسایه زنی دارای شخصیت بزرگ پرورش یافته ام من دراغاز فعالیت شغلی ام به خدای خودم گفته ام  پروردگارا اگر روزی روزگاری بنده حقیرات را لایق امانت داری بدانی من امانت خودت را به خودت برمی گردانم و فلسفه وجودی امانت این است که باید امانت به صاحب اصلی اش بازگردانده شود .من کار شگرف وشگفتی انجام نمیدهم ضمن اینکه من هم عاشقانه به تمامی همشهریانم وشهرم عشق می ورزم و احساس می کنم به زادگاه ومردم خودم بسیاربدهکار هسنم و( با لبخند می گوید)شما از پروردگاربخواهید امانت وفرصت بیشتری به این بنده بدهد که کارهای مغفول مانده  بسیاری وجود دارد که هنوز  استارت ان شروع نکردم

* پروژه بعدی شما چیست؟ 
ساخت سرای سالمندان در قائمشهراست

*ایا خانواده تان نسبت به کارهای نیکوکارانه شما مقاومت نشان نمیدهند؟ 
اصلا ابدا! ازحسن قضا فرزندانم بسیار همدل وهمراه هستند بیاد دارم هنگام افتتاحیه مدرسه استثایی پسربزرگم بحدی شعف داشت که خودشان سخنران افتتاحیه ان مراسم  بودند و از گذشته تاکنون همسرم بزرگترین پشتیبان و مشاورمن بوده است برخی اوقات باایشان درد دل می کنم و می گویم خیرشدن کار دشواری است ایشان بمن روحیه میدهد و می گوید مردم به شما نیاز دارند وهمواره گفته ام همسرم شاگرد اول نیکوکاری است و صحبت همیشگی ایشان این است که پسران،ما تحصیلات دانشگاهی دارند خودشان می توانند گلیمشان را ازاب بیرون بکشند وهیچ ارثیه ای برای پسران ما تخصیص ندهید و بسیاری از همشهریان فرودست ، بیماران، کودکان بدسرپرست و بی سرپرست اینده وسالمندان شهرما بسیار واجبتر از فرزندان،ما هستند

*لطفا بفرمایید معیار انتخاب شما برای پروژه های خیریه ای چیست ؟ 
براساس نیازشهرستان بوده است 

*  بنظر جنابعالی کمک به ارتقا سلامت روحی شهروندان ،مبارزه با اسیب های اجتماعی وایجاد اشتغالزایی یک ضرورت برای شهروندان و شهر نیست؟ لطفا بفرمایید چگونه به طیف خیرین ورود کرده اید  ؟ 
من کارم ازسال ۱۳۷۰ با ازادی زندانیان با ابرو اغاز کردم برای ازادی زندانیان ردیف بودجه ایی ازسود شرکت مرغک سهیل تعریف کردم وهرسال پیش از عید به زندانهای شهرهای مختلف استان مازندران مراجعه می کردم و دیه شماری از افراد دربند را پرداخت می کردم با الطاف الهی تاکنون بیش از ۱۵۰ زندانی درمازندران ازاد شدند و دوتن زندانی محکوم به اعدام هم دیه شان پرداخت شده و از مرگ حتمی نجات یافته وبه اغوش خانواده واجتماع برگشتند.

 

* شما سالیان متمادی خیر مدرسه ساز بوده ایداکنون دربخش سلامت پررنگتر فعالیت دارید چگونه به بخش سلامت ورود کرده اید؟ 
قائمشهر فاقد بیمارستان قلب بوده وهمشهریان بنده برای جراحی به تهران سفر می کردند درسال ۱۳۹۰ اماربیماران قلبی درمازندران بالابود و هزینه های جسمی وروحی تحمیلی به بیماران وخانواده های انان قابل قبول نبود! با خودم اندیشیدم بااحداث بیمارستان تخصصی قلب بخشی ازمشکلات قلبی شهروندان و خانواده های بیماران کاهش می یابد  بااین تفکر سال ۱۳۹۶ خدمت دکتر جان بابایی رییس وقت دانشگاه علوم پزشکی مازندران شرفیاب شدم و عرض کردم بنده اجازه میخواهم  بیمارستان تخصصی قلب درقائمشهر تاسیس،کنم و چندهکتار زمین در منطقه توریستی جاده نظامی قائمشهرو ۲ میلیارد تومان بودجه به این امر اختصاص دادم و ایشان به فوریت فرمودند نه !! لطفا مرکز دیالیزتاسیس بفرمایید چون درصد بالایی ازبیماران ( درصد نگران کننده ای اعلام کردند) بعلت عدم دیالیز بهنگام ، بیش از ۵ سال نمی توانند زنده بمانند ومن تصمیم گرفتم در متطقه جاده نظامی قائمشهر مرکز تخصصی دیالیز تاسیس کنم که به پیشنهاد یکی ازمسوولین وقت شهری تصمیم گرفتم ساخت مرکز دیالیز  را در جاده قائمشهر به بابل اغازکنم  پس ازگذشت چندین هفته کار  اغاز کردم البته دربراورد هزینه ساخت مرکز دیالیز  کارشناسان ما اشتباه براورد کردند طبق اعلام کارشناسان هزینه ساخت این مرکز دیالیز ۵ میلیاردتومان تخمین زدند درصورتی که هزینه واقعی ان ۲۵ میلیارد تومان است به هرانحا و بهرشکل ممکن این مبلغ فراهم کردم تا این پروژه هرچه سریعتر به بهره برداری برسد تا بیماران کمتری جانشان را ازدست بدهند باتاسف باتنگناها ودست اندازهای اداری مواجه شدم فی المثل یک نمونه ان اعلام کردند  که  جهت استفاده از اب باید ازلوله شماره ۲۰ استفاده کنید و مبلغی میلیون تومان به شرکت اب وفاضلاب پرداخت کنید گفتم ما از لوله اب معمولی استفاده می کنیم ......من دغدغه خودم داشتم و با این اندیشه که، بهره برداری سریعتر مرکز دیالیز  باکاهش مرگ ومیر جان انسانها مساوی می باشد لذا با خریدن تانکر اب واستفاده از اب رودخانه کار  عمرانی این مرکز به پیش می بردم تا اینکه پس از گذشت چندین ماه از ساخت وساز این پروژه فردی ازشهرستان دیگر از بنده در دادگاه شکایات کرد و بناچار کار پروژه مرکز دیالیز متوقف شد وبنده گفتم  براساس اسناد رسمی دولتی واستعلامات از سوی ادارات جهادکشاورزی وسازمان ابیاری،اداره ثبت واملاک و ادارات دیگر ... زمین بنده در محدوده درزیکلا قائمشهر بوده ......اقای شاکی از من حق اجاره بمبلغ ۵ میلیون تومان خواستند !!  من تاکنون ۳۰ میلیون تومان حق الوکاله دادم تا پول ناحساب ۵ میلیون تومان پرداخت نکنم  وازسوی دیگر درشهرداری قائمشهر برای بنده پرونده تشکیل دادند این درحالی است که من هنوز موفق به دریافت پروانه ساخت ساختمان مرکز دیالیز نشده ام و باید در کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری قائمشهرحضور پیدا کنم و جریمه پرداخت کنم!!  وازسویی دیگر برای من عجیب است که پس از ۳ بار محکومیت ان شاکی دریک دادگاه ودریک شعبه ان فرد شاکی برای چهارمین بار هم ازبنده شکایت کرده است!!!  اکنون میخواهم ساخت وتکمیل این مرکز دیالیز را مجددا شروع کنم واین درحالی است  پرونده مرکز تخصصی دیالیز همچنان دردادگاه تجدید نظر قراردارد

* بنظر می اید تعصب خیلی خاص به قائمشهر دارید درصورتی که شاید نقاطی از کشور باشد که بیشتر ازشهرشما به نیکوکاری شما احتیاج دارند
بله درروایات داریم که اول به خانواده خود ودرمراحل بعدی به اقوام وهمسایگان و مردم شهر ....... خدمت کنید و این مراکز علاوه براینکه می تواند نیاز شهروندان قائمشهری را برطرف کند اهالی شهرستانهای همجوار و مردم ایران می توانند ازاین مراکز استفاده کنند مثلا جاده قائمشهربه شیرگاه  یا جاده قائمشهر به بابل محل تردد ۲۰ میلیون توریسم درسال می باشد که احداث سازمان انتقال خون و هلال احمر درمسیر قائمشهر به بابل تصمیم درستی بوده است ودرصورت بروز حادثه برای توریسم جاده ای  این مراکز می توانند در نجات جان انسانها دخیل باشند و همچنین با افتخار اعلام می کنم در جاده توربستی قائمشهر به شیرگاه اهدا زمین برای ساخت اورژانس جاده ای اماده است 

*  بنظر جناب عالی برای پیشرفت پروژه ها راهکار چیست ؟ 
بعرضم برسید من بدرستی کار تاکید دارم  من می توانستم ۵ میلیون تومان به شاکی مدعی پرداخت کنم تا مدت ۶ ماه ساخت مرکزدیالیز تعطیل نشود! اکنون من برای خرید وسایل ساختمانی باید چندین برابر قیمت ۶ ماه پیش پول پرداخت کنم و بااین وجود این ضرر میلیاردی را پذیرفتم و مضاعفا  تاکنون ۳۰ میلیون تومان حق الوکاله به وکیل پرداخت کردم تا ۵ میلیون تومان پول ناحساب وغیر صحیح ندهم ونخواهم داد شما ملاحظه بفرمایید بنده درانجمن خیریه کانسر امریکا شرکت کردم قاطبه شرکت کنندگان مبلغ ۱ دلار تا ۵ دلار اهدا میکردند من دران انجمن ۱۰۰ دلار هدیه کردم و بالاترین مبلغ هدیه کردم پس ازمدت کوتاهی برای تشکر از بنده مبلغ   ۱۰۰۰ دلار  هدیه برای من به منزل ارسال کردند حالا شما این دو واقعیت  مقایسه بفرمایید من هیچگاه نیاز به تشکر ندارم ونخواهم داشت کارها را برای برادران وخواهرانم و زادگاه خودم انجام میدهم ولی تعطیلی پروژه دیالیز مصادف است با مرگ بیشتر بیماران!! من واقعا توجیه نیستم چرا کارخیر کردن اینقدر دشوار است !!

* ناصر مهدوی کوچکسرایی نامی پراوازه درخدمت به بشریت است که به ایندگان هم می اندیشد ایا حضرت عالی خودتان را متفاوت با اندسته از مهاجران ایرانی که دارای تمکن مالی بالایی بوده اما درراستای کمک به توسعه شهری و رفاه همشهریانشان فعالیتی نداشته ویا خودتان برتر از همکلاسی ها ودوستان قدیمی خود نمی دانید؟
هرگز! همه انان برادران من هستند من از احدواحدی بالاترنبوده و نیستم من با ناصرمهدوی کوچکسرایی ۲۰ سال گذشته و۵۰ سال گذشته هیچ فرقی نکرده ام و با هیچیک از خلق الله هم تفاوتی ندارم همه ما بندگان  یک خدا هستیم و هرزمانی وقت ازاد پیدا کنم میروم در پروژه ها و من هم درکنار کارگران محترم ساختمان اجرجمع می کنم وبه بنا کمک می کنم تا تسریع کار صورت گیرد 
  
* وسخن اخرشما ؟ 
 خواهش بنده به مسوولین محترم این است ماخیرین هیچگونه توقع وانتظاروکمکی ازشما نداریم و تنها خواهش بنده این است نظارت بیشتری در ادارات شهرستانهای تابعه داشته باشید تا ادارات چوب لای چرخ خیرین نگذارند!! من به افراد متمول سفارش می کنم خیربودن کاری بس دشوار! است و اما من هرچه دارم وندارم و کارهایی هم  انجام شده به پشتوانه های تربیت و حمایت دو بانو بزرگ بوده، مادرم مرا مهربان  وگشاده دست تربیت کرده و همسرم دراین سالیان در انجام  تمام کارهای خیریه نقش،محوری داشته است و از هردو بانوی نوع دوست سپاسگزاری دارم .

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار