ضمن احترام به همه کاندیداها واقعیت آن است که کلهم ملا قلی اند اما در سابقه انگ زنی السابقون و سابقون اند!
کد خبر: ۸۱۶۰۳۸
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۷ 20 January 2020
تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، زریر حجتی ، رفتارهای تبلیغاتی در آستانه انتخابات به مرحله حساسی رسیده است.
هوادران و کاندیداهای مطرح سعی دارند که به جای تبیین برنامه، هویت یا ویژگی ها و خصوصیات برجسته خویش با اتهامات مختلف، عیب جویی، قومیت گرایی و بدعت گذاری جامعه استانی را دچار عملیات روانی و رقبای خود را از میدان بازی خارج کنند.
ضمن احترام به همه کاندیداها واقعیت آن است که کلهم ملا قلی اند اما در سابقه انگ زنی السابقون و سابقون اند!

فهم مشترک جامعه این است که قاطبه کاندیداهای مطرح در سرحدات استان با اتکاء به جایگاه و پایگاه قومیتی با نوعی تفسیر به " عشیره و اقربین" عرض اندام کرده و در موقعیت های مختلف آن را به عنوان یک فرصت در کنار ظرفیت های دیگر به معرض دید عموم گذاشته اند.
 کارناوال و لشکر کشی های امنیت ستیز هیچکدام هم قابل کتمان نیست.
 از اینرو اتهام به رقباء نیز منصفانه نیست و شاید مظلوم کشی هم باشد اگر این واقعیت موجود گفته نشود که برابر نص صریح آیه شریفه: "شنئان القوم" رعایت انصاف و عدالت در مجال قضاوت دوست و دشمن در همه شئون سیاسی و اجتماعی یک دستور قرآنی است.
پس با وضعیت موجود، انتساب قومیت گرایی به افراد خاص ظالمانه است زیرا کاندیداها عمدتاً با اتکاء به قومیت ظاهر شده اند و چگونگی حضور و ظهور جغرافیایی هر یک موید این حقیقت است به طوری که همه مرزهای سیاسی و ایدئولوژیکی را بهم ریخته اند.

پر واضح است که قومیت ها محترم است و مذموم نیست مادام که به عنوان مبنا و معیار تلقی نشود و پر رنگ نگردد که خدای ناکرده به جنبه های منفی کشانده شود.
رعایت حدود الهی و مسائل امنیتی و اجتماعی یک اولویت است و نباید تحت الشعاع این پدیده قرار گیرد. چرا که آن یکی اصل است این یکی فرع.  خط قرمز، نظم و امنیت است و قانون نباید فدای فرع شود که قوام همه به امنیت حاصله از قانون وابسته است.

 شرایط جامعه اقتضاء می کند که سمت و سوی فعالیت های تبلیغاتی به قانونمندی، احیاء کرامت انسانی، ملاک های انقلابی و عدالت خواهی گره زده شود.
منافع و مصلحت استان ایجاب می کند که رویکردها به سمت ارزش ها و قانون اساسی سوق داده شود و مسئولان نیز به وظیفه ذاتی خود جامه عمل بپوشانند.
ساختار استان عشیره ای است و جهت گیریهای عشیره ای و طایفه ای اجتناب ناپذیر است اما هنرمند و انقلابی واقعی کسی است که این فرصت و پتانسیل را به سمت قومیتِ مثبت و معنوی سوق دهد در غیر این صورت تبدیل به تهدید می شود که به یک تعبیر آنتی تز این ظرفیت است.

قرآن کریم، قومیت و عشیره را نه برای مرزبندی های دنیویِ تفاخر آمیز و منفی که نوعی جاهلیت است ذکر کرده بلکه برای شناخت و صف آرایی دینی و ایمانی ترسیم فرموده است.
 آیه شریفه" و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم" مبین این نوع مرزبندی در "شناخت" است که فراتر از قومیت و جریان و باند است.
عشیره بر مبنای معرفت و ایمان تفسیر شده که نوعی تکلیف را در پی دارد. بنابر این اصالت دادن به صله ارحام در جهت تحکیم جامعه ایمانی و پشتوانه اجتماعی با رویکرد قومیت گرایی مثبت و الهی است.

آن قومیت و عشیره گرایی که در درونش نوعی برتری جویی نهفته است و حتی به تفاخر در کثرت قبرها و مردگان منتهی می شود" اَلهاکم التکاثر، حتی زرتم المقابر" است که غفلت را تا شمارش مردگان قبرستان پدید می آورد و "کلا سوف تعلمون" هم دارد، چنانچه این تفاخر در برخی جریانات مدعی با پندارهای غلط به اشکال دیگر بچشم می خورد!
 تفاوت جهان بینی الهی و مادی در همین نکته است که این جهان بینی مادی با رنگ کثرت گرایی همه چیز را به دنیا طلبی و مادیت گره زده است.

اگر سرمشق جامعه دینی  پیامبر اکرم "ص" باشد که هست "اسوه حسنه" و رحمته للعالمین بود. ناسیونالیست نبود بلکه انترناسیونالیسم است و به همین دلیل"خاتم" است زیرا دینش اکمل ادیان و جهان شمول است.
 در مکتب پیامبر عظیم الشان، بلال حبشی آفریقایی، صهیب رومی، سلمان فارسی و ابوذر غفاری عرب از قومیت ها و ملیت های مختلف همه بدلیل اشتراکات دینی و اعتقادی  برادرند و سیاه و سفید،شمال و جنوب، سفلی و علیا، گرمسیر و سردسیر ندارد.
دقیقاً نقطه مخالف این حکم الهی در جوامع غربی که اصالت به ملیت و ملی گرایی،نژاد پرستی و آپارتاید و ...داده می شود یا در عرصه استانی نابرادری و نامهربانی ها بیداد کرده است که با زبان گردو و عسل ختم به خیر و احاله به قبر شده است!

 نباید آدرس اشتباهی به مردم بدهیم زیرا همه اجماع بر آن دارند که حس ناسیونالیستی در هر شکل و رنگش مذموم و نکوهیده است ولی این زخم چرکین سالهاست با شیوه مدیریتی متکی به زر و زور و تزویر، گرمسیری و سردسیری، علیا و سفلی، رابطه گرایی و ضابطه گریزی اثرات نامطلوبی بر جای گذاشته که اکنون حرص به قومیت را به زعم نجات از این مهلکه سبب گردیده است و دودش بچشم همه می رود حال آنکه چرخش مدیریت های آن چنانی! و این چنینی! نه فرصت برابر که ظلم چند برابرِ دوگانه های همیشه در صحنه! را خلق کرده است!
شاید که شعار این کلانتر با درک این خطر به جراحی موفق این دمل تحقق یابد.

 در هر حال ریشه همه این مشکلات، مکاتب و قومیت گرایی از اومانیسم یعنی انسان بریده از خداست که در درون آن سکولاریسم، امپریالیسم، صهیونیسم و فاشیسم، لیبرالیسم و دیگر ایسم ها بیرون آمده است! و فاشیسم به شکل خاص زائیده ناسیونالیسم است!

تساهل و تسامح ناظرین در لفظ عام هم با این چنین رویکردهای از جنس لابی قومیتی و جناحی هویدا شده و هویت مذهبی جامعه را که ریشه در آیین پاک محمدی دارد به خطر انداخته است.
 به تعبیر ازغدی سکوت و عافیت طلبی عده ای حوزوی در فقه سیاسی هم منشاء مشکلات حادی برای اسلام و انقلاب گردیده است...

باید عطف به رویکرد انقلابی گری شوند و معیار را بر مبنای معیارهای انسانی، الهی و انقلابی قرار دهند.
جامعه ما جامعه ای دینی است و باید هویت اسلامی با رویکرد انسانیت،عدالت، خدمت و معنویت شکل بگیرد اما برخی نهادهای تصمیم گیر و تصمیم ساز با ساز و کار مبهم، ناخواسته مخل در این روند شده و بستر قومیت گرایی، فرصت طلبی و منفعت گرایی و نارضایتی را بوجود آورده اند.

شهید مقاومت حاج قاسم سلیمانی در لسان رهبری معظم به جهات مختلف یک الگوی انقلابی است که فراتر از حزب و جریان و جناح و قومیت بوده است.
 
مشی و منش آن شهید پرافتخار در بی توجهی به دنیا و احزاب و قومیت و باندهای خاص بوده است. در واقع خدمت فراگیر، انسانیت فراگیر و امنیت فراگیر از او اسطوره ای بین المللی و جاوید نام ساخت که به تعبیر رسای معظم له، اخلاصش در روحیه انقلابی گری و ذوب در اسلام و جهاد و شهادت، منشاء خیر و برکت بوده است.

در عصر شهیدی چون حاج قاسم سلیمانی زندگی می کنیم که راه و اندیشه اش مکتب شده است و همه باید خود را با این اندیشه و عصر و مکتب مطابقت دهند. به امید آن روز که با سوگمندی قتل نفس زکیه و گام دوم انقلاب در تمدن سازی، ظهور حضرتش قرین گردد...


برچسب ها: هویت ، قومیت
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار