کد خبر: ۱۰۴۰۵۹۴
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۷ 20 April 2022
 روزنامه کیهان دریادداشت روز خود با عنوان «آدرس‌های غلطِ بانیان وضع موجود» به قلم کمال احمدی این گونه آورده است:

شکی نیست که گرانی‌ها طی چند سال اخیر مضاعف شده و سفره اغلب مردم را کوچک کرده است و البته در این واقعیت نیز تردیدی نیست که این روز‌ها اکثریت مسئولان اجرایی و تقنینی و قضایی به دنبال کاهش این درد و رنج فراگیرند و اقداماتی را هم انجام داده و می‌دهند که فعلا شرح آن‌ها موضوع این نوشتار نیست. اما آنچه در این میان عجیب است اینکه جریانی که طی سال‌های قبل وعده داده بود با توافق هسته‌ای تمام مشکلات کشور و حتی آب خوردن مردم را هم حل می‌کند حالا دوباره و با وجود تجربه تلخ هشت سال گذشته زبان باز کرده و آدرس می‌دهد که «بی‌تصمیمی در زمینه برجام، به گرانی‌ها دامن می‌زند.»، «باید موضوع برجام را حل کنیم تا مسائلی مانند گرانی نیز رفع شود». «پشت پرده گرانی‌ها و تورم لجام‌گسیخته چیست؟ …پرواضح است که با وجود تحریم‌ها و تا حل نشدن مسئله برجام، کاسبان تحریم که به دنبال منافع خود هستند، یکی از اصلی‌ترین عوامل پشت پرده گرانی‌ها هستند؛ همان‌هایی که بزرگ‌ترین گروه مخالفان احیای برجام را تشکیل می‌دهند. آیا دولت سیزدهم توان رویارویی و مقابله با کاسبان تحریم را دارد؟ راهش مقاومت تا احیای برجام و حل موضوع FATF است.»، «پشت‌پرده گرانی‌ها همان موضوع تحریم است»
و از این قبیل ادعاها.
درباره این گزاره‌ها نکاتی را می‌توان مطرح کرد:
۱- کارشناسان اقتصادی دلایل متعددی را برای گرانی‌ها برشمرده‌اند که از آن جمله می‌توان به رشد بی‌رویه نقدینگی و عدم هدایت آن به سمت مولد‌سازی، نبود انضباط مالی و کسری بودجه‌های نجومی.
سوء مدیریت و سیاست‌های اشتباه، رهاشدگی بازار و عدم نظارت قاطع بر عملکرد زنجیره تولید تا توزیع، احتکار و دلال‌بازی، تحریم‌ها و…
اشاره کرد. طبیعتا هریک از این موارد سهمی در به هم ریختگی قیمت‌ها خواهند داشت، اما آنچه بدیهی است اینکه نقش عوامل داخلی در بروز این پدیده ناهنجار به اذعان اغلب مسئولان خصوصا دولت قبل (!) بسیار بیشتر از تاثیر دلیل خارجی است. شخص آقای روحانی یک ماه قبل از انتخابات ۹۲ در نقد دولت دهم گفته بود: «آیا اموری، چون افزایش نقدینگی در جامعه و ۷ برابر شدن آن و تبدیل ۶۸ هزار میلیارد تومان نقدینگی جامعه در عرض ۷ سال به ۴۵۰ هزار میلیارد تومان ربطی به تحریم‌ها داشت؟ …» و هم او در فروردین همان سال نیز در سخنانی تصریح کرد: «مدیریت اقتصادی کشور به جای آنکه در این شرایط حساس با تکیه بر قدرت مقاومت و ابتکار مردم عزیز و سرفراز ایران پیام رشد پایدار به جهان بدهد، متأسفانه پیام ضعف به تحریم‌کنندگان می‌دهد… همه ضعف‌ها و ناکارآمدی‌ها را نمی‌توان پای تحریم نوشت.»
همان‌طور که ملاحظه می‌شود جناب روحانی در این اظهارات، صراحتا نقش عوامل داخلی را بسیار پررنگ‌تر از عوامل خارجی دانسته و حتی تکیه بیش از حد به موضوع تحریم را ناشی از ضعف طرف داخلی می‌داند. گرچه ایشان بعد‌ها و احتمالا در اثر مشورت مشاوران غربگرا نظرش را ۱۸۰درجه تغییر داد و همین مسئله هم به بزرگ‌ترین معضل کشور تبدیل شد چراکه کل فعالیت‌های اقتصادی ایران را به زلف خارجی‌ها گره زد و حداقل هشت سال اقتصاد ما را معطل غربی‌ها کرد. از قضا همین اتفاق سبب گرانی ۸برابری قیمت ارز، ۱۰برابری قیمت سکه،۷برابری قیمت مسکن،۷برابری قیمت خودرو، افزایش تا ۳۰۰درصدی نرخ بسیاری از کالا‌های اساسی و… شد.
حالا با این تجربه تلخ، منطق کسانی که دوباره آدرس خارج را برای حل مشکل اقتصاد می‌دهند چیست؟ مگر همین جریان که این روز‌ها با تحلیل‌های تحریف‌گونه مجددا آدرس وابستگی اقتصاد به غرب را می‌دهد سال ۹۴ نگفته بود در ازای امضای توافق هسته‌ای، تمام تحریم‌ها بالمره لغو می‌شود و ۱۰۰۰ ال سی باز خواهد شد و آنچنان رونقی ایجاد می‌شود که دیگر هیچ فردی به یارانه نیاز نخواهد داشت؟ پس چرا نه‌تن‌ها این وعده‌ها محقق نشد بلکه دولت وقت مجبور شد یارانه جدیدی را هم خلق کند تا شاید اندکی از حجم فشار تورم بالای ۴۰درصدی
بر مردم کاسته شود؟
به راستی چرا در هنگامه‌ای که دولت سیزدهم توانسته توفیقاتی در قطع رابطه اقتصاد با مولفه‌های تحریمی داشته باشد و بین ۱ تا ۱/۵ میلیون بشکه نفت در روز بفروشد و تمام پولش را هم وصول کند یا صادرات غیرنفتی‌اش را در سایه افزایش تعامل با همسایگان و کشور‌های شرقی ۴۰درصد رشد دهد ناگهان حجم سنگینی از خیال‌بافی‌های رسانه‌ای به افکار عمومی تحمیل می‌شود که راه نجات اقتصاد فقط از مسیر غرب می‌گذرد و بس؟! آیا این‌ها اتفاقی است؟
۲- کسانی که این روز‌ها نظام را به بی‌تصمیمی درباره برجام متهم می‌کنند چرا نمی‌گویند که اولا آمریکا به طور یکطرفه از برجام خارج شده و زیرتعهداتش زده و ثانیا ایران ماههاست در حال مذاکره و ارائه پیشنهاد‌های متنوع به طرف مقابل برای حصول نتیجه است، اما آمریکایی‌ها با کمال وقاحت نه‌تن‌ها هیچ ضمانتی برای اجرای تعهداتشان نمی‌دهند بلکه مدام خواسته‌های فراتر از برجام مطرح می‌کنند. همین دیروز «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت:
«اگر ایران خواستار لغو تحریم است، باید به مسائل فرابرجام رسیدگی کند!»
پاسخ غربگرا‌ها به این اظهارات گستاخانه چیست؟ نکند به زعم آن‌ها ما باید بازهم به آمریکایی‌ها باج دهیم؟ هر چند که تجربه‌های تاریخی و حتی همین برجام نشان داده که ولو با تسلیم محض شدن در برابر خواسته‌های قدرت‌های زورگو اقتصاد سامان نخواهد یافت. جالب اینکه در همین رابطه سعید لیلاز کارشناس اقتصادی حامی دولت روحانی در گفت‌وگویی در سال۹۹ با تاکید براینکه «مسائل ایران از خارج حل نمی‌شود» گفته بود: «یک بار فشار آوردند و ما یک مصالحه شرافتمندانه کردیم سر برجام. چرا بر هم زدند؟ در اثر تحریم‌های دوم در هفت، هشت ماه اول حدود ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار و ۸۰ تن طلا را دولت از بین برد، این چه ربطی به آمریکا دارد؟»
۳- جماعتی که این روز‌ها دوباره حلال همه مشکلات را برجام و FATF جا می‌زند چند سال پیش هم مدعی بود فروش نفت، واردات واکسن کرونا، پیوستن به سازمان اقتصادی شانگهای، تعاملات اقتصادی منطقه‌ای و افزایش صادرات غیرنفتی و منوط به تصویب برجام و FATF است و تا برجام احیا نشود و ایران به FATF نپیوندد هیچ اتفاق مثبتی رخ نمی‌دهد، اما همه این موارد در دولت رئیسی انجام شد بدون آنکه تغییری در این پرونده‌ها رخ داده باشد. علاوه‌بر این‌ها دولت سیزدهم موفق شده ماهانه ۱۰ هزارمیلیارد تومان بابت بدهی دولت قبل پرداخت کند، حقوق‌های کارمندان را که وزرای دولت روحانی می‌گفتند حتی توان پرداخت حقوق یک ماهشان را هم نداریم بدون تاخیر و استقراض بپردازد، ساخت یک میلیون مسکن را آغاز نماید، رنگ سبز را به بازار سهام برگرداند و فقط طی ۱۷ روز کاری در سال جاری، شاخص بورس بیش از ۱۳۷ هزار واحد رشد کند که این رشد هم ربطی به برجام و مذاکرات نداشته بلکه عمدتا به دلیل افزایش سود‌آوری شرکت‌ها و مسائل داخلی بوده است. فراموش نکنیم بازار سهام طی دو سال اخیر به دلیل سوءمدیریت آشکار دولت قبل با سقوط تاریخی و بی‌نظیری مواجه شده بود که میلیون‌ها سهامدار را با زیان هنگفتی مواجه کرد.
۴- نکته پایانی اینکه کاسبان تحریم چه کسانی هستند؟ روزنامه
لس آنجلس تایمز در ۲۸مهر ۸۸ و از زبان «جان هانا» مقام وقت آمریکایی به نوعی کاسبان تحریم را معرفی کرد: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی فعالان اپوزیسیون ایران-که درمیان آن‌ها افراد نزدیک به سران جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم باید به‌صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن». بر همین اساس قطعنامه سنگین ۱۹۲۹ دقیقا در سالگرد فتنه ۸۸ و با هدف کمک به فتنه‌گران به ملت ایران تحمیل شد. علاوه‌بر این، در دولت قبل به هشدار‌های منتقدین برجام در قبال خسارات این توافق کذایی بی‌توجهی شد و همین بی‌اعتنایی تعداد تحریم‌ها را از ۸۰۰تحریم به ۱۵۰۰تحریم افزایش داد. استاد عزیز، حاج حسین شریعتمداری چندسال پیش در پاسخ به اظهارات حسن روحانی رئیس‌دولت دوازدهم که منتقدان برجام را کاسبان تحریم قلمداد کرده بود نوشته بود: «کدام کاسب تحریمی را می‌توان یافت که برای لغو تحریم‌ها سر از پا نشناسد؟ و دولت محترم را به این علت که راه و رویه‌اش مانع لغو تحریم‌ها نیست مورد انتقاد قرار بدهد و همگان هم ببینند و شاهد باشند که حق با آن‌ها بوده است؟ منتقدان کاسب تحریمند یا کسانی که به هشدار‌های آنان توجهی نکرده و بر شمار تحریم‌ها افزودند؟!»
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار