به گزارش تابناک قم، «بنیاد»! تاکسی جلو پایم توقف میکند. «آقا مسیرتون بنیاد میخوره؟» راننده جوان سری تکان میدهد و سوار میشوم. ابتدا حواسم نیست که سوار چه تاکسی منحصر به فردی شدهام. کمی که دقت میکنم، متوجه میشوم حال و هوای این تاکسی با ماشینهایی که هر روز سوار میشوم، متفاوت است.
بوروشورها و کتابهایی که کنار در و روی داشبورد و پشت صندلیها گذاشته شده، فضای تاکسی را بسیار فرهنگی کرده است.
حتما لازم نیست کتاب دار یا کتاب فروش باشید تا دیگران را به کتابخوانی تشویق و ترغیب کنید. هنر آن است که در همان شغلی که هستید و با همان امکانات هر چند محدودی که دارید، موثر باشید. چیزی که توجه مرا در وهله اول به خود جلب میکند ، دغدغه مندی راننده این تاکسی است.
«مسافر عزیز! تقریبا همه ما جا گذاشتن پول را تجربه کرده ایم. اگر مبلغ کرایه همراهتان نیست بدون استرس و خجالت مطرح نمایید. شما بسیار با ارزش هستید.» همین جمله عمیق که جلوی داشبورد نصب شده، کافی است تا سر صحبت را با «حسین اسدی» راننده جوان تاکسی کتاب باز کنم.
گذشت کنید تا دیگران نسبت به شما گذشت کنند
اسدی میگوید: 2 سال است که تاکسیرانی را به عنوان شغل خود انتخاب کرده ام. از ابتدا همیشه برایم سوال بود که چرا برخی از مسافران هنگام سوارشدن، میگویند «آقا من پول خُرد ندارم. مشکلی نداره سوار شوم؟» تا اینکه بعدها متوجه شدم بعضی از همکاران ما هنگامی که مسافران را به مقصد میرسانند، در صورتی که پولشان خرد نباشد با آنها بدرفتاری میکنند. به همین دلیل تصمیم گرفتم بیش از هر چیز به شخصیت مسافرهایم احترام بگذارم و حتی به کسانی که پولی همراه خود ندارند، میگویم بعدا به حساب من برای خود بستنی بخرد.
اسدی که معتقد است برکت این کار را در زندگی خود دیده است، با ذکر مثالی میگوید: برای مثال اگر در ماه با 10 مسافر که پول تاکسی ندارند، برخورد میکنم، در مقابل بیش از 20 مورد پیش آمده است که مسافران بقیه پول خود را نمیگیرند و تأکید میکنند که برای همین کار خیر مصرف شود.
یک دقیقه مطالعه
این راننده تاکسی جوان از کار فرهنگی دیگری خبر میدهد که بیش از هر چیز شهرت خود و تاکسی اش را به آن مدیون است. «یک دقیقه مطالعه» شعاری است که اسدی برای مسافران خود انتخاب کرده است و با قراردادن بوروشورهای کوچک و کتاب امکان مطالعه ولو به اندازه یک دقیقه را برای مسافران خود فراهم میکند تا از دقایق حضور خود در تاکسی به خوبی استفاده کنند.
وی ادامه میدهد: خود من روزانه حداقل نیم ساعت مطالعه میکنم و این کتابها محدود به موضوعات خاصی نیست.
در ابتدا برای آن که از لحظه هایم به خوبی استفاده کنم، معمولا چند کتاب با خود به همراه داشتم و اوقاتی را که در انتظار مسافر بودم به مطالعه اختصاص میدادم تا اینکه کم کم متوجه استقبال مردم از این کتابها شدم و درصدد افزایش تعداد کتابها برآمدم. اکنون نیز در حدود 100 جلد کتاب در تاکسی دارم که بیش از نیمی از مسافران از آنها استفاده میکنند. حتی بعضی از مسافران کتابهای اضافه خود را به تاکسی هدیه میدهند.
اسدی اهل شیخ آباد است و در خط زنبیل آباد و محله بنیاد کار میکند. این راننده که ترک زبان است و روی اصالت خود تأکید میکند در محل سکونت خود اعلام کرده است اگر کسی میخواست بیمار خود را جابه جا کند و به هر دلیل به تاکسی دسترسی نداشته باشد حتی اگر کرایه هم ندهد، حاضر است به او کمک کند.
او به تازگی نیز با موسسهای برای جابه جایی مدافعان حرم از در منزل تا بیمارستان علیابن ابی طالب(ع) همکاری میکند تا از این راه دین خود را به این جانبازان اسلام ادا کند.
برکت زندگی را مدیون امور معنوی هستم
وقت نماز شده است و اسدی میگوید: مانند بیشتر تاکسیرانها همیشه هنگام اذان به نزدیک ترین مسجد میروم تا نمازم را اول وقت و به جماعت بخوانم. برکت زندگی خود را مدیون همین امور معنوی هستم و هرچه انسان رابطه اش را با خدای خویش قوی تر و محکم تر کند و به امور معنوی توجه ویژهای داشته باشد، در زندگی مادی خود نیز با موفقیت و برکت روبهرو میشود.
بیشتر ما فکر میکنیم حتما برای کار فرهنگی به بودجههای آنچنانی و حمایتهای دولتی نیازمندیم در حالی که گاهی اوقات میتوان با یک ایده خوب و کم هزینه بسیار موثرتر از برنامههای پرخرج دولتی که تاثیرگذاری و میزان بازخورد آن مشخص نیست، عمل کرد.
هر ساله هشدارهای فراوانی درباره پایین بودن سرانه مطالعه در ایران داده میشود. هشدارهایی که در حد زنگ خطر باقی میماند و در نتیجه آن اقداماتی صورت میگیرد که اثربخش نیست.
برخی گمان میکنند با اهدای رایگان کتاب و کارهای پرخرج میتوان مردم را کتابخوان کرد در حالی که مهم تر از این هزینه و کمکهای حمایتی، فرهنگ سازی مناسب و ایجاد بسترهای لازم برای ترغیب مردم به کتابخوانی است. برای مثال در کشورهای پیشرفته بیشتر مردم در مترو و اتوبوس و محیطهای عمومی که فعالیت خاصی نمیکنند، کتاب میخوانند. بنابراین قبل از هرچیز باید کتابخوانی را نهادینه و ضرورتهای آن را برای مردم روشن کرد تا به تبع آن کتابخوان به وجود بیاید.
در حقیقت حرکتهای ساده فرهنگی مانند آن چیزی که در تاکسی کوچک این راننده قمی رخ میدهد، در صورت گسترش میتواند حال فرهنگ جامعه ما را که به تعبیر مقام معظم رهبری مبتلا به ولنگاری است، خوب و امیدبخش کند.
منبع: همشهری