به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، باور کنید نوشته بالا یک شعر است؛ اما نه شعر پستمدرن دهه 70 و نه غزل ِکلاسیک و نه شعر نوی نیما؛ شعر دهه هشتادی است. به "فرانو" مشهور شده و بنیانگذار آن کسی نیست جز "اکبر اکسیر". او در مورد پیدایش "فرانو" گفته است که «فرانو از زمان رودكی تاكنون در شعر فارسی حیات داشته است؛ هرچند كسی آن را در دوران گذشته به چنین نامی نمیشناسد...»
"فرانو" زبانی ساده، گیرا و طنزگونه دارد، اما در آن از وزن، قافیه، آهنگ و آرایههای ادبی خبری نیست؛ اینگونه شعر سرودن را میتوان به عنوان یک سبک به شمار آورد، اما اکسیر با این موضوع مخالف است و میگوید: « فرانو سبك و مكتبی در شعر نیست؛ در واقع، سبك با توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی و در گذر زمان میتواند اتفاق بیفتد؛ هرچند «فرانو» از این دایره بیرون نیست؛ اما من آن را به عنوان سبك نمیدانم.»
همچنین در یکی از آثارش فرانو را لطیفه و متلک روشنفکرانه میخواند: "... و اقرار میکنم سردبیر راست میگوید من شاعر نیستم گاوم / و قبول میکنم فرانو شعر نیست، لطیفه و متلک روشنفکرانه است..."
محمد رضایی که اشعاری در قالب فرانو دارد، در گفتوگو با خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان پیرامون فرانو گفت: "اکبر اکسیر" که چندین سال در قالبهای مختلف ادبی شعر گفته بود، در سال 1381 قالبی نو را ارایه و نام آن را "فرانو" گذاشت. او مانیفست فرانو را مطرح کرد.
وی به دلیل نامگذاری قالب ابداعی اکسیر تحت عنوان "فرانو" اشاره کرد و افزود: یکی از اجزای لاینفک این قالب شعری، طنز است. به همین دلیل نام فرانو نیز یک نام طنز آور و طنزآلود است.
این طنزپرداز اضافه کرد: "فرانو" 20 مانیفست دارد و در کتاب "بفرمایید، بنشینید، صندلی عزیز..." از اکبر اکسیر آمده است.
وی ادامه داد: میتوان به این قالب شعری، شعر گزارهای هم گفت، چراکه از بیش از دو گزاره تشکیل شده است. به گونهای که پس از گزاره ابتدایی، یک گزاره پایانی تلنگر و پتک میزند و طنز و شکایت در همین پایانبندی ارایه میشود.
رضایی به تفاوت میان "فرانو" و "کاریکلماتور" اشاره و اظهار کرد: کاریکلماتور میتواند تک گزارهای و با پیش فرض بازی با کلمات به صورت طنز و یا جد باشد. اما در فرانو باید حتی الامکان بازی با کلمات تقلیل یابد و به صورت مفهوم بیان شود، چرا که شعر فرانو شعر مفهومی است.
وی خاطر نشان کرد: در واقع فرانو با کلمات ساده، با ضربالمثلها و با اصطلاحات عامیانه بازی میکند تا یک مفهوم ارایه دهد.
این شاعر فرانو با بیان اینکه شعر "جیغ بنفش" هوشنگ ایرانی نتوانست دوام بیاورد، تصریح کرد: اکبر اکسیر شناخت کاملی از ادبیات کلاسیک و گذشته ایران داشت و آن را در سبک خودش "فرانو" لحاظ کرد. به قول اکسیر، سعدی و حافظ نیز از فرانو استفاده کردند و فرانو و کاریکلماتور در گلستان سعدی بسیار دیده میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان به "فرانو" شعر اطلاق کرد یا خیر، گفت: فرانو، یک وجه شعریت دارد. در واقع زاویهای که برای فرانو انتخاب میشود، وجه شعریت آن است، به عنوان نمونه "پسته لال سکوت دندانشکن است" که با زاویه بیان مناسب، شعریت یافته است.
رضایی در پاسخ به این پرسش که آیا "فرانو" را میتوان سبک دانست درحالیکه خود اکبر اکسیر آن را سبک نمیداند، اظهار کرد: نمیتوان برای دانستن فرانو به عنوان یک سبک از مؤلف شاهد مثال آورد، اینکه سبک است را باید از منتقدان پرسید. اما فرانو به دلیل اینکه کلمات، اصطلاحات و زوایای خاصی از ادبیات را بررسی میکند، میتواند یک سبک محسوب شود.
وی با بیان اینکه اکبر اکسیر عقیده دارد که شاعر فرانو باید از پیشینه ادبیات کلاسیک استفاده کند، افزود: فرانو شعری نیست که نیاز به "لب جوی" و "دار و درخت" داشته باشد. شعر فرانو در خیابان، محل کار، خانه و ... اتفاق میافتد و شاعر فرانو به پیرامون خود نگاه میکند و شعر فرانو میآفریند.
این طنزپرداز به اقبال شاعران به سرودن شعر فرانو اشاره و تأکید کرد: بسیاری از شاعران مانند سعید صفربیگی و محمدعلی بهمنی به سرودن شعر فرانو روی آوردهاند و سبک فرانو در خانواده ادبیات پذیرفته شده است.
وی با اشاره به نحوه برخورد جوانان نسل امروز با "فرانو"، ادامه داد: بسیاری از جوانان را میشناسم که اکبر اکسیر را میشناسند و اثرهایش را خواندهاند. در محیط مجازی نیز بسیاری از فرانوهای اکبر اکسیر با نام مرحوم حسین پناهی انتشار پیدا کرده است.
رضایی اضافه کرد: درست است که بسیاری از آثار اکبر اکسیر با نام حسین پناهی یا سیمین بهبهانی منتشر شده اما مشاهده میشود که این شیوه گفتار در میان حتی غیر ادبیاتیها نیز پذیرفته شده است.
وی با تأکید اینکه اکبر اکسیر با این سبک خود را در تاریخ ادبیات فارسی ماندگار کرد، گفت: با نشر فرانوهای اکبر اکسیر با نام خودش در سایتها، خبرگزاریها و رسانهها میتوان از اشتباهاتی که رخ میدهد، جلوگیری کرد.