عدم حمایت از زنان و دختران فعال در عرصه های ورزشی، هنری، اجتماعی و نخبگان علمی از دیگر چالش های زنان استان است. دختران و زنان بسیاری در بخشهای مختلف ورزشی، علمی و هنری به عنوان نخبگان کشوری مطرح هستند
کد خبر: ۲۵۴۴۹۵
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۰ 02 July 2016
مرضیه امیری- بالاخره پس از  45 روز ابهام، قرعه ی استانداری خوزستان به نام دکتر غلامرضا شریعتی رقم خورد. جوان ترین استاندار کشور اما انسانی ست توانا و خوش فکر که در سوابق و مسولیتهای قبلی خود ثابت نموده که با تمام توان برای توسعه، رشد و پیشرفت متوازن حوزه ی مدیریت خود تلاش می کند.

در این نوشتار به برخی از مهمترین نیازها و انتظارات بخشی از جامعه ی زنان خوزستان از استاندار جدید پرداخته خواهد شد. جامعه ی زنان خوزستان به مانند مردان با مشکلات عدیده ای روبرو است. شاید حجم بالای مشکلات مردانه در این استان باعث دیده نشدن و یا کم توجهی به معضلات متعدد جامعه ی زنان خوزستان شده است.

بخشی از مشکلات زنان این استان زرخیز ریشه در باورها، فرهنگ و زیست بوم داشته و از جنس مشکلاتی که کلیت جامعه ی ایران به آن مبتلا است، نمی باشد. در یک کلام این چالش ها ویژه ی جامعه ی زنان استانهای محروم و حاشیه نشین ایران است.

1- بارزترین مشکلی که در استان خوزستان وجود دارد عدم اعتقاد مسئولان ارشد استان ما از ابتدای انقلاب تا کنون به توانایی ها و نقشی که زنان می توانند در امور بالا دستی مدیریتی و تصمیم‌گیری ایفا کنند، است. شاهد این مدعا نبود حتی یک مدیرکل زن در استان خوزستان از ابتدای انقلاب تاکنون است. جای سوال است که در این سالها در هیچ حوزه ی تخصصی هیچ زنی در آن سطح از توانایی قرار نداشته تا بتواند به عنوان مدیر ارشد آن سازمان نقش آفرینی کند؟ این در حالی است که در برخی سازمانها که جمعیت بسیار زیادی از زنان در آن مشغول به کار می باشند نیز هیچ زنی افق پیشرفت شغلی در سطح مدیر کلی را برای خود نمی تواند متصور باشد. این بی توجهی باعث کاهش انگیزه در زنان و دختران خوزستانی خواهد شد و در بعد کلان کشور نیز به خلا زنان اثر گذار خوزستانی در مبادلات ملی منجر خواهد شد.

2- توزیع ناعادلانه سمت های دولتی در سطح پایین دستی، میان زنان و مردان در استان خوزستان  به نحوی بارز است که حتی در زمانیکه استاندار سابق برای پست های کم اهمیتی چون بخشداری هشت زن از کارمندان وزارت کشور را معرفی و منصوب نمود، دافعه ی شدیدی در میان برخی رجال سیاسی اصلاح طلب و اصولگرای استان بوجود آورد، هرچند که برخی شیوه ی عمل استاندار سابق را در پدید آمدن چنین فضایی بی تاثیر نمی دانستند. امید آن است که در دوره ی استاندار جدید ضریب مشخصی از مسولیتهای میانی به زنان توانمند استان  از هر قومیت با توجه به حوزه ی تخصص شان اختصاص داده شود و مدیران کل موظف شوند از نیروهای متخصص زن در سطح معاونان خود بهره ببرند.

3- عدم پایبندی کارفرمایان به رعایت حقوق زنان شاغل در بخش خصوصی و تبعیض های ناروا نسبت به زنان از دیگر چالشهای استان خوزستان است. بسیاری از زنان شاغل در بخش خصوصی به صرف احتیاج، توسط کارفرمایان با حقوقی بسیار کمتر از حقوق مردان به کار گمارده می شوند. جای افسوس دارد که این شاغلین اغلب حتی از پوشش بیمه نیز بی بهره اند. برخی کارفرمایان نبود رونق اقتصادی را بهانه ای برای  بوجود آمدن چنین شرایطی بیان می کنند، اما حقیقت امر آن است که در زمان های گذشته که رونق اقتصادی وجود داشت نیز چنین سوء استفاده هایی از نیروی کار زنان و گاها مردانه به شدت رایج بوده است و می باید دستگاههای مربوطه را موظف نمود تا جلوی ترویج چنین رویه ای گرفته و عدالت را برای مستخدمان بخش خصوصی و بویژه زنان شاغل در اصناف پدید آوردند.

4- عدم حمایت از زنان و دختران فعال در عرصه های ورزشی، هنری، اجتماعی و نخبگان علمی از دیگر چالش های زنان استان است. دختران و زنان بسیاری در بخشهای مختلف ورزشی، علمی و هنری به عنوان نخبگان کشوری مطرح هستند. لیکن این عزیزان با محرومیت فراوان و در شرایطی بسیار سخت به فعالیت می پردازند. برنامه ریزی برای حمایت از این نخبگان، کاری هزینه بر و پیچیده نیست و با هماهنگی اسپانسرهای مختلف در بخش خصوصی قابل حصول می باشد.

5- جلوگیری از تحصیل دختران در مناطق حاشیه ایی و روستایی از فجایعی است که متاسفانه هنوز در نقاطی از استان ما قابل مشاهده است. قسمتی از این فاجعه به علت قصور دولت در تامین  امکانات سخت افزاری در مناطق محروم رخ داده است و قسمت دیگر ریشه در فرهنگ و باورهای غلط اقوام دارد. چاره ی قسمت اول تعیین مدیران با کفایت و تخصیص اعتبارات است و برای حل معضل فرهنگی باید از وجود ریش سفیدان و بزرگان اقوام و سازمانهای مردم نهاد بهره جست.

6- نبود امکانات بهداشتی و پزشکی مناسب زنان در حواشی، روستاهها، مناطق عشایری و نقاط دور افتاده که باعث آسیبهای جدی در جامعه ی زنان و کاهش کیفیت زندگی آنان شده است از دیگر چالش هاست. متولیان بهداشت و درمان استان را باید موظف نمود که ماهانه اردوهای بهداشتی درمانی را برای نقاط مختلف استان خوزستان به اجرا درآورند و تلاش کنند تا کمبود نیروهای متخصص را در شهرهای دور افتاده جبران نمایند.

7- نبود حمایتهای کافی از زنان خانه دار و سرپرست خانوار را می توان چالشی ملی تلقی کرد که در استانی چون خوزستان با هزینه های بالاتر، جنبه ی بارزی پیدا می کند. این بخش از مشکلات زنان می تواند به عنوان چالشی جدی در مسیر کاهش آسیبهای اجتماعی قلمداد شود. متاسفانه سازمان های متولی رفع  این معضل همواره در خوزستان با کمبود منابع مالی مواجه هستند. ضمن اینکه گاها خلاهای قانونی موجود بستر مناسبی را برای بازتولید بزه در این بخش آسیب پذیر جامعه ایجاد کرده است.

8- نبود دستگاههای نظارتی و حمایتی جهت دفاع از حرمت و کرامت انسانی زنان در خانواده های آسیب دیده معضل دیگری است که مبتلا به کلیت جامعه ی ایران می باشد. مساله ایی که در خوزستان و استانهای کم برخوردار و توسعه نیافته با شدت بیشتری بروز و ظهور پیدا کرده است. در این بخش تبلیغات مختلف و آموزشهای مستمر از رسانه ملی و تقویت سیستم هایی چون پلیس خانواده می تواند به کاهش آسیب ها کمک نماید.

بدون شک رفع برخی از مشکلات در افقی بلند مدت قابل وصول است و با چند ماه و چند سال نمی توان به نقطه ی مطلوب نزدیک شد. لیکن استفاده از تجربیات پیشین و مرور برنامه های گذشته و همچنین بازنگری و تدوین استراتژی ها و تاکتیک های مناسب برای نیل به سمت رفع این معضلات هرچه سریعتر باید عملیاتی شود و چه زمانی بهتر از امروز که دولتی اهل تدبیر، استانداری جوان، خوش فکر و پرتوان را که همواره دغدغه ی توسعه ی منابع نرم افزاری و سخت افزاری را در سر داشته، به عنوان نماینده ی خود در خوزستان مستقر نموده است.

با آمدن شریعتی این امید نزد فعالان و دلسوزان جامعه ی زنان بیشتر شده است که بر خلاف سابقون خود که به مقوله ی نیازهای زنان استان خوزستان از منظر دستوری، نمایشی و حاکمیتی نگاه می کرده و عمده دستورالعمل خود را بر انتصاب چند گزینه مونث در سطوح پایین دستی و بدون اثر استان تنظیم می نمودند، به توسعه ی فرهنگی، اقتصادی، علمی و اجتماعی زنان خوزستان متمرکز شود.
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار