یادداشتی از روزنامه کیهان:
1- آنچه در یادداشت پیشروی خواهد آمد اگرچه در نگاه اول فقط یک
«احتمال» است ولی این احتمال با استناد به برخی از شواهد و قرائن موجود
پدید آمده است و از آنجا که موضوع آن با آینده و سرنوشت کشور گره خورده
است، نمیتوان و نباید از کنار آن به آسانی عبور کرد و عواقب ناگواری را که
در پی خواهد داشت، نادیده گرفت. شواهدی که به آن اشاره خواهیم کرد از یک
توطئه خطرناک حکایت میکند که شناسنامه بیرونی دارد و یک جریان مرموز داخلی
با نفوذ در برخی از مراکز تصمیمساز و سیاستپرداز نظام، مأموریت اجرای آن
را برعهده گرفته است. این احتمال، اگر به واقعیت نزدیک باشد- که اینگونه
به نظر میرسد- هوشیاری و برخورد مشترک مردم و مسئولان با آن به اندازهای
ضروری است که نباید از امروز به فردا موکول شود. اما قبل از طرح موضوع،
اشاره به این نکته لازم به نظر میرسد که به یقین رسانههای وابسته به
جریان نفوذ از داخل و خارج کشور تلاش میکنند این هشدار را ناشی از «توهم
توطئه» قلمداد کرده و به برخوردهای سیاسی و جناحی نسبت بدهند تا از میدان
دید و توجه خارج شود که باید گفت؛ برفرض که حق با شما باشد و این هشدار را
یک برخورد سیاسی و جناحی بدانید! ولی درباره مستندات و شواهدی که ارائه
میشود چه میگوئید؟ خدا رحمت کند مرحوم احسان طبری را که وقتی به عنوان
یکی از برجستهترین نظریهپردازان اردوگاه جهانی مارکسیسم، زبان و قلم به
نفی مارکسیسم گشود، رسانههای هردو بلوک غرب و شرق- آن روز- ادعا کردند
جمهوری اسلامی ایران به او آمپولی تزریق کرده است که هر چه را به وی دیکته
میشود، بر زبان میآورد! و مرحوم طبری در پاسخ گفته بود؛ بر فرض که چنین
آمپولی وجود داشته باشد و به من نیز تزریق کرده باشند! ولی درباره
استدلالها و اسنادی که در نفی مارکسیسم ارائه میکنم چه میگوئید؟! آمپول
که سند و استدلال تولید نمیکند!