تابناک ایلام::امروزه آموزش و پرورش بنابه ضرورت تغییرات اجتماعی یکی از سازمانهای
پیچیده و بزرگ اجتماعی در هر کشوری محسوب میشود و با رشد و توسعه اجتماعی،
فرهنگی و اقتصادی پیوندی ناگسستنی دارد و بتدریج از یک حالت ساده ابتدایی
به یک حالت پیچیده درآمده است.
ثمربخشی آموزش و پرورش از یکسو تبدیل کردن انسانهای مستعد به انسانهای
سالم، بالنده، متعادل و رشد یافته است و از سوی دیگر تأمین کننده نیازهای
نیروی انسانی جامعه در بخشهای متفاوت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
نظربه چنین اهمیتی است که در عصر کنونی، همه دولتهای جهانی از کوچک و
بزرگ، قدرتمند و ناتوان و صنعتی تا در حال توسعه، پرداختن به آموزش و پرورش
مردم خود را در شمار وظایف اساسی میدانند و برای همگانی، سراسری و حتی
اجباری کردن آن، تعهدات سنگینی در قانونهای اساسی و بنیادی خود میگنجانند و
درصد زیادی از تولید ناخالص ملی و بودجه جاری و عمرانی کشور را به این امر
مهم اختصاص میدهند.
نگاهی به وضعیت آموزش و پرورش در کشورهای پیشرفته
نشان می دهد که یکی از عوامل مهم _ و شاید مهمترین آن _ در پیشرفت این
جوامع ، آموزش و پرورش است . آموزش پرورش به عنوان سیستمی که خروجی آن
نیروی انسانی تربیت شده است ، در این کشورها تا حدود بسیار زیادی موفق عمل
کرده و توانسته است نیروی انسانی خلاق و مورد نیاز جامعه را تربیت کند . و
البته این فرایند اتفاقی حاصل نشده است و در این کشورها ، سیستم آموزشی از
اهمیت شایسته ای برخوردار است و سهم سنگینی در تخصیص بودجه دارد .
در کنار
تخصیص بودجه مکفی ، سیستم مدیریت و جذب نیرو در آموزش و پرورش این کشورها
تخصص محور و مبتنی بر شایسته سالاری است و روند جذب و ارتقاء نیروی انسانی
تعریف شده و بر مبنای ضوابط دقیق حرفه ای انجام می شود .
نتیجه ی این امر ،
داشتن سیستم آموزشی پویا و توانمند است که توانسته است به انتظارات جامعه
از سیستم آموزشی پاسخی در خور بدهد . اما نگاه به وضعیت آموزش و پرورش در
کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که سیستم آموزشی با مشکلات عدیده و
مبنایی روبرو است و از جایگاه اصلی خود بدور افتاده است .
کمبود بودجه و
اعتبارات ، تاسیسات و تجهیزات قدیمی و نامناسب ، مدیریت سیاسی و ناکارآمد و
نیروی انسانی مازاد و انبوه و غیر مرتبط ، از مشخصات بارز سیستم آموزشی در
این کشورها است و در نتیجه ، نظام آموزشی در این کشورها فاقد تحرک و
پویایی لازم برای نقش آفرینی در فرایند توسعه ی جامعه است .
در کشور ما هم
علیرغم تاکید مکرر قانون اساسی و مقامات مسئول بر اهمیت و نقش سیستم آموزش و
پرورش در اصلاح و پیشرفت جامعه اما متاسفانه در عمل ، آموزش و پرورش با
مشکلات فراوانی دست به گریبان است و از اهداف طراحی شده بسیار دور شده است .
کارشناسان بر این اعتقاد هستند که ریشه ی مشکلات آموزش و پرورش ایران ، در
طرز تلقی و نگاه مسئولان نهفته است .
آنجایی که در دیدگاه عمده ی مسئولان
دولتی ، آموزش و پرورش یک دستگاه مصرف کننده و هزینه بر است و بنا بر
تعاریف موجود ، فاقد بازدهی اقتصادی است . در این دیدگاه ارزش هر نهاد یا
وزارتخانه بر اساس میزان سود خروجی از آن دستگاه بر حسب پول سنجیده می شود و
از آنجایی که خروجی آموزش و پرورش از نوع مادی و قابل سنجش با پول نیست ،
بنابراین دستگاهی هزینه بر و فاقد سود است ! واقعیت اینست که این دیدگاه در
سالیان متمادی در دولتهای مختلف با شدت و ضعف حاکم بوده است و هیچ دولتی
به آموزش و پرورش نگاه تولیدی نداشته است ، حال آنکه بر همگان آشکار است که
آموزش و پرورش با تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه ، مهمترین دستگاه
تولیدی در هر جامعه است و تمامی متخصصین و مدیران و ... که نیازهای جامعه
را برطرف می کنند ، محصول آموزش و پرورش هستند .
در کنار دیدگاه مصرفی به
آموزش و پرورش ، مدیریت سیاسی و دخالت سیاسیون و اربابان قدرت در عزل و نصب
مدیران ، یکی دیگر از معضلات جدی در سیستم آموزشی ایران است و مدیران
بیشتر از آنکه بر اساس توانمندی و شایستگی انتخاب شوند ، بر اساس نوع
مناسبات با کانونهای قدرت انتخاب می شوند .
از آنجایی که این مدیران مدیون و
بر آمده از اراده صاحبان قدرت هستند فاقد اراده و استقلال لازم برای
مدیریت هستند و بیش از هر چیز به تدوام مدیریت خود از طریق جلب رضایت آنها
می اندیشند . متاسفانه این طریقه مدیریت و عزل و نصب در استان ایلام هم به
تبعیت از کشور از دیرباز رواج داشته است و رنگ و بوی تندتری نسبت به دیگر
مناطق کشور دارد .
ساختار ایلی و تقسیمات ذهنی مبتنی بر منافع فردی و
گروهی، نقش بسیار مهمی در تعیین مدیریت ارشد اموزش و پرورش استان دارد . در
این ساختار ، مدیریت هر دستگاه و اداره فرصتی برای کسب منافع بیشتر است ،
بنابراین رقابت سنگینی برای انتصاب نزدیکان و وابستگان در ادارات وجود
دارد و مدیریت آموزش و پرورش با دارا بودن بیشترین پرسنل و تعداد مناصب
مدیریتی ، جذابترین منصب است .
این خوان گسترده باعث شده است که متاسفانه
آموزش و پرورش حیات خلوت صاحبان قدرت باشد . در ایام اخیر هم با توجه به
شروع به کار دولت جدید ، روند تغییرات مدیریتی در کشور و استان کلید خورده
است و لابیهای قدرت به تکاپو افتاده اند .
در این بین نقش نمایندگان استان
در مجلس بسیار پررنگ است و هر یک از آنان سعی می کنند با اعمال نفوذ و
انتصاب نزدیکان خود ، هم به وعده های انتخاباتی عمل کنند و هم برای
انتخابات بعدی مهره چینی کنند و از گزینه های خود حمایت می کنند و آنچه
فراموش شده است ، جایگاه و شآن و رسالت آموزش و پرورش است .
اما جامعه
فرهنگیان انتظار دارند که این روند معیوب و ناکارآمد که باعث سقوط آموزش و
پرورش شده است اصلاح شود و در دولتی که دولت تدبیر خوانده می شود ، برای
حفظ شان و جایگاه آموزش و پرورش ، تدبیری اندیشیده شود ؛ در سطح ملی با
تغییر نگرش به نظام آموزشی و در سطح استانی بدون توجه به خط کشیهای ذهنی و
منفعت طلبی اربابان قدرت با انتصاب مدیری توانمند و همراه و همفکر دولت و
معتقد به برنامه ها و شعارهای دولت که قبلا در مناصب مختلف ، شایستگی و
توانمندی خود را اثبات کرده است ، زمینه را برای خروج آموزش و پرورش استان
از ورطه ی بدهکاری و وامدار بودن به صاحبان قدرت نجات داد .
بی شک هر مدیری
که بر اساس شایستگی و توانمندی انتخاب شود ، با شایستگی و توانمندی بدنبال
اصلاح امور خواهد بود و ضمن تلاش برای جذب منابع مالی_ بعنوان پاشنه ی
آشیل آموزش و پرورش_ ، برای حفظ پست و منصب خود تن به هر حقارتی نخواهد
داد ؛ حقارتی که ویژگی مدیران سفارشی است !