در نشست «رضا امیرخانی» با معرفی خود به عنوان جوانترین خلبان در سال ۷۱، بیان کرد: نویسندگی اولین عنوان زندگی من نبوده و پس از شکست در مراحل زندگی خود، راه نویسندگی را پیش گرفته و در این راه به موفقیت رسیدم.
وی با بیان خاطراتی از دوران جنگ و تحصیل خود بحث امید در زندگی و امید در جوانان را مطرح کرد و گفت: متاسفانه احساس امید و امیدواری در جوانان امروز کمرنگ شده در حالی که سرنوشت و آینده آنان در گروي همين امیدی است که به آینده دارند .
این نویسنده و منتقد ادبی افزود: براساس قانون پايستگي انرژي هميشه در طبیعت و زندگی حاکم است لذا اگر انسان چیزی را به دست آورد، در ازای آن، چیز ديگري را از دست خواهد داد و این همان قانونی است که جوانان امروزی آن را درست یاد نگرفتهاند لذا پس از هر شکستی، خود را در بن بست میبینند .
وی با اشاره به برخي آثارش مانند «سفرنامه داستان سیستان»، «نشت نشا»، «نفحات نفت جستاری در فرهنگ مدیریت نفتی و دولتی در جمهوری اسلامی ایران» و سفرنامه افغانستان با نام «جانستان کابلستان»، در رابطه با چهارمین اثر خود به نام «ازبه» به عنوان چهارمین اثرش، اين كتاب به بیان گوشهای از سختیهای زندگی من در دوران جنگ و بعد از آن پرداخته است و یکی از آثار مهم و پرمخاطب بنده است.
اميرخاني در مورد آخرین کتابش که عنوان نقد این نشست را نيز دارد، اظهار کرد: نام اين اثر «رهش» نام دارد که موضوع آن توسعهی شهری است و تاثیرات آن را بر عرصههای زندگی انسان معاصر در قالب داستان زوجی معمار در تهران امروز به تصویر میکشد .
وي در پایان سخنانش با دانشجویان در رابطه با آخرین کتاب خود بحث و تبادلنظر کرد و نظرات آنان را در رابطه با این اثر جویا شد.
ياداور ميشود؛ «رضا امیرخانی» در سال ۱۳۵۲ در شهر تهران دیده به جهان گشود. وی در دبیرستان علامه حلی زادگاهش تحصیل کرد و پس از آن در دانشگاه صنعتی شریف در رشته مکانیک ادامه تحصیل داد.
اين نويسنده تهرانيتبار در سال 1381 پس از تاسیس سایت لوح (ارگان نویسندگان ادبیات پایداری) مدتی سمت سردبیری آن را بر عهده داشت اما در پاییز سال1384 استعفا داد . وی همچنین از سال 1384 به مدت دو سال ريیس هیات مدیره انجمن قلم ایران بوده است .