استاندار جدید؛
بازنشسته ها، به حکم قانون دیگر نمی توانند باشند. هنر آنجاست که دولتمردِ جدید خوزستانی در بازه زمانی که البته فرصت چندانی ندارد با تغییرات جدی در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود، زمینه را برای استفاده از جوانان مستعد در لایه های مختلف مدیریتی فراهم کند
کد خبر: ۲۵۲۹۴۴
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۷ 29 June 2016
برخی وقت ها اوضاع جامعه ای کوچک یا بزرگ به هم ریخته باشد یا اآنکه اهداف گروه یا مجموعه یا دولتی محقق نشده باشد، گرایش به پیرپاتال گرایی بیشتر می شود تا بلکه پیرپاتال های احتمالا تکنوکرات بواسطه سالها حضور در مسند قدرت و صدارت، بتوانند بهبودی در اوضاع ایجاد کنند و این چنین شد که دولت یازدهم که میراث انبوهی از مشکلات بجای مانده از دولت هشت ساله محمود احمدی نژاد شد، بر این تصور شد که با استفاده از افراد مسن و پا به سن گذاشته ی سیاست و مدیریت، می تواند اوضاع کشور را بهبود بدهد.

بجز جواد ظریف 57ساله که اتفاقا در میان کابینه و دولتمردان ملی و استانیِ روحانی جوانتر از خیلی های دیگر بشمار می آید، سایر حوزه های کاری دولت، لاک پشتی و با محافظه کاری به جلو می روند.

خوزستان هم از این قاعده مستثنا نبود. دولتمردان، در یک بی اعتمادیِ محض به جوانان صاحب اندیشه و بعضا حتی مجرب، فرصت سوزی های بسیار کرد و افرادی که تنها مزیت شان، سن و سال بالای شان بود بر مسند کار حاکم شدند و آنچه نباید می شد را شاهد بودیم که نهایتش با آن اوقات تلخی های روز تودیع و معارفه استاندار به پایان رسید.

اما دولت روحانی در خوزستان دست به کار بزرگی زد. استانداری را منصوب کرد که تا همان لحظات آخر تصویب انتصابش در هیئت دولت، برخی در گوش رئیس جمهور و وزیرکشور می خواندند که او جوان است. اما روحانی و دولت او را منصوب کرد.

شریعتی حالا جوانترین استاندار کشور است همانطور که او تنها مدیری است که در دولت دوم اصلاحات، عنوان جوانترین معاون سیاسی امنیتی را از آنِ خود کرد. روحانی امروز همان یک برگ برنده را داشت تا بعد از سزارین سخت سیاسیِ برکناری مقتدایی، استاندار جوان، خوش اخلاق و بومی برای خوزستان منصوب کند تا بلکه از بارِ محبوبیت کاذبی که رفتارهای عوام پسندانه ی مقتدایی ایجاد کرده بود رهایی یابد و تحرک و پویایی و نشاط به خوزستان برگردد.

اما حالا یک خطر، بیخِ گوش آقای استاندار جدید است که نحوه برخورد و واکنش او با آن می تواند ملاکی باشد برای ارزیابی عملکرد او در آینده ای نه چندان دور.

حتما در گوشِ استاندار جوان هم خواهند گفت که خودت جوان هستی پس باید از پیرپاتال ها و با درجه ای ارفاق تازه پا به سن گذاشته ها استفاده کنی! مدیران و شخصیت هایی که سالیان سال است بر میز و صندلی صدارت در این مرز و بوم چنبره زده و با چنگ و دندان و بعضا رانت و توزیع فرصت های عمومی برای بقای خود تلاش می کنند حتما همه سعی شان را خواهند کرد تا از ورود استاندار جدید به جوانگرایی جلوگیری کنند.

اما استاندار جدید باید بداند باور دیرهنگام دولت روحانی به جوانگرایی، این فرصت را به او داده است تا به خوزستان تکانی بدهد و استفاده او از افرادی لااقل مسن تر از خودش، نه تنها باری از روی دوش او بر نمی دارد بلکه ضمن دلسردی و سرخوردگی جوانان شایسته ی این دیار، قطار توسعه استان را با سرعتی پایین و شاید هم ایست کامل در همان ایستگاههای اول مواجه کند.
شریعتی باید همان جسارتی را به خرج بدهد که روحانی درباره خودش بخرج داد، همان جسارتی که فتح اله معین در اوایل دهه 80 انجام داد.

