استاندار خوزستان دارای سوابق خوبی در حوزه سیاسی و اجتماعی، در سالهای گذشته(دولت هشتم) است و بخوبی با مشکلاتی که در بخش های مدیریتی خوزستان وجود دارد آشناست و در روزهای گذشته بخوبی نشان داده که می تواند ارزیابی مناسبی از عملکردهای مسئولان داشته باشد. همین سوابق می تواند نویدبخش تغییرات مثبتی در حوزه مدیریتی استان و شهرستانها باشد
استاندار خوزستان اخیرا در نشست مطبوعاتی خود با اعلام اینکه عملکرد مدیران را رصد خواهم کرد گفته است: ممکن است با تغییر صرف مدیران ده تا پانزده درصد شرایط تغییر کند اما برای تغییر مدیران استانی باید به حجت شرعی برسم. من در حال رصد عملکردها برای تغییرات مدیریتی هستم اما تغییرات نهایتا 15 درصد مشکلات را حل می کند و باید به دنبال تغییر رویکردها بود.
وی با ابراز این نکته که تغییر مدیران باید منجر به بهبود امور شود بیان داشت: اگر به یقین و حجت شرعی رسیدم که با تغییر مدیری در امور بهبودی حاصل میشود درنگ نخواهم کرد.
"رسانه ها"
این سخنان استاندار شائبه هایی را بوجود آورد که از عدم موافقت و عزم استاندار جدید برای انجام تغییرات مدیریتی در سطح استان حکایت داشت. این در حالی است که با شناختی که از استاندار جدید و آشنایی او با مشکلات موجود در خوزستان وجود دارد این سخنان وی بیشتر از آنکه از اراده وی برای عدم انجام تغییرات مدیریتی حکایت کند بازتابی از روحیه اخلاقی و شخصی و متشرعانه وی است که در گفتمان وی نیز نمایان است و گرنه تردیدی نیست که خود وی بیش از هرکس دیگری با نوسانات و مشکلات مدیریتی استان آگاهی دارد.
ارزیابی وی از عملکرد مدیران بخش های مختلف و سپس تصمیم گیری برای انجام عزل و نصب ها و انجام تغییرات مدیریتی، امری طبیعی و البته لازم است و از این جهت که می تواند باعث و بانیِ تصمیم گیری های مهم استانی بر اساس شاخص های عملکردی باشد تحسین برانگیز است و می بایست به فال نیک گرفته شود.
با این وجود نباید تصور شود که این سخنان، بمعنای مورد تایید قرار دادن عملکرد مدیران فعلی استان خوزستان تلقی شود و اتفاقا تاکید بر داشتن حجت شرعی در انجام تغییرات نشان می دهد که دست استاندار و دولت برای ایجاد تحول اساسی در اداره استان، از نظر شرعی هم پر است. چرا که وضعیت امروز استان خوزستان، حکایتگر چنبره زدن تعدادی افراد خاص بر عرصه مدیریتی استان است، افرادی که بر اساس وابستگی به جریانات خاص وابسته به کانون های قدرت و ثروت و سیاست، جایگاههای مدیریتی استان را در حداقل10سال گذشته، دست به دست می چرخانند و وضعیت امروز خوزستان، در واقع معلول عملکرد همین جریان مدیریتی در خوزستان است. در واقع آنچه پاشنه آشیل استاندار سابق خوزستان شد همین بود که او نتوانست(یا نخواست) تغییر عمده و چندانی در این چرخه بوجود بیاورد.
حاصل عملکرد مدیریت کلان استان در یکدهه گذشته، جز نرخ بالای بیکاری(در عین سهم بالای خوزستان از تولید سرانه ناخالص ملی)، لاینحل ماندن معضل ریزگردها و آلودگی هوا، رتبه پایین خوزستان در آموزش و پرورش، معطل ماندن پروژه قطار شهری کلانشهر اهواز، تعطیلی بسیاری از شرکت ها و کارخانجات اقتصادی، بلاتکلیفی پروژه شیرین شهر و شهر رامین(در عین هزینه های گزاف)، آسیب به زیرساخت های محیط زیستی استان مانند تالابها بویژه آسیب های جدی به هورالعظیم، عدم استفاده مناسب از فرصت های ایجاد شده پس از حمله آمریکا به عراق، عدم اقبال سرمایه گذاران بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در خوزستان و بسیاری از مشکلات و کمبودهای دیگری که هریک از آنها به تنهایی می تواند حجت شرعی کافی را برای استاندار خوزستان و مسئولان کشور برای انجام تغییرات مدیریتی گسترده تامین کند، نتیجه دیگری نداشته است. وضعیتی که این زمینه را برای استاندار و مدیریت ارشد استان فراهم می کند تا به این جریان مدیریتی ناکارآمد در سطح استان پایان بدهد و با بکارگیری نیروهای توانمند، خلاق، باانگیزه و بابرنامه و البته معتقد به برنامه های اعلام شده دولت، برای رفع مشکلات خوزستان گام های عملی برداشته شود.
گرچه مشکلات بجای مانده و انباشته شده ده سال گذشته در دیگر استانها نیز اثرات منفی اش را برجای گذاشته اما نیم نگاهی به رنکینگ شاخص های توسعه استانها بخوبی نشان خواهد داد که در همین شرایط هم، خوزستان از استانهای عقب افتاده کشور به حساب می آید.
گرچه این سخن استاندار که ده پانزده درصد مشکلات با تغییرات مدیریتی قابل حل است را می توان بیشتر حاصل نوعی تعارف برای عدم ایجاد تشتت در میان مدیران فعلی و عدم تزلزل در اداره امور دستگاهها ارزیابی کرد ولی واقعیت نشان می دهد بخش مهمی از مشکلات موجود در استان از ناکارامدی مدیریت استان حکایت دارد گرچه همانطور که استاندار خوزستان در سخنان دیگرشان اشاره کرده اند، همگرایی و هم افزایی نخبگان و همراهی و همصدایی نمایندگان و مسئولان و دیگر متولیان امور در این زمینه بسیار موثر و راهگشا خواهد بود.
مقطع زمانی که استاندار خوستان توسط دولت تغییر یافته است نشان می دهد ایجاد تغییر مدیریتی در سطح کلان خوزستان مورد توجه دولت بوده است چراکه عملکرد مدیریت گذشته، نه تنها از نظر سیاسی به دولت روحانی آسیب زده و باعث سرخوردگی حامیان او در خوزستان شده، مردم را هم از گشایش های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایجاد شده بی بهره ساخته است. بر همین اساس به نظر می رسد هم نمایندگان مجلس و هم فعالان و نخبگان و گروههای سیاسی و هم دیگر متولیان امور نباید خواهان تثبیت وضع موجود و تداوم آن در عرصه مدیریتی بشوند بلکه، استاندار جدید را به ایجاد تحولی اثربخش و بزرگ در عرصه مدیریت تشویق و حمایت کنند.
این انتظار برای انجام تغییرات گسترده در دوره جدیدی مدیریت استان امری طبیعی به نظر می رسد و لازم به نظر می رسد در این زمینه عزم و اراده جدی وجود داشته باشد. استاندار خوزستان دارای سوابق خوبی در حوزه سیاسی و اجتماعی، در سالهای گذشته(دولت هشتم) است و بخوبی با مشکلاتی که در بخش های مدیریتی خوزستان وجود دارد آشناست و در روزهای گذشته بخوبی نشان داده که می تواند ارزیابی مناسبی از عملکردهای مسئولان داشته باشد. همین سوابق می تواند نویدبخش تغییرات مثبتی در حوزه مدیریتی استان و شهرستانها باشد و خوزستان را از لاک بی انگیزگی، ناکارامدی و محافظه کاری مسئولانش برهاند. انشالله.
منبع: تابناک
