«مهرداد اولادی، بازیکن سابق تیمهای پرسپولیس و استقلال درگذشت...
خبر شبیه این دروغهای بیمزه و پرتکرار شبکههای مجازی بود. از آنها که آخرش مینویسند لطفاً به اشتراک بگذارید. مگر میشود دوباره یک بازیکن جوان فوتبال ایست قلبی بکند؟ چه اتفاقی افتاده؟
اما خبرهای تکمیلی با عکسهای بیشتر رسید و خبر تلخ حقیقت داشت. حالا تا اسمش را در گوگل سرچ کنید به شما پیشنهاد میدهد خبر «مهرداد اولادی درگذشت» را بخوانید!
یک جوان بالا بلند خوشتکنیک که سابقه بازی در تمام ردههای ملی را در کارنامهاش داشت. هم برای پرسپولیس بازی کرد هم لباس آبیها را پوشید.
حالا روزنامه و سایتها پرشده است از دریغا دریغ. از این که نامهربانیها او را سکته داد. از این که کسی نتوانست آن استعداد فوقالعاده را مدیریت کند.
اولادی جوان وقتی به پرسپولیس پیوست آن قدر خوشتکنیک بود که همه وعده ظهور یک علی کریمی جوان را میدادند. خلاقیتهای فردیاش گر چه گاهی به تکروی تنه میزد و داد تماشاگران را درمیآورد اما چشم نواز بود.
با گلزنی در داربی که منجر به پیروزی 2-1 مقابل استقلال شد، به یک ستاره محبوب برای قرمزها تبدیل شد.
به الشباب رفت، در نفت بازی کرد، چند بار به ملوان پیوست و سرانجام یک حضور ناموفق در استقلال داشت. جایی که میگویند فقط به نیت دیده شدن توسط کارلوس کیروش و دعوت به تیم ملی انتخاب کرد.
او شب صعود تیم ملی به جام جهانی برزیل نیز همراه تیم در کره جنوبی بود اما مسافر برزیل نشد.
میگویند پشیمان شده بود از رفتن به استقلال و برخی از تماشاگران پرسپولیس از رفتن او آن قدر دلخور بودند که هر جا او را می دیدند سرزنشش می کردند. حتی شایعه خودکشیاش هم مطرح شد. چیزی که خودش تکذیبش کرد: «یک روز که داشتم با طلبکاران تلفنی حرف میزدم، این قدر اعصابم خرد شد که میخواستم گوشیام را پرتاپ کنم ولی دقیقا پشت سرم یک شیشه بود که دستم محکم به شیشه خورد و متاسفانه دستم را کشیدم که پاره شد. بعد گفتند من خودکشی کردهام.»
مهرداد حالا چشمهایش را بسته است؛ برای همیشه. نه نگران طلبهای وصول نشده است، نه دلخور از دوستانی که در روزهای مصدومیت و محرومیت حالش را نمیپرسیدند و حالا همه غم زده اند و اشک آلود و در شبکه های اجتماعی برایش سوگنامه می نویسند.
مرگ آدم ها را تطهیر می کند، مرگ به زندگی معنی می دهد و یادمان می آورد که هیچکس و هیچ چیز همیشگی نیست.
در میان انبوه عکس هایی از که در این یکی دو روز از اولادی منتشر شده است یکی او را در لباس پرسپولیس قائمشهر دوشادوش هادی نوروزی نشان می دهد. دیگر ستاره جوانمرگ پرسپولیس. کسی نوشته بود اگر آن روزها به آنها می گفتی شما دو نفر در 30 سالگی می میرید، باور می کردند؟
فغان از زندگی. فغان از مرگ که هیچ وقت آدمی به آن عادت نمی کند. به تعبیر فردوسی بزرگ:
اگر مرگ داد است بیداد چیست؟
ز داد این همه ناله و فریاد چیست؟
روحش در آرامش.»
منبع: عصر ایران