روزنامه
شرق در گفت و گو با دکتر سریع القلم که از وی با عنوان تئورسین دولت نام برده می شود با
عنوان « بيثباتي در ايران به ضرر منافع آمريكا است» به نقل از وی می نویسد:
«من بر اساس مطالعات و تحقیقاتی که انجام دادهام نظر
خود را تبیین میکنم. نوع تصمیمگیری در ایالات متحده، با کشورهای دیگر متفاوت است.
پنج تحلیل مهم و کلیدی در دستگاههای مختلف امنیتی و دفاعی آمریکا درباره ایران اثرگذار
بود.
اول اینکه عملکرد ایران در منطقه خاورمیانه تدافعی است نه تهاجمی. ایران کشوری
است که در منطقه حضور دارد، به خاطر اینکه خودش را و وضع موجود داخلی خود را حفظ کند.
اسرائیل سر جای خودش است، چهارمین قدرت IT دنیا محسوب میشود، در سال
٢٠١٤، اسرائیل حدود چهار میلیارد دلار نرمافزار امنیت سایبری فروخته و ٢٠ درصد از
این سرمایهگذاری در سطح جهان در اسرائیل انجام میشود و در دوران ریاستجمهوری اوباما،
پیشرفتهترین سیستمهای دفاعی به اسرائیل فروخته شد.
از سوی دیگر، عملکرد ایران در
عراق به نظم موجود در عراق، بسیار کمک کرده است. اگر ایران در سوریه حضور دارد، پیامد
بهار عربی است که بافت منطقه را عوض کرده و ایران برای دفاع از امنیت ملی خودش آنجا
حضور دارد تا بتواند در لبنان حضور داشته باشد و با فلسطین تعامل کند.
ایران دنبال
حفظ خودش و سهم قدرتش در منطقه است. حفظ وضع موجود (status quo) برای جمهوری اسلامی، اصل است. کشورهای عربی، با استفاده از هلال شیعی،
بیش از اندازه، قدرت منطقهای ایران را جلوه میدهند. ایران خارج از عراق و سوریه، مانعی برای منافع آمریکا در خاورمیانه
نیست.
تحلیل دوم این بود که آمریکاییها به این نتیجه رسیدند تفکر و راهبرد تغییر نظام
در ایران را به تعامل با ایران تبدیل کنند. بعد از اتفاقاتی که پس از بهار عربی صورت
گرفت و بیثباتیهای لیبی، مصر، سوریه و عراق، ایران کشوری به نظر آمد که ثبات داخلی
خودش را دارد و دنبال این نیست که جنبه تهاجمی داشته باشد و با داعش و سلفیگری مخالف
است و درست در مقابل آنها قرار دارد.
این نکته را هم باید در نظر بگیریم که وقتی آمریکا
به ایران نگاه میکند، فقط روابط دوجانبه را نمیبیند بلکه در یک ماتریس بزرگتر با
دایره و مدار بزرگتر نگاه میکند. بیثباتی در ایران منجر به تأمین منافع ملی آمریکا
نمیشود.
بیثباتی ایران به نفع روسیه و چین و سلفیگری است. مستقل از اینکه آنها با
ماهیت نظام جمهوری اسلامی مشکل دارند اما با توجه به شرایط منطقه به ایران بهعنوان
یک نیروی ثباتدهنده نگاه میکردند. اوباما در نامههایی که بعد از ٢٠١١ به ایران نوشت،
سعی کرد مسئولان ایران را اقناع کند که آمریکا استراتژی تغییر نظام را کنار گذاشته
و دنبال تعامل با ایران است. ایران هم با احتیاط پیش رفت.»