چرا روزه بگیریم؟ علت و دلیل روزه گرفتن چیست؟؟
سیدمهدی اسعدی خوب
گر تو این انبان از نان خالی کنی پر زگوهرهای اجلالی کنی
چند خوردی چرب و شیرین از طعام چند روزی امتحان کن در صیام (مولوی)
در این عصری که تفکر و مکاتب مادی ماتریالیستی با اندیشه علمی به دنبال پاسخ به همه سوالات و تبیین عقلی همه امور سر برآوردند، نسل جوان ما هم دنبال پاسخ دلیل اعمال و اعتقادات دینی خود می¬باشد. همه ما علت فریضه روزه را می¬دانیم چون خداوند به طور صریح در قرآن دستور به گرفتن روزه داده است (سوره بقره در آیات 183 و 185)، اما آنچه امروزه مورد سوال ذهن جستوگر و علمی نسل امروز می¬باشد، یافتن دلیل می¬باشد. دین اغلب مردم جهان از نوع عللی است، تا دلیلی. در این گفتار مجال نیست که به تفاوت علت و دلیل بپردازیم و روشن گردد که علت فرق دارد تا دلیل و یکی از عوامل فرو نهادن برخی از احکام و اعمال دینی هم اقامه نکردن دلیل و اکتفا کردن به علل می¬باشد. شاید با یک مثال ساده بتوان موضوع را باز نمود. اگر کسی از مسلمانان بپرسد برای چه روزه می¬گیرید نماز می¬خوانید یا حج می¬روید، اغلب پاسخ خواهند داد که چون خداوند فرمود و پیامبر تاکید کرد و در دین اسلام دستور به گرفتن روزه واجب گردید، این پاسخ¬ها علل موضوع می¬باشند (تقلید و تبعیت از امری که خودمان با عقل و منطق و استدلال انتخاب نکرده باشیم)، ولی دلیل نمی¬شوند که اصلا برای چه روزه می¬گیریم و می-بینیم که نسل جدید بیشتر به دنبال دلیل می¬گردد که چرا خداوند یا پیامبر اینقدر بر نماز یا روزه تأکید نمودند. دلیل با عقل و منطق و استدلال سر وکار دارد و دلالت بر پذیرش امری دارد که با ادله و استدلال منطقی بنا شده باشد. خوراک عقل، دلیل است. ویروس علت بیماری است، اما دلیل آن نمی¬شود. حال برای روزه گرفتن باید دلیل اقامه کرد تا عقل را قانع کند. به طور خلاصه دینی که از نوع عللی است چندان ارزشی ندارد، ولی دینی که همراه با دلیل باشد، از نوع معرفت-اندیشانه است.
در این مقاله دنبال پاسخ به دو سوال هستیم؟
1. آیا روزه واجب است و در سایر ادیان هم بوده است، چون اگر روزه امری نیکو و خیر است باید در سایر ادیان هم خداوند به انجام آن دستور می¬داد.
2. چرا باید روزه بگیریم و فواید روزه چیست؟؟
در قرآن کریم در سوره بقره در آیات 183 و 185 که در مدینه نازل شد، به امر روزه تأکید دارد و خداوند می¬فرماید روزه را برای پرهیزکاری واجب کردیم و بر امت¬های گذشته هم واجب کردیم.
يا ايّهاالذّين آمنوا كتب عليكم الصّيام كما كتب على الذّين من قبلكم لعلّكم تتّقون. (183) اياما معدودات فمن كان منكم مريضا او على سفر فعدّة من ايّام اخر و على الذّين يطيقونه فدية طعام مسكين فمن تطوّع خيرا فهو خير له و ان تصوموا خيرلكم ان كنتم تعلمون . (184) شهر رمضان الّذى انزل فيه القرآن هدى للنّاس و بيّنات من الهدى و الفرقان فمن شهد منكم الشّهر فليصمه و من كان مريضا او على سفر فعدّة من ايّام اخر يريد اللّه بكم اليسر و لا يريد بكم العسر ولتكملوا العدّة و لتكبّروا اللّه على ما هدئكم و لعلّكم تشكرون(185، سوره بقره)
«اى كسانى كه ايمان آورده ايد روزه بر شما واجب شده همانطور كه براقوام قبل از شما واجب شده بود شايد با تقوا شويد (183). و اين روزهائى چند است پس هر كس از شما مريض و يا مسافر باشد بايد ايامى ديگر بجاى آن بگيريد و اما كسانى كه به هيچ وجه نمى توانند روزه بگيرند عوض روزه براى هر روز يك مسكين طعام دهند و اگر كسى عمل خيرى را داوطلبانه انجام دهد برايش بهتر است و اينكه روزه بگيريد برايتان خير است اگر بناى عمل كردن داريد.(184 (و آن ايام كوتاه ماه رمضان است كه قرآن در آن نازل شده تا هدايت مردم و بياناتى از هدايت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر كس اين ماه را درك كرد بايد روزه¬اش بگيرد و هر كس مريض و يا مسافر باشدبجاى آن چند روزى از ماه¬هاى ديگر بگيرد خدا براى شما آسانى و سهولت را خواسته و دشوارى نخواسته و منظور اينست كه عده سى روزه ماه را تكميل كرده باشيد و خدا را در برابر اينكه هدايتتان كرد تكبير گفته و شايد شكرگزارى كرده باشيد (185).»