شریعتی اگر به جوانان خوشفکر و تحصیلکرده و البته کاربلد و همسوی با دولت، اعتماد نکند در واقع بخودش اعتماد نکرده است و تحمیل پیرپاتال گرایی به او و فراری دادن او از جوانگرایی و استفاده از نیروهای جوانتر از خودش، آغاز زوال دولتش را رقم خواهد زد.

این البته یک طرف سکه است. روی دیگر سکه مدیران احمدی نژادی است که پس از گذشت سه سال از دولت روحانی همچنان بر مسند امورند. مدیرانی که یا در دولت فخیمه ی سابق مدیرکل بودند و باقی مانده و یا جابجا شده اند و یا معاون مدیرکل و فرماندار بوده اند و با رانت نمایندگان و دیگر روابط سیاسی و غیرسیاسی، در دولت روحانی ارتقا یافته و مدیرکل شده اند و البته تعداد بسیار زیادی از معاونان مدیران کل و دیگر حوزه های ستادی و اجرایی که سالیان سال است افراد، اتاق هایشان را با هم عوض می کنند و احکام مدیریتی را دست به دست با هم تعویض می کنند. 
دولت روحانی در خوزستان، نه در ورود جوانان خوش آتیه به بدنه اداری و دولت موفق بود و نه استفاده از جوانان با سابقه ی کار اداری و مدیریتی در مناصب بالاتر بهره برد. 

پیرپاتال ها و مدیران رانتی اجازه نداده اند جوانانِ همسو با دولت، میدان فعالیتی پیدا کنند و سرخوردگی و دلسردی جوانان اصلاح طلب و اعتدال گرا، خم به ابروی مقتدایی و یارانش نیاورد.

البته بدون تعارف بگوییم استاندارِ جدید هم دستش از بخشنامه ها و مقررات دست و پاگیری که بعدها بتواند آنها را بهانه کند و بگوید که دستم برای تغییر این وضعیت بسته بود پر است اما تردیدی نیست که قضاوت افکار عمومی و جوانان خوش آتیه و صاحب اندیشه ای که د ر عرصه مدیریت، حتما گوی سبقت را از پیرپاتال ها و مدیران رانتی و سفارشیِ نمایندگان و دیگران، خواهند ربود، بیرحمانه خواهد بود. 

حالا قانون مصوب مجلس بازنشسته ها را دارد به زور از مناصب مدیریتی دور می کند اما این خواسته، خواسته ی جوانان خوزستانی نیست چرا که این، قانون مصوب مجلس است و اجرای آن تکلیف آقای استاندار است و هنری نیست. هنرآنجاست که جوانگرایی را فقط استفاده نکردن از بازنشسته ها نبینیم. بازنشسته ها، به حکم قانون دیگر نمی توانند باشند. هنر آنجاست که دولتمردِ جدید خوزستانی در بازه زمانی که البته فرصت چندانی ندارد با تغییرات جدی در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود، زمینه را برای استفاده از جوانان مستعد در لایه های مختلف مدیریتی فراهم کند و افراد جوان را به تناسب توان، تحصیلات و تجربه و اندیشه شان در سطوح مختلف بکار بگیرد. 

قضاوت افکار عمومی بویژه جوانانی که برای روی کارآمدن این دولت هزینه داده اند قضاوتی بی رحمانه خواهد بود. شریعتی بایستی بتواند خانه تکانی اساسی در لایه های مدیریتی استان بدهد تا بعدها کسی نگوید؛ نه خانی آمد و نه خانی رفت.
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
غلامرضا گرجی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۰
در یک سایت معتبر از کلمات بازاری و توهین کننده به قشر با خاصی از جامعه لطفاً خودداری کنید. آنها هم زمانی جوان بوده اند.
آیا ابتدای دولت قبلی همه جوان نبودند؟
تشکر
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار