با تاریخ که همراه شوی خواهی دید در هر حرکتی که از استعدادهای فکری و نهفتهٔ قشر جوان به صورت اصولی و صحیح بهرهبرداری شده است ، دستاوردهای بسیار مهم و ارزشمندی هم به دست آمده است؛ و درست زمانی که هدایت و رهبری گروههای جوان به دست افراد قدرت طلب سپرده شده، صحنه های بسیار تاسفباری به وقوع پیوسته است.
متاسفانه امروز به نسل جوان و نوجوان کشور اعتماد کمی میشود و غالباً حتی نخبگان و فرهیختگان این قشر هم که سِمت های مشورتی سازمانها و ارگانهای دولتی منصوب میشوند، قادر به اجرایی کردن ایدهها و طرحهای خود نیستند!
مدیران ما باید ظرفیتهای عظیم این قشر را باور داشته باشند و همچون بزرگان این انقلاب راه را برای ورود جوانان به عرصههای مختلف اجتماعی هموار سازند.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی هم که ملت شاهد حضور پرشور و موثر قشر جوان در کنار امام (ره) بود ، ایشان هم با فرصتهایی که دوران دفاع مقدس به جوانان دادند زمینهساز شکوفایی استعداد و رشد توانایی های این قشر شدند.
در حال حاضر هم به حمدالله مقام معظم رهبری به عنوان رهبری آگاه ، همواره توجه زیادی به قشر جوان داشتند و دارند. بسیاری از دیدارهای سالیانهی رهبر عزیزمان که برنامهریزی میشوند مختص حضور ایشان در بین جوانان فعال در عرصههای گوناگون علمی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و... میباشد و معظم له در سخنرانی های خودشان که رهنمودها و بیانات روشنگرانه جهت پیشبرد اهداف این نظام مقدس محسوب میشوند ، بارها و بارها به لزوم حمایت از بنیادهای جوانان مانند بنیاد نخبگان به عنوان یک بنیاد ملی و راهبردی تاکید داشتند.
۲۲ مهرماه سال ۹۴ بود که ایشان در دیدار جمعی از دانشجوها و استعدادهای برتر علمی کشور ، بیان کردند: «آینده کشور به برکت اهداف، شعارها و حرکت انقلابی جامعه و حضور انبوه نخبگان جوان و حرکت عظیم و پرشتاب علمی و فناوری که آغاز شده است، آینده ای روشن و همراه با پیشرفت و اقتدار و نفوذ روزافزون معنوی در منطقه و جهان خواهدبود و کسانی که در این شرایط به دنبال دلسردکردن نسل جوان از حال و آینده هستند ، مرتکب خیانت به کشور و ناموس ملی میشوند. »
امروز لازم است مدیران اجرایی ما با بهرهگیری از این رهنمودها و همینطور موفقیت کاری خود و جامعه به قشر جوان و مسائل مربوط به آن ارزش واقعی بخشند و در مسیر شکوفایی استعدادها و بروز ظرفیت هایشان کمکی کارساز باشند.
از طرفی دیگر اگر بخواهیم در بحث سیاستهای مدیریتی در علم جامعهشناسی به عامل مهمی اشاره کنیم آن «کاریزما» و قدرت یک مدیر خواهدبود ؛ بدین معنا که قطعاً مدیر باید سیاستی اتخاذ کند تا به وسیلهی آن از سایرین متمایز شده و قدرت و کاریزمای بیشتری به دست آورد.
در جوامع نخستین مواردی همچون ایجاد ترس در مردم، خشونت، در دسترس همگان نبودن و... کاریزما محسوب میشد که در جوامع امروزی این موارد کاملا رد شده اند و جای خود را به ظرفیتهای فکری و توانایی های علمی-فرهنگی داده اند؛ چه خوب می شد اگر مدیران ما با تکیه بر اصول جوان باوری، جوان محوری و جوان یاوری کاریزمای مدیریتی خود را در این زمینه نشان میدادند و با همراهی قشر جوان باعث تحولات مثبت و تغییرات سازنده در سطوح مختلف مدیریت کشور میشدند.
با نگاه کوتاهی بر وضع کنونی نخبگان جوان کشور میتوان به خوبی فهمید که جایگاه بخشیده شده به آنان هیچگاه مناسبشان نبوده و بسترسازی خاصی جهت استفاده از ظرفیت آنان و حمایت از برنامه هایشان صورت نگرفته است.
پدیده ای به نام «فرارمغزها» در جامعهی ما مشاهده میشود که متاسفانه منشأ اصلی بوجودآمدن آن عدم ارزش بخشی مسئولان به تلاشهای علمی و پیشرفت های فرهنگی جوانان نخبهٔ این سرزمین است؛ این در حالی است که مطمئناً جامعه ی ما برای تعالی و حصول یک تحول بنیادین در نظامهای اجتماعی و نهادهای فرهنگی خود ، به این سرمایه های ارزشمند نیاز مبرم دارد و لازم است جهت رفع این مشکل چارهاندیشی کند!
و اما از آنجایی که مهم ترین عامل پیشرفت در هر مجموعه ای نیروی انسانی است، ما معتقدیم که نیروی محرکه و ظرفیت قابل استفاده در مسیر ترقی جامعهی ما قشر جوان هستند.
امروزه نظام آموزش و پرورش ما باید بیشتر از آموزش به مقولهٔ پرورش و اهمیت آن توجه کند ؛ ما در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و در مباحث ابتدایی آن که مختص ساحت های تعلیم و تربیت میباشد ، تربیت نوجوانان در ساحتهای مختلف حیات طیبه و دوری از تربیت تکبعدی را ارزش و اصل مهمی برشمرده ایم.
بر این اساس لازم است جهت تحقق این مهم با گسترش تشکیلات دانشآموزی و دانشجویی با هدف جوان باوری و جوان محوری در جهت تربیت مدیران جوان متعهد و کارآمد ، برای نسل آیندهی مدیریتی کشور گامی مهم برداریم.
نویسنده : فاصمه سیاحی - عضو اسبق پارلمان دانش آموزی ایران