بنابراین فریضه روزه بعد از هجرت و استقرار مسلمین در شهر مدینه و تشکیل امت واجب می¬گردد و خداوند می¬فرماید که در امت¬های پیشین هم روزه وجود داشته است، اگرچه شکل و قانون آن فرق داشت. خود پیامبر اسلام قبل از بعثت به رسالت پیامبری در ماه رمضان به غار حرا می-رفتند و حتی قرآن در همین ماه بر پیامبر نازل گردید.
از این آیات می¬توان نتیجه گرفت که روزه فریضه¬ای فراجسمی و تنها برای سلامت جسم و درک فقرا و یک مساله اجتماعی نبوده، بلکه جنبه اصلاح و اثرات شخصی آن بیشتر نمایان می¬باشد و علامه طباباطبایی هم در تفسیر این آیات بر همین نکته تقوا و پرهیزکاری شخص تأکید دارد.
علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان در مورد این آیات چنین تفسیر می¬کند: مساله وجوب روزه بر مسلمانان را خاطرنشان كرد، بلافاصله فرمود: شما مسلمانان نبايد از تشريع روزه وحشت كنيد و آن را گران بشماريد، چون اين حكم منحصر به شما نبوده ،
بلكه حكمى است كه در امتهاى سابق نيز تشريع شده بود. (لعلكم تتّقون )، يعنى علاوه بر اينكه عمل به اين دستور، همان فائده اى را دارد كه شما به اميد رسيدن به آن ايمان آورديد، و آن ، عبارت است از تقوا،
اگر فریضه روزه بر ما تأثیر نمی¬گذارد و به قول استاد مطهری و دکترشریعتی بعد از ماه رمضان تبدیل به همان شخص قبل از ماه رمضان می¬گردیم، مشکل از نفس و دورن ماست و اینکه معنای روزه را درک نکردیم و فکر کردیم روزه فقط منع از خودرن و آشامیدن می¬باشد و جسم را لاغر و نفس خود را پرورش دادیم. ابتدا باید معنای دقیق روزه را درک و سپس آگاهانه و با معنویت سراغ این تکالیف دینی رفت تا اثر این فرایض بر روح و روان و اخلاق و رفتار ما تجلی گردد.
حال چرا باید روزه بگیریم و فواید معنوی آن چیست؟
پیامبر بزرگ اسلام هر عمل و احکامی را در زمان خویش ارائه نمود آثار آن را در فرد و جامعه مشاهده می¬کرد و هیچکدام بدون دلیل و حکمتی نبودند. به عبارتی آثار آن عمل یا عبادت در فرد و جامعه متجلی می¬گردید.
در باب اینکه چرا روزه و فواید آن چیست سخن زیاد گفته شد مثلا برای بهداشت جسم و کسب پاداش و درک حال فقرا
و متأسفانه برخی مواقع سخنانی در باب آثار و علل و فواید فریضه روزه گفته می¬شود که بیشتر عوام¬پسند و سطحی¬نگر هستند و مانند اینکه روزه برای سلامتی جسم و معده و گردش خون و فلان قسمت بدن خوب است یا اینکه فلان باکتری را در معده می¬کشد، من منکر این عوامل نمی¬شوم، ولی رسالت پیامبران بیشتر برای احیای اخلاق و سعادت و کمال بشر می¬باشد و پیامبران بیشتر برای روح و اخلاق تلاش کردد، نه اینکه بیشتر مطلب علمی آورده باشند. به قول مولانا بیشتر دارو برای صفای روحی و دل آوردند، نه داروی برای جسم که می¬بینیم خود پیامبر(ص) هنگام بیماری پزشک می¬طلبد.
ما طبیبانیم شاگردان حق بحر قلزم دید ما را فانفلق
آن طبیبان، طبیعت دیگرند که به دل از راه نبضی بنگرند
در خود قرآن کریم در سوره توبه در آیه 103 هم خداوند می¬فرماید: ای پیامبر از مومنان صدقه بگیر تا بدان صدقات،
نفوس آن را پاک و پاکیزه سازی (خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزكيهم بها و صل عليهم ان صلواتك سكن لهم و الله سميع عليم).
هم آیات قرآن و هم سخن بزرگانی مانند علامه طباطبایی و استادمطهری و مولوی عارف نامی جهان بیانگر این می¬باشد که روزه گرفتن بیشتر برای کمال آدمی، تقوا و پرهیزکاری و سلامت نفس می¬باشد تا سلامت جسم.
علامه طباطبایی در تفسیر آیات سوره بقره در باب روزه می¬فرماید: تقوا تنها از راه روزه و خوددارى از شهوات بدست مى¬آيد، و نزديك ترين راه و مؤثرترين رژيم معنوى و عمومى¬ترين آن بطوريكه همه مردم درهمه اعصار بتوانند از آن بهره¬مند شوند، و نيز هم اهل آخرت از آن رژيم سود ببرد، و هم شكم بارگان اهل دنيا، عبارت است از خوددارى از شهوتى كه همه مردم در همه اعصار مبتلاى بدانند و آن عبارت است از شهوت شكم از خوردن و آشاميدن ، و شهوت جنسى كه اگر مدتى از اين سه چيز پرهیز كنند و اين ورزش را تمرين نمايند، به تدريج نيروى خويشتن دارى از گناهان درآنان قوت مى گيرد و نيز به تدريج بر اراده خود مسلط مى¬شوند، آن وقت در برابر هرگناهى عنان اختيار از كف نمى¬دهند، و نيز در تقرب به خداى سبحان دچار سستى نمى¬گردند.
استاد مطهری در کتاب انسان کامل اشاره می¬نمایند: برنامه ماه رمضان، این است که انسان های ناقص و معیوب خودشان را اصلاح و انسان¬های سالم هم خودشان را به کمال نزدیک کنند. برنامه ترقی روح است، وگرنه تحمل گرسنگی و تشنگی و بیخوابی هیچ نتیجه¬ای ندارد واگر آخر ماه هیچ تغییری نکند این تاثیری ندارد و بی¬خود است. ماه رمضان، ماه اصلاح است. بهره برخی از روزه، جز گرسنگی نیست. استاد مطهری ادامه می¬دهد: روزه این نیست که دهان خود را از غذای حلال ببندید، ولی دهان روح خود را بر غذای حرام باز کنید. دکتر علی شریعتی هم در کتاب "پدر، مادر ما متهمیم " به موضوع روزه جسمی نقد می¬گیرد و می¬گوید: روزه تو چیزی نیست جز تغییر وعده شام و نهار که من تغییر ندادم و فرق تو این است که بعد از یکماه تحمل گرسنگی وتشنگی بر می¬گردی به همان فردی که قبلا از ماه رمضان بودی. خداوند نه نیازی به شکرگذاری و نه به نماز و روزه ما دارد و نه از فرایض و عبادات ما، پاک و کامل می-گردد، بلکه این ما هستیم که هرچه تقرب پیدا کنیم، ظرف درونی خود را پاک می¬کنیم و از نور معنویت و معرفت الهی پر می¬نماییم. مولوی می-گوید:
ما نگردیم پاک از تسبیحشان پاک هم ایشان شوند و درفشان
آری، روزه فوایدی برای جسم هم دارد، اما هدف اصلی این اعمال تصفیه روح و روان آدمی و تقرب به باری تعالی می¬باشد:
البته لازم است یادآوری نمایم که گناه دین¬داران در انتشار و دفاع از دین، کمتر از بی¬دینان نیست، چون دین و احکام آن باید اثرات خود را در جامعه نشان دهند تا دل¬ها را بربایند و این نوع دینداری ما که همراه با اخلاقی زیستن و معنویت نباشد، موجب دین¬زدگی و زیرسوال بردن دین می¬شود. کسانی که تاریخ اسلام و سیره پیامر (ص) را مطالعه کردند با من هم¬سخن می¬باشند که اغلب اهل مکه و مدینه بدون اینکه درک درستی از کتاب قرآن داشته باشند، قرآن و دین را در رفتار پیامبر مشاهده کردند و عاشق دین اسلام گردیدند، به عبارتی قرآن در رفتار پیامبر و اصحابش متجلی گردید و خیلی از مشرکان شیفته رفتار و کردار پیامبر شدند، بنابراین افراد دیندار باید بتوانند آثار دین¬داری و روزه¬داری را در زندگی و کردار و رفتار خود متجلی نمایند و اهل عمل باشند. بنابراین اگر دینداری ما باعث حرکت و تحول و احیای اخلاق در ما نمی-شود، نباید اصول و احکام دین را زیرسئوال برد و بگوییم این احکام از اساس بی¬فایده می¬باشند و نماز و روزه خود را با مردان پاک و الهی و با معنویت قیاس گردانیم.
تو قیاس از خود می¬گیری و لیک دور دور افتاده¬ای، بنگر تو نیک.
خودت را معیار قرار نده و فکر نکنید روزه همه مومنان این چنین می-باشد و فقط منع غذا و آب می¬باشد و تاثیری بر روح و روان فرد ندارد.
کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه ماند در نبشتن، شیر و شیر
جمله عالم زین سبب گمراه شد کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
هر دو (نوع) زنبور، خوردند از محل لیک شد زان نیش و زین دیگر عسل
دو شخص نماز و روزه را انجام می¬دهند ولی ممکن است بین هر کدام از کفر تا ایمان فاصله باشد. دو نوع زنبور هم یک منبع تغذیه دارند ولی یکی نیش و دیگری عسل می¬شود.
اینکه ما با این تفکر و پیش فرضیات روزه بگیریم که برای بهداشت جسم فوایدی دارد و یک ماهی حال فقرا را درک نماییم، خیلی مژثر نیست. به قول مولانا شما همت بالا را در نظر بگیر، اهداف پایین¬تر خودش مرتفع می¬شود. مگر می¬شود نور الهی بر دل کسی بیتابد و یک مومن واقعی باشد و به فکر فقرا و جامعه مسلمین نباشد. هر که گندم بکارد، کاه هم خود به خود برداشت می¬کند. تو همت را بالا بگیر، اهداف پست و پایینتر خودش به دنبال می¬آید.
روزه بیشتر برای پروش روح و رهایی از نفس و مارها و عقرب¬های درونی است. یعنی باید این مار و عقرب¬های درون آدمی گرسنگی و تشنگی متحمل بشوند تا از بین بروند وگرنه روزه¬ای¬ که فقط جسم خود را درگیر آن نماییم و بهره معنوی نداشته باشد، هیچ اثری برای فرد و جامعه نخواهد داشت. به قول شاعر: تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن.
اهمیت روزه در طهارت روان و زنگارزدایی دل
بیشترین اثر روزه برای پاکی و طهارت روح و روان و صاف و صیقل شدن دل و رهایی از نفس و زنگارزدایی دل می¬باشد:
آینه ات دانی چرا غماز نیست زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست
شما آینه را در نظر بگیرید. وقتی بر روی آینه زنگار می نشیند، نمی¬تواند به خوبی تصویر را منعکس کند. مولانا می گوید می¬دانی چراآینه دلت تصاویر را به خوبی منعکس نمی¬کند؟ به این دلیل که از رخ آینه¬ دل زنگارزدایی نکرده¬ای و بر آن صافی نزده¬ای؛ در نتیجه دلت کدر است و نمی¬تواند آنچه را بر او می-تابد، به خوبی منعکس کند.
لیک صیقل کرده اند آن سینه ها پاک از آز و حرص و بخل و کینه ها
اهل صیقل رسته اند از بوی و رنگ هر دمی بینند خوبی بی درنگ
نقش و قشر علم را بگذاشتند رایت عین الیقین افراشتند
روزه گرفتن برای تهی شدن و سبک شدن برای پرواز می¬باشد، نه اینکه فقط جسم خود را عذاب دهیم و اگر شکم را از غذا محروم می¬کنیم باید آن را با نور معرفت خدایی روشن نماییم.
در روزه چو از طبع دیوی پاک شوی اندر پی پاکان به افلاک شوی
مولانا عارف بزرگ اسلامی معتقد است
تازمانی که در زمین بیگانه کار می¬کنی موفق نمی¬شوی. بیگانه همین تن خاکی توست که تمام غم و اندوه تو شده. تا زمانی که عزیزش میداری، جوهر جان تو عزیز نمی¬شود. زمین بیگانه یعنی تن شما، تا زمانی که تن خود را چرب و نرم میکنی و فربه میکنی و تن پروری می¬کنی، از نور معرفت خالی می مانی.
هرکه را باشد طمع، الکن شود با طمع کی چشم و دل روشن شود
تا هوا تازست، ایمان تازه نیست کین هوا جز قفل آن دروازه نیست
آمد رمضان و عيد با ماست قفل آمد و آن کليد با ماست
بربست دهان و ديده بگشاد وان نور که ديده ديد با ماست
کرديم ز روزه جان و دل پاک هر چند تن پليد با ماست (مولوی)
در پایان امید به کرم و رحمت خداوند داریم که در این ماه مبارک دل-های ما را صیقل بده و ما را از همه بندهای درونی و برونی که ما را از خویشتن واقعی خویش دور کرده¬اند، رها کند.
تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست