حرمت امام زاده را باید متولی آن نگهدارد، این یکی از هزاران ضرب المثل زبان شیرین فارسی است که هوشیارباشمان می دهد تا مراقب گفته ها و نوشته ها و حتی سکنات مان هم باشیم. توجهمان میدهد باد نکاریم که این فصل درویی هم خواهد داشت که از جنس توفان خواهد بود.
حتی تذکر می دهد که هوشیاری افزون کنیم همه ما به ویژه بزرگان و محترمین که حفظ حرمت شان هم بر جامعه واجب است و هم به طریق اولی بر خوشان نیز چنین چیزی را تکلیف می کند.
با این همه گاه آدم های کوچک و معمولی مثل ما هم تعجب می کنند از آنچه از بیان تریبونداران محترم میشنوند و می خوانند. خب وقتی شما سخن چنین میکنید که عده ای را بگزد، دیگران هم حرمت شمای امام زاده را نگه نخواهند داشت و به پاسخی از همان جنس سخن که از شما شنیده اند برخواهند خواست که قطعا شما را خوش نخواهد آمد.
وقتی جنابتان آدرس فتنه را در راهروهای مجلس شورای اسلامی(خانه ملت) می دهید، چطور توقع دارید که دیگران نشانی های روشن آن را در سخنرانی معروف و ادبیات گوساله و بزغاله فرض کردن مخالفان ندهند؟ وقتی شما به دنبال مقصر می گردید چطور دیگران نگاهی از این جنس به حضرتتان نداشته باشند؟ حرمت ها باید حفظ شود و امامزاده باید حرمی چنان امن و گسترده و شفا بخش داشته باشد که گنهکاران را هم از بیماری گناه پاک کند.
باید نگاهی چنان طبیبانه داشته باشد که همگان او را امین و درمانگر دردهای خود بدانند و با او شرح درد کنند و دوای درد بخواهند. امامزاده که یک نام خالی نیست که افرادی برخود بگذارند و حرف خود را بگویند و توقع داشته باشند همگان بی حرف و حدیث، بی اما و اگر بپذیرند. اتفاقا وقتی بزرگان و محترمین خود را در قامت امام زاده { لابد می بینند و } مطرح می کنند ، اول خود باید حرمت خویش را نگهدارند و حتی قبل از آن حریمبان حرمت مردم باشند نه اینکه تازیانه ای بسازند از جنس کلمات تند و چپ و راست بر سر و روی این و آن فرود آورند. ما آدم های معمولی هم میخواهیم بزرگان، جایگاه ویژه در قلوب مردم داشته باشند و دلخور می شویم اگر برخی ها با تندگویی و اتهام، هم خود از خانه قلب مردم به در شوند و هم اگر در را ببندند. بگذریم...
شقشقیه ای بود مشفقانه که بر زبان قلم آمد تا امامزادگان و بزرگان را {شاید} هشداری باشد از سر ارادت والا ما کجا و دامن بلند بزرگان کجا؟ ما کجا و امام زادگان زنده کجا؟
غلامرضا بنی اسدی / تابناک خراسان رضوی