تابناک ایلام خداداد ابراهیمی::یک خبر چقدر می تواند سیاه باشد آنقدر که حال مارا بَد کند. وقتی بفهمیم که جامعه آنقدر به سمت کجروی و تقلب در حرکت است تا آنجا که مجبوریم ناباورانه از شغل انبیائی شریف ترین انسان ها ، سخنی به میان بیاوریم!
متأسفانه هر سال شاهد یک اتفاق نامیمون در گردش کاری نظام تعلیم و تربیت هستیم که ستون های نظام تعلیم و تربیت مارا لرزان می کند و تبعات جبران ناپذیر و زیانباری برای جامعه دارد.
درکمال نا باوری درطول سال تحصیلی گاه گاهی شاهد رخت بر بستن اخلاق از شغل شریف معلمی هستیم. شغلی که به انبیا انتساب دارد.شاهدیم اقلیتی از معلمین برای عدم حضور در کلاس های درس به حرکات ماکیاولی مانند گواهی پزشکی و مرخصی استعلاجی روی می آورند و با این اقدام نامبارک، علاوه بر ترویج ضد ارزش ها ، عقب ماندگی تحصیلی و عدم موفقیت دانش آموزان در آزمون کنکور را رقم می زنند.نیامدن ها و مرخصی ها آنقدر تکرار می شود که دانش آموزان دلشان می خواهد فریاد بکشند که؛
_ آقا اجازه! چرا همیشه بیمارید⁉️
هرچند که مطابق تحقیقات میدانی ،شرایط وخیم اقتصادی و پرداختن معلمان به شغل دوم، عدم سکونت در منطقه محل خدمت، ناتوانایی علمی، عدم داشتن مهارت های فن معلمی و... ازجمله عوامل غیبت های مکرر و اخذ مرخصی های استعلاجی ساختگی معلمان است اما باید دانست که کار معلمی تنها شغلی ست که نه راه اختلاس دارد و نه تبانی، نه حقوق نجومی دارد و نه ارتقای مدیریتی، هرکسی باشی، هرکجای ایران باشی ، به هرمقامی رسیده باشی بالاخره باز می گردی به خانه اول، مدرسه، کلاس، ایستاده با تخته سیاه و رو در رو با دانش آموزان و آموختن و آموختن.
این مؤلفه ها هستند که شرافت شغل معلمی را معنی می کنند و معلمان به ناچار باید با این یک لقمه نان حلال معلمی بسازند اما این پیشه مقدس را آلوده تقلب و کم کاری نکنند.چرا که از زیر بار کار در رفتن، تمارض و گواهی پزشکی گرفتن، دیر آمدن و زود رفتن یک معلم، کمتر از دزدی نیست، ویرانگری تربیتی است، فاجعه است ، فاجعه...
هیچ کس باور نمی کند که بعضی معلمان، این چراغداران جامعه، به سمت تاریکی حرکت کنند.به سمت دور زدن قانون، به سمت خیانت به اعتماد دانش آموزان. زهی تأسف که از اقصی نقاط محروم و گاهی از شهرهای دور و نزدیک، شنیده می شود که برخی معلمان،( تأکید می کنم برخی معلمان) که از همان روز اول راه را اشتباه آمده اند، کلاس را نمی شناسند و با عشق معلمی بیگانه اند، با دست وپا کردن گواهی های پزشکی، مدتی را در مرخصی استعلاجی به سر می برند و به صورت نیمه حضوری در کلاس های محل خدمت خود حاضر می شوند و به روند آموزشی متعلمان خدشه و خلل وارد می کنند.
اینجاست که در آشفته بازار دستگاه عریض و طویل آموزش و پرورش، سَر قانون کلاه می رود، سَر مردم کلاه می رود و جامعه عملا درس کجروی و تقلب می آموزد.
دراین راستا موافقت با انتقال محل خدمت، افزایش حقوق سنواتی، موافقت با تغییر رسته شغلی ، تمهید مشوق های حُسن خدمت و... می تواند از استمرار مرخصی های استعلاجی و کم کاری معلمان ممانعت کند.
با این وجود، مسامحه و مدارا و نیز عدم نظارت و بازرسی ، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. باید مسئولان با قاطعیت اینگونه اقدامات غیرقانونی را در نظام تعلیم وتربیت پیگیری و رسیدگی کنند.هم پزشکانی که با اخذ رشوه گواهی های جعلی صادر می کنند و هم معلمانی که در قدو قواره معلمی نیستند و موجب وهن نظام تعلیم و تربیت هستند را شناسایی و توبیخ کنند.