کیوان لطفی:
در سال 1999 میلادی یونسکو و شورای بین المللی علوم 10 نوامبر برابر با 19 آبان ماه را به عنوان«روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه» نام نهادند.
کد خبر: ۱۲۶۸۸۱
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۵ 10 November 2015

روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه، فرصتی را برای موسسات علمی و فرهنگی، دولت ها، مراکز پژوهشی فراهم می کند تا در مورد صلح و توسعه، که از اساسی ترین مفاهیم اجتماعی است،به بحث و تبادل نظر بپردازند.

در نگرش نوینی که یونسکو به آن اهتمام می ورزد، صلح تنها به معنای نبود جنگ میان دولت ها نیست، بلکه میتواند به معنای شرایط یک مدیریت ملی سازنده ی حل و فصل اختلافات و ایجاد هماهنگی در روابط میان بخش های محتلف نهادی یک جامعه باشند.

یکی از محورهای این روز جهانی جایگاه و نقش رسانه ها در ترویج صلح و همبستگی است.

امروزه رسانه ها با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی،هویت انسان معاصر را تحت تاثیر قرار داده اند، تا جایی که می توان گفت ساختار هویت انسان مدرن را رسانه های پیرامون او، می سازند. به همین دلیل درباره نقش رسانه ها در بازخوانی و نشر مفاهیم صلح و توسعه، با «کیوان لطفی» روزنامه نگار، استاد دانشکده خبر اهواز، مدرس روزنامه نگاری دانشگاه پیام نور و دانشجوی دکتری علوم ارتباطات اجتماعی به گفتگو نشستیم و از او پرسیدیم:

1.  چه نقشی برای رسانه ها در ترویج صلح قائلید و یک رسانه چگونه می تواند در ترویج صلح نقش داشته باشد؟

بی تردید در هزاره ای که هر مفهوم، سازه و رخداد سعی در بازخوانی نسبت خود با رسانه را دارد، «صلح» هم بی صنم با رسانه نیست. اگر رسانه را «خیر» بپنداریم، راهی جز ترویج زبان مفاهمه و گفتگو نیست. استفاده از ظرفیت های انسانی، پایه ریزی و تقویت فرهنگ مدارا، پرهیز از بازنمایی خشونت و تلطیف دنیای زیست مخاطبان، از جمله نقش هایی است که می توان برای اینگونه رسانه ها قائل شد. قطعا با این منطق رسانه ای می توان «لطافت» را کاشت و ذهن مخاطب را جهتی «انسانی» بخشید. و متاسفانه اگر با رویکردی بدبینانه رسانه را «شر» آلود تصور کنیم، رسانه ابزار جریانی خواهد شد که «خشونت» می کارد و «طغیان» و «آشفتگی» درو می کند. بازتولید فضای رعب و وحشت از جمله ماموریت های این گونه رسانه ها خواهد شد و «روان جامعه» میدان جدال صاحبان اینگونه رسانه ها خواهد شد. و متاسفانه عایدی این نوع بازنمایی، تشدید اختلافات و تعمیق خشونت خواهد بود. دنیا جای نا امن تری خواهد شد و رسانه ای که می بایست حافظ میراث و هویت فرهنگی و اجتماعی جوامع باشد، تریبونی برای بازتولید نفرت و دشمنی خواهد شد.

2. به طورکلی رسانه ها در مواجهه با اتفاقات و مفاهیمی که تضاد با صلح هستند، چه باید بکنند؟ به چه صورت وارد شوند؟ و آیا لزومی دارد که رسانه ورود کند؟

در مواجهه با وقایع، از دو رویکرد رسانه ای می توان بهره برد: رویکرد «حادثه محور» و رویکرد «فرآیند محور».  اگر بنا باشد در بازنمایی خشونت رویکرد حادثه محور را معیار عمل قرار دهیم، رسانه ابزار باز تولید خشونت می شود و با پناه بردن به پرسش هایی مانند «کجا» و «کی»، به انعکاس «صرف» رویداد بسنده خواهد کرد. در نتیجه، مخاطبان در قاب رسانه های خود، جز خشونت، ترور، خرابی و ویرانی نخواهد دید. مخاطبی که قادر به مقابله با آنهمه «کژی» نیست و ناگزیر به ادامه زندگی در دنیایی پر از استرس، تلخی و آشفتگی می شود. اما اگر رسانه ها در مواجهه با وقایع خشن، از رویکرد دوم استفاده کنند، «چرایی» و «چگونگی» پرسش های اصلی شان می شوند و با رسانه ی هوشمند و پرسشگر می توان به «ریشه ها» و «علل» شکل گیری خشونت پرداخت و با درگیر کردن افکار عمومی، پاسخی مشترک برای «درد» یافت. مخاطب اینگونه رسانه ها «منفعل» نخواهد بود و یارای مشارکت در «بهبود» دنیای پیرامون خود دارد. در واقع، رسانه ای با این مختصات، با تبدیل «تهدید» به «فرصت»، جهان را جای امن تری برای ساکنانش خواهد کرد.

2.  آیا رسانه ها در شناسایی فرهنگ ملت ها و قومیت ها موثرهستند؟

فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، ظرفیت های مغفول دنیای رسانه هاست. «تنوع» و «تعدد» شالوده ی فرهنگ قومی ست. رسانه ها با گرامیداشت این ظرفیت های فرهنگی، بذر «پذیرش تفاوت» را می کارند و جهانی تخت و یکدست را تصویر سازی نمی کنند. وقتی پذیرفتیم که «متفاوتیم»، خود به خود راه را بر اختلاف و دشمنی می بندیم. رسانه ای که به تفاوت های فرهنگی احترام بگذارد، دنیای متنوع تری را به مخاطبان خود عرضه خواهد کرد و زمینه تنش را کم می کند. دیگر لازم نیست همه مثل هم باشیم، کافیست قبول کنیم که دیگرانی هستند که با ما تفاوت دارند، اما امکان تعامل با آنها وجود دارد. در قدم بعدی رسانه می تواند پیشنهاد تشکیل موزائیک فرهنگی را عملیاتی کند و «راهبر» جامعه در خدمت به تعمیق «صلح»، باشد.

3. رسانه ها چقدر در معرفی فرهنگ ها به یکدیگر در ایران موفق بوده اند؟ در خوزستان چطور؟

کوشش های صورت گرفته قابل تقدیر است اما ناکافی ست. متاسفانه به نظر می رسد که رسانه های ملی و محلی بیشتر توان و دقت خود را صرف بازنمایی «دغدغه ها» می کنند. البته همین موضوع در جای خود قابل ستایش است اما این محدود اندیشی، فرصت «صورتبندی» مسائل مبتلا به جامعه را از رسانه ها می گیرد. رسانه امروز نیاز دارد که دیگر فقط «ابزار» نباشد. اتاق فکر نیاز دارد و روزنامه نگاران بنا نیست فقط قواعد حرفه ای مثلا خبرنویسی یا مقاله نویسی را بدانند. لازم است رسانه تبدیل به محل تعامل نخبگان دردآشنا و متخصص باشند. هر یک باید گوشه ای از فرش توسعه را بلند کنند. شاید در کوتاه مدت شاهد نتایج دلخواه نباشیم اما بی تردید در دراز مدت، از شدت و حدت همان دغدغه ها کاسته خواهد شد.

با این اوصاف به شکل مختصر می توان گفت که متاسفانه به نظر می رسد در استان خوزستان، کمتر از رسانه های کشوری موفق بوده ایم.

4. رسانه های جمعی چگونه می توانند در زمینه توسعه و رسیدن به اهدافی چون مبارزه با فقر، ویرانی محیط زیست، بی سوادی و نابرابری جنسیتی، موثر باشند؟

برای پاسخ به این سوال شاید لازم باشد ابتدا برای سازه موسع «توسعه»، یکی از تعاریف آن را مبدا حرکت قرار دهیم. توسعه به تعبیری، ارتقاء ظرفیت «مادی» و «معنوی» جامعه است و در این راه سطحی جدید از «نوآوری» و «پیچیدگی» را باید متصور بود. با این پیش فرض، توجه به ارزش های فرهنگی جامعه از اهمیت شایانی برخوردار هستند و از تغییرات پیش بینی شده نباید هراسید. وقتی اینگونه ورود کنیم، آحاد جامعه هر کدام در سطحی و به شکلی درگیر «فرآیند» توسعه خواهند شد و روندی همه جانبه و چند لایه شکل خواهد گرفت و این خود مردم هستند که مسائلی چون فقر، محیط زیست، بی سوادی، نابرابری جنیستی و ... را حل خواهند کرد. 

بی تردید باید مساله را «مشترک» تلقی کرد و در جستجوی «پاسخ جمعی» بود. تا وقتی بنا باشد کارگزاران رسانه گره های توسعه را به تنهایی باز کنند، متاسفانه همه «سوال های» جامعه، پاسخی «گره گشا» نخواهند یافت.


منبع: خبرآنلاین

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار