جادههای کردستان بیرحمانه مردم بیگناه را به کام مرگ میکشند و معلوم نیست نمایندگان استان در بهارستان میدانند وظیفه آنها در قبال این وضعیت اسفناک چیست یا خیر؟ میدانیم حریف وزیر راه نیستند ولی این امر نمیتواند توجیهی برای انفعال آنها باشد.
به گزارش تابناک کردستان، مسابقه دو ماراتن در المپیک 1986 مکزیکوسیتی یکی از آموزندهترین وقایع برای همه کسانی است که به عنوان نماینده یک ملت وظیفهای را عهدهدار میشوند.
نقل است که در آن رقابت به یادماندنی دوندگان یکی پس از دیگری پس از طی بیش از 42 کیلومتر مسافت وارد استادیوم شده و برندگان رقابت مورد تشویق پرشور حاضران قرار گرفتند.
در طول مسابقه، دوربینها بارها نفراتی را نشان دادند که دویدند، از ادامه مسابقه منصرف شدند و از مسیر بیرون آمدند، به نظر میرسید که نفر آخر هم از خط پایان رد شده است، داوران و مسئولان برگزاری میرفتند تا علائم مربوط به مسابقه را جمع آوری کنند، جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترک میکرد.
اما بلندگوی استادیوم به داوران اعلام کرد که خط پایان را ترک نکنند؛ گزارش رسیده که هنوز یک دونده دیگر باقی مانده است؛ دوربینهای مستقر در طول جاده، تصویر او را به استادیوم مخابره میکردند، «جان استفن آکواری» دونده سیاه پوست اهل تانزانیا، ظاهراً برایش مشکلی پیش آمده بود، لنگ میزد و پایش بانداژ شده بود، 20 کیلومتر تا خط پایان فاصله داشت و احتمال این که از ادامه مسیر منصرف شود، بسیار زیاد بود.
چند نفر اطراف او را گرفتند تا از ادامه مسابقه منصرفش کنند، ولی او با دست آنها را کنار میزد و به راه خود ادامه میداد، داوران طبق مقررات حق نداشتند قبل از عبور نفر آخر از خط پایان، محل مسابقه را ترک کنند، «جان» با دستهای گره کرده و دندانهای به هم فشرده و لنگ لنگان، اما استوار همچنان به حرکت خود به سوی خط پایان ادامه داد.
او بالاخره به استادیوم رسید، 40 یا 50 متر بیشتر تا خط پایان نمانده و او نفس زنان میایستاد و خم میشد و دستش را روی ساق پاهایش میگذاشت، پلکهایش را فشار میداد، نفس میگرفت و دوباره با سرعت بیشتری شروع به حرکت میکرد، شدت کفزدن جمعیت، لحظه به لحظه بیشتر میشد.
مرد مصمم و استوار سیاهپوست سرانجام به تکلیف خود عمل کرد؛ آن شب مکزیکوسیتی و شاید تمام جهان از شوق حماسه این دونده، تا صبح نخوابید، دنیا از او درس بزرگی آموخت و آن درس «اصالت حرکت، مستقل از نتیجه» بود.
او تصمیم گرفته بود که این مسیر را طی کند، استقامت و پایداری او در اجرای تصمیمش سبب شد تا دنیا به ارزش جدیدی به نام اصالت تصمیم توجه کند! ارزشی که احترامی تحسین برانگیز به دنبال داشت، فردای مسابقه مشخص شد که «جان» از همان شروع مسابقه به زمین خورده و به شدت آسیب دیده بود.
او در پاسخگویی به سؤال خبرنگاری که پرسیده بود چرا با آن وضع و در حالی که نفر آخر بودید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟ ابتدا فقط گفت: «برای شما قابل درک نیست!» و بعد در برابر اصرار خبرنگار ادامه داد: «مردم کشورم مرا 5 هزار مایل تا مکزیکوسیتی نفرستادهاند که فقط مسابقه را شروع کنم، من را فرستادند که آن را به پایان برسانم».
غرض از ذکر این رویداد واقعی، تمسک به مقدمهای برای بیان بخشی از مشکلات مردم کردستان در حوزه زیرساختهای حمل و نقل و کشته و مصدوم شدنهای زیادی بود که به طور مستمر در جادههای کردستان شاهد آن هستیم و صدالبته یادآوری وظیفه نمایندگان مردم استان در مجلس در قبال این وضعیت اسفبار است.
قبل از هرچیز باید یادآوری کرد که آسیبدیدگان از وضعیت بیسامان راههای ارتباطی استان و همه کسانی که در آینده در معرض این آسیبها قرار دارند به این باور رسیدهاند که دست اندرکاران امور اجرایی استان نسبت به پیش آمدن این حوادث غمانگیز احساس مسئولیت لازم را نداشته و اقدامی عملی و کارساز در جهت پایان دادن به این مصائب انجام ندادهاند؛ گواه بر این مدعا هم تکرر تصادفات منجر به آتش سوزی تانکرهای حامل سوخت در محورهای ارتباطی استان و بروز حوادث ناگوار و جبران ناپذیر در پی این حوادث است.
با این وضعیت، تقریباً همه انتظارات مردم، از سر ناچاری متوجه نمایندگانشان در مجلس است و عدم پیگیری مطلوب این موضوع میتواند در قضاوت منفی مردم درباره عملکرد مجمع نمایندگان اثرگذار باشد، هرچند در این زمان کوتاه از شروع به کار مجلس دهم نمیتوان درباره کلیت عملکرد نمایندگان نظری صواب و منصفانه ارائه کرد.
اما چندی پیش مدیران ارشد استان از جاده در دست ساخت سنندج به مریوان بازدید کرده و ثمره بازدید آنها وعدهای مشروط برای تکمیل مسیر بود! مدیرکل راه و شهرسازی کردستان در بازدید یاد شده گفته بود: «در صورت تامین به موقع اعتبارات مورد نیاز این پروژه امید داریم طی دو سال آینده مورد بهرهبرداری کامل قرار گیرد».
در این شرایط سهشنبه شب، ششم شهریورماه 95، در کیلومتر 70 مسیر سنندج به مریوان حادثه دلخراش دیگری روی داد و «عدم توانایی یک راننده عراقی در کنترل وسیله نقلیه» سبب واژگونی یک تانکر سوخت در 2 کیلومتری روستای «نگل» شد و عدهای دیگر از مسافران بی گناه این مسیر به خیل قربانیان بیتدبیری دولت پیوستند.
مرگ و مصدومیت مردم کردستان به عاملیت تانکرهای عراقی موضوع تازهای نیست و چندی پیش هم در حوالی همان روستای نگل، حادثهای مشابه روی داد و به نظر نمیرسد حادثه اخیر، آخرین حادثه از این دست باشد.
فردای حادثه و در جلسه علنی مجلس، رئیس مجمع نمایندگان استان به نیابت از سایر نمایندگان استان در مجلس تذکری شفاهی به وزرای راه و کشور داد و از دولت خواست به وضعیت فعلی پایان دهد؛ نشانهای وجود ندارد که وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم به این دست درخواستها توجهی بکند، وزیر کشور هم که ظاهراً عنایت و توجهی به این دست تذکرات بیرمق نمایندگان ندارد، با این وضعیت آیا نمیتوان گفت که دادن تذکر شفاهی توسط مجمع نمایندگان به دو وزیر یاد شده تنها رفع تکلیف و اسقاط علیالظاهر وظیفه است؟
مردم فهیم کردستان امید چندانی به توفیق نمایندگان کردستان در فشار آوردن بر وزیر راه و شهرسازی و ملزم کردن وی به رفع مشکلات عدیده حوزه راه و شهرسازی استان ندارند اما آیا همین نمایندگان قادر نیستند با طرح سؤال از «عباس آخوندی»، وزیر راه و شهرسازی و نیز «عبدالرضا رحمانیفضلی» وزیر کشور، آنها را به صحن علنی مجلس کشانده و از وزرای این دولت غیرپاسخگو بخواهند حال که از سر و سامان دادن به وضعیت راههای استان عاجز هستند حداقل شر تانکرهای نفتکش عراقی را از سر راههای استان و مردم کردستان کم کنند؟
نمایندگان مردم در مجلس یادشان باشد آنچه در اذهان موکلان آنها به عنوان عملکرد نمایندگان باقی میماند میزان تلاش آنها برای عمل به وظیفه قانونی در جهت تحقق خواستههای به حق موکلانشان است.
نمایندگان کردستان باور کنند مردم «اصالت حرکت مستقل از نتیجه» را به خوبی درک خواهند کرد.