کد خبر: ۸۷۵۴۱۴
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۵ 14 July 2020

فرقی نمی‌کند در مرکز شهر باشی یا کوی سیاحی چون پای شبکه آب و فاضلاب در همه جای اهواز لنگ می‌زند!

وارد منطقه که شدیم بوی تند فاضلاب حتی سد ماسک‌ها را هم شکست و حشرات موذی تمام قد در برابر پروتکل‌های بهداشتی ایستادند و به آن نیشخند زدند.

کافی است درِ خانه‌ای باز شود و ساکنانش چند قدمی جلو بیایند، آن وقت با یک رود جاری متعفن روبه‌رو می‌شوند که به آن کانال فاضلاب می‌گویند.

 

ام سارا، مادر جوانی است که به قول خودش بدِ روزگار آن‌ها را مجبور به سکونت در منطقه کوی سیاحی کرده است، دست سارا را کشید و همانطور که رو گرفته بود از پشت در جوابم را میداد:

"فاضلاب در کوچه رها شده، چقدر میتوانیم جلوی بچه‌‌ها را بگیریم" انگشت‌هایش را بالا آورد و شروع به شمردن کرد، بوی فاضلاب، آب گندیده، مجاری روباز و بچه‌هایی که کم کمش ماهی یک بار به انواع و اقسام بیماری‌های پوستی و روده‌ای مبتلا می‌شوند.

 

به پسر بچه‌ای که وسط جوی فاضلاب نشسته بود اشاره کرد و گفت: "پسر همسایه‌مان است، هرچقدر پدر و مادرش بر سرشان زدند که سمت فاضلاب نرو بی‌فایده است و قصه مریض شدنش همچنان ادامه دارد، چه میدانم، شاید قسمتمان شده که اسیر تشنگی و بوی گند فاضلابیم."

بنرها

جوان‌های بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد به صف ایستادند و بنرهایشان را بالا آوردند، دلشان از سکوت مسؤولان خون شده بود، از کنار تک به تک بنرهایی که بوی مطالبه‌گری میداد گذشتم و عکس‌هایی نه برای یادگار بلکه به امید دیده و شنیده شدن رنج اهوازِ رنجور ثبت کردم.

حصار رودخانه‌ها

مجید که زنجیره جوانان مطالبه‌گر بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد را دید خرید‌هایش را به خانه سپرد و نزدیک‌تر آمد، برای حرف زدن مردد بود، میگفت شنیدن کی بود مانند دیدن، ولی حالا باید گفت که از «دیدن» هم برای ما آب گرمی حاصل نشد، برادر من در مرکز اهواز زندگی میکند اما وضعیت آن‌ها هم تعریف چندانی ندارد چون تنها سهم خوزستانی‌ها از حصار رودخانه‌ها و سدها، آب بدبویی است که باید از هزار فیلتر ردش کنیم تا شاید به آب شرب مطبوعی برسیم؛ خودتان هم که اهل اهوازید و واقعا شرم‌آور است که مردم خوزستان با آن شریان‌های آبی، تشنه باشند و آب سیار بخرند!

پیرمردی که رد روزگار را میشد از چروک پیشانی‌اش چید همانطور که دست‌ها را پشت کمر حلقه کرده بود با ناامیدی به حلقه مطالبه بسیجیان دانشگاه آزاد خیره شده بود: این‌ها جوان‌اند و انرژی دارند وگرنه تا بوده و منِ پیرمرد دیدم آب و فاضلاب اهواز تعریفی جز لجن نداشته، با همدیگر که شوخی نداریم، روزگار پهلو گرفتن کشتی‌ها لب کارون گذشته است.

مشکلات ما قابل شمارش نیست، نمی‌دانم عیب از صدای اهوازی‌ها است یا گوش مسؤولان سنگین است ولی  ما حرفمان را میزنیم، ایها الناس، آب نداریم، فاضلاب تا خانه‌هایمان رسیده، بچه‌هایمان مریض شده‌اند، جوانان ما بیکار هستند، کجاست مسؤولی که جوانمردی کند و این گره کور را باز کند؟


شبکه سالخورده

شبکه آب و فاضلاب اهواز دوران نشاط و جوانی را پشت سر گذاشته و وارد دوران چهل سالگی شده است، با مشکلاتی که حل نشده ریشه‌دارتر هم می‌شوند و ارمغانی جز آب شرب ناپایدار و متعفن، جوی‌های‌ روباز و به تبع آن، بیماری‌های مختلف روده‌ای و پوستی ندارند.

مردم فریاد میزنند، جوانان مطالبه می‌کنند و مسؤولان، به‌راستی مسؤولان چه میکنند که کلانشهری مهم چون اهواز و استانی استراتژیک چون خوزستان از ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی بشری یعنی یک جرعه آب آشامیدنی شیرین و سالم محروم‌اند؟ از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان ...

منبع: فارس
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار