حاشیه نشست شورای اسلامی شهر یاسوج با انتقاد اعضای شورا از عملکرد ماموران سد معبر شهرداری همراه بود که معتقد بودند اگر قرار بر جمع آوری دستفروشان است چرا با عده‌ای برخورد خاص! می‌شود و عده‌ای از نان شب می‌افتند؟!
در گوشه از سالن جلسات کفاش پلاکارد به دستی نشسته است که عنوان می‌کند ماموران اجرائیات شهرداری با خودرو سایپا چرخ خیاطی‌اش که روزی زن و ۵ فرزندش را می‌داد زیر گرفته‌اند در حالیکه ماهیانه عوارض شهرداری را پرداخت می‌کند!
وی می‌گوید: طی اخطار ماموران شهرداری و با وساطت و دلسوزی یکی از اعضای شورا به پارکینگ یکی از پاساژهای شهر نقل مکان کردم اما بخاطر اینکه در دید عموم نبودم و بتوانم توجه مشتری‌ها را جلب کنم، پلاکاردی نوشته و با نصب آن جلوی درب پاساژ، آن‌ها را به داخل دعوت می‌کردم اما دو روز قبل توسط دوتن از ماموران شهرداری مورد حمله قرار گرفتم و چرخم را شکستند.
وی که برای استمداد و شکایت به شورای شهر پناه آورده بود با همراهی و دلسوزی اعضای شورا که خود از این اوضاع و برخورد با دستفروشان ناراحت و ناراضی بوده و طی سوال از شهردار یاسوج خواستار پاسخگویی به سرنوشت دستفروشان شده بودند، وی را به این نشست راه داده و رئیس شورا شخصا مسئله را از مسئول اجرائیات شهرداری در حضور خبرنگاران جویا شد اما ایشان انکار کردند!
در گوشه از سالن جلسات کفاش پلاکارد به دستی نشسته است که عنوان می‌کند ماموران اجرائیات شهرداری با خودرو سایپا چرخ خیاطی‌اش که روزی زن و ۵ فرزندش را می‌داد زیر گرفته‌اند در حالیکه ماهیانه عوارض شهرداری را پرداخت می‌کند!
وی که برای استمداد و شکایت به شورای شهر پناه آورده بود با همراهی و دلسوزی اعضای شورا که خود از این اوضاع و برخورد با دستفروشان ناراحت و ناراضی بوده و طی سوال از شهردار یاسوج خواستار پاسخگویی به سرنوشت دستفروشان شده بودند، وی را به این نشست راه داده و رئیس شورا شخصا مسئله را از مسئول اجرائیات شهرداری در حضور خبرنگاران جویا شد اما ایشان انکار کردند!
جای سوال اینجاست تا کی باید شاهد برخورد با این قشر زحمتکش و محروم جامعه باشیم؟! و تا کی علاوه بر درد فقر و نداری، درد سیلی و نامهربانی ماموران شهراری را هم به جان بخرند؟! اگر قرار بر چنین برخوردهایی ست چرا از آن‌ها عوارض اخذ می‌شود اما در آرامش اجازه نمی‌دهند کار کنند و نان آور خانواده باشند؟
یادمان نرفته است برخورد همین ماموران با کودکان فال فروش و کارتن نشین شهر و حتی کودکان روستایی سبزی فروش، ترازوی رحمان را هم هنوز یادمان هست! اما آنچه به گوش هیچ مسئولی خوش نمی‌آید صدای طلب استمداد این قشر تهیدست است که کسی به آن‌ها جوابگو نیست.
در حالیکه شهردار محترم در بخشی از پاسخ‌های خود به اعضای شورای شهر در رابطه با سرنوشت دستفروشان گفته است:
هرچند که دستفروشی پدیده‌ای است که در همه شهرهای بزرگ کشور رایج می‌باشد و روزانه اخباری از ضرب و شتم و حتی فرا‌تر از آن (قتل) از برخورد با دستفروشان در برخی از شهرهای بزرگ گزارش می‌شود که شهر یاسوج مستثنی از پدیده دستفروشی نمی‌باشد، لیکن با توجه به شرایط درصد بالای بیکاری در استان کهگیلویه و بویراحمد که نرم آن نسبت به سایر نقاط کشور بسیار بالا‌تر می‌باشد و وضعیت معیشت مردم در این شهر تلاش می‌شود تا آنجا که مزاحمتی برای تردد و ایاب و ذهاب مردم صورت نگیرد اجازه فعالیت‌های کوچکی در برخی از نقاطی که مزاحمتی ایجاد ننماید داده می‌شود و تاکنون هیچگونه گزارشی نه حضوری و نه از طریق رسانه‌ها و نه مکاتبه‌ای با این شهرداری در خصوص دستفروشی‌ها واصل نشده است و حتی در برخی موارد که عوامل اجرایی شهرداری با دستفروشان درگیر می‌شوند مردم به حمایت از دستفروشان با عوامل اجرایی شهرداری حتی برخورد فیزیکی می‌نمایند در عین حال شورای اسلامی شهر بر مبنای حذف صددرصد دستفروشان از سطح شهر باشد، شهرداری این آمادگی را دارد که نسبت به حذف صددرصد دستفروشی از نقاط شهر اقدام نماید. لذا در این راستا نظر جمعی و مصوبه شورای اسلامی شهر برای شهرداری قابل اجرا می‌باشد.
اما این همه تضاد در حرف و عمل از کجا نشات می‌گیرد؟!/بشارنیوز
