جشن رونمایی از کتاب " بو شهر اوستدن شیطان تورونا اوخشاییر / این شهر از بالا شبیه تار عنکبوت است" نوشته رضا کاظمی و با حضور نویسنده معاصر محمد رضا بایرامی و جمعی از شاعران و نویسندگان استان در تالار "سخن" حوزه هنری اردبیل برگزار شد.
به گزارش تابناک اردبیل، این کتاب دومین مجموعه داستان رضا کاظمی است که به زبان ترکی آذری و به همت انتشارات بوتا نشر ارومیه در 72 صفحه منتشر شده و به قیمت پنج هزار تومان در بازار کتاب موجود است.
با اینکه به دلایل مختلف در این جلسه جای خالی وزنه های ادبیات استان مانند صالح عطایی ، وحید علیرضایی ، مظاهر شهامت و ابراهیم عادل به ذوق می زد با این حال حضور چهره هایی مانند خانم ها سولماز صادق زاده ، پری آخته ، توران قربانی، آذر بشیرزاده و آقایان حسین قربانزاده، حسین فیضی ، ساسان ناطق ، یوسف یزدانی ، سعید فیوضات ، عمار احمدی ، کاظم نظری بقا ، عادل قلیپور ، محمود مهدوی و امیر رجبی غنای خاصی به محفل بخشیده بود.
محمود مهدوی کارشناس مجری مراسم بود که با یادآوری برگزاری سه کارگاه داستان نویسی در طول هفته در حوزه هنری اردبیل، اظهار امیدواری کرد ثمره این کارگاهها در اینده نه چندان دور بر پیشرفت ادبیات این شهر محسوس باشد.
وی انتشار کتاب جدید رضا کاظمی را اتفاقی مغتنم در فضای ادبی استان دانست و گفت: زبان ترکی داستانهای کاظمی در کتاب جدیدش در مقایسه با دیگر اثرهای او به زبان و لهجه رایج مردم اردبیل نزدیکتر است و از این رو بیشتر بر دل می نشیند.
اولین سخنران این مراسم ساسان ناطق ، مدیر مسئول کارگروه قصه و رمان حوزه هنری کشور بود. او که به گفته خودش هنوز فرصت نکرده کتاب را بخواند در ابتدای سخنانش گریزی زد به شیوه انتخاب ناپخته تیترها و عناوین کتابهای منتشر در کشور
و سپس گفت که از طرح روی جلد کتاب کاظمی لذت برده است و فعالیت نویسنده ای در سطح او در شهر اردبیل را باعث افتخار می داند.
حسین فیضی جامعه شناس و نویسنده با بیان اینکه کاظمی سرد و تاخ می نویسد و در جهان داستانی او تنهایی ، رنج و درد و پیری به وفور حس می شود ، نقطه قوت داستانهای رضا کاظمی را تبحر در دیالوگ نویستی دانست و افزود: کاظمی این توانمندی را دارد که با قلمی که به طنز طعنه می زند، مخاطب را به یکباره از سردی و ناامیدی به فضای امید و شیرینی سوق دهد.
سعید فیوضات نوبسنده و فولکلور شناس اردبیلی نیز صحبت خود را با یک مثال ترکی شروع کرد و گفت: رضا جان "داستانلارون بیره مین الوسون" / یک داستانت هزار داستان شود.
وی وجود رضا کاظمی را برای ادبیات این شهر مهم دانست و وی را از مدرن نویسان پیشرو داستان کوتاه در اردبیل عنوان کرد.
کاظم نظری بقا شاعر اردبیلی نیز ارتباط گسترده کاظمی با رسانه ها و شبکه های مجازی را عامل موفقیت نسبی او در شناساندن آثارش عنوان کرد و و او را نویسنده ای اخلاق مدار توصیف کرد.
وی حضور رضا کاظمی به عنوان مدرس داستان کوتاه در گارگاه های حوزه هنری اردبیل را برای تربیت نسل جدیدی از نویسندگان جوان مغتنم شمرد اما سخنان دلنشینش با قطع و وصل میکروفون مقطوع ماند.
امیر رجبی رئیس حوزه هنری استان که مراسم دیدار استاندار با نخبگان استان را نیمه کاره رها کرده و هر طور بود خودش را به مراسم رسانده بود برای چند لحظه ای پشت تریبون قرار گرفت و برگزاری چنین مراسمی را در شهر اردبیل بسیار امیدوار کننده و برای اصحاب فرهنگ لذت بخش توصیف کرد.
سولماز صادق زاده که نقد جالب و علمی را برای این مراسم آماده کرده بود اظهار داشت: هیچ شخصیتی در داستانهای کاظمی قائم به ذات نیست و همگی درگیر نوعی اسکیزوفرنی هستند.
وی ادامه داد: رضا کاظمی در سطر سطر داستانهایش با چگونه دیدن بیش از چه دیدن ، انگشت صحه بر توانمندیهای قلمی خود گذاشته است.
داوود ملک زاده شاعر آستارایی نیز در سخنانی از پیشرفت ادبیات شهر فرهنگ و هنر اردبیل ابراز خرسندی کرد و با یادآوری برگزاری جلسات مستمر نقد شعر و داستان در شهر آستارا ، خواستار افزایش ارتباط هر چه بیشتر فرهنگی بین هنرمندان و نویسندگان اردبیل و آستارا شد.
وقتی نوبت به سخنرانی عمار احمدی رسید، لحن شوخی به خود گرفت و خطاب به کاظمی گفت: اسم خوبی برای داستانت انتخاب کرده ای اما این شهر از همین پایین هم کم شباهت به تار عنکبئوت نیست!
او گلایه داشت که چرا این کتاب در ارومیه و با هزینه شخصی نویسنده منتشر شده است و چرا در اردبیل و توسط حوزه هنری این کار انجام نشده است ...
احمدی نگاه رضا کاظمی در این داستانها را جهان شمول خواند و زبان نگاه نویسنده را در داستانهایش را تحسین کرد.
عادل قلیپور از نویسندگان جوان شهر نیز گفت: تصور کنید کلمه های این کتاب آرام بر روح و روان آدمی بنشیند و همین کلمات هستند که دنیا را زیباتر و آرزوها را به واقعیت نزدیکتر می کنند.
وی ادامه داد: دلتنگی مادربزرگ داستانهای رضا کاظمی تحمیل شده از فضای واقعی جامعه است جایی که مادربزرگ های واقعی دلتنگ شور و صمیت گذشته شده اند.
سپس رضا کاظمی نویسنده کتاب پشت تریبون رفت و اظهار داشت: آخرین داستان این مجموعه را بیشتر از بقیه دوست دارد. او تا رسیدن محمد رضا بایرامی که پروازش با تاخیر همراه شده بود ترجیح داد داستان آخر را با صدای خود برای جمع حاضر بخواند.
اما جلسه در اینجا پایان نیافت و گویا مقدر بود که حسن ختام این مراسم حضور یکی از نویسندگان توانمند کشور باشد. محمد رضا بایرامی نویسنده اردبیلی که از چهره های نام آشنای ادبیات کشور است بالاخره در آخرین لحظات خود را به مراسم رساند.
به گزارش تابناک اردبیل، محمد رضا بایرامی صحبت های خود را با عذرخواهی شروع کرد و سپس گفت: اگر چه به خواندن داستان به زبان ترکی عادت ندارم اما قلم رضا کاظمی را می پسندم و این قلم ارزش خواندن را دارد و من نیز برای ادای احترام به دوستی دو طرفه ای که داریم در این مراسم حاضر شده ام.
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: فعالیت نویسندگان نسل جدید در اردبیل که رفته رفته به پختگی قلم می رسند نوید بخش تحول و تعالی برای ادبیات زادگاه من است که سرشار از استعدادهای نابی است که باید دیده شوند و فرصت پرورش یابند.